۱۳۹۲ اردیبهشت ۲, دوشنبه

نامه شاهین دادخواه در مورد سوء استفاده دولت از وزارت اطلاعات








 شاهین دادخواه مشاور پیشین شورای عالی امنیت ملی و از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای حسن روحانی در دوران خاتمی که به ٧سال زندان محکوم شده و هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین بسر می‌برد طی نامه‌ای از کارنامه وزارت اطلاعات طی چند سال اخیر و سوء استفاده دولت وقت، از این نهاد امنیتی می‌نویسد.
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
یکی از ملزومات مهم در دنیای مدرن امروز برای همهٔ دولت‌ها، داشتن سرویس‌های اطلاعاتی-امنیتی قوی و کار آمد و تخصصی است. زیرا در زندگی جدید داشتن اطلاعات عامل اصلی قدرت محسوب می‌شود. به همین دلیل نیز احمدی‌نژاد و حامیانش همواره از سال ۱۳۸۴ که به قدرت رسیدند سعی کردند تا به هر نحو شده بر ساختار وزارت اطلاعات تسلط یابند.
-این تلاش برای دسترسی به منابع اطلاعاتی و آرشیو‌های آن بود تا برای توسعه قدرت و دستیابی به اهداف جناحی خود استفاده کنند. زیرا این اطلاعات کلید راه یابی به اتاق‌های پشت پرده قدرت و رمز حذف یا ترور سیاسی چهره‌ها و جناح‌های سیاسی محسوب می‌شد.
-با این دیدگاه می‌توان دریافت که چرا احمدی‌نژاد طی سال‌های ۸۴ به بعد برای اعمال قدرت بر وزارت اطلاعات و ساختار آن سماجت کرده است. و در کابینه اول خود غلامحسین محسنی اژه‌ای را به عنوان وزیر اطلاعات معرفی کرد. در آن زمان اعتقاد بر این بود که هماهنگی کامل بین او وزارت اطلاعات هست. اما اعمال فشار‌های احمدی‌نژاد بر وزیر انتصابی برای تغییر ساختار و عزل و نصب‌های داخل وزارت اطلاعات عاقبت محسنی اژه‌ای را به ستوه آورد. و اختلافات در تابستان ۸۸ علنی شد.
-احمدی‌نژاد اصرار داشت ساختار وزارت را مطابق با میل و اهداف سیاسی خود تغییر دهد. زیرا دریافته بود که بدنه و ترکیب پرسنلی آن با او همراه نیستند و از اهداف او حمایت نخواهند کرد. از جمله اهداف او نابودی و حذف کامل هر فردی بود که منتقد یا مخالف وی باشد، حتی اگر این فرد از عالیترین مقامات نظام باشد.
-وی انتظار داشت وزارت اطلاعات کلید اسناد، آرشیو‌ها و توان خود را برای این اهداف در اختیار بگذارد. در واقع نگاه او به وزارت اطلاعات مانند پتکی بود که هرگاه لازم باشد بر سر مخالف خود فرو آورد و یا حد اقل تهدیدی کار آمد باشد.
-در حالی که نگاه دولت‌های مدرن و پیشرفته به سرویس‌های اطلاعاتی به منزله یک بانک اطلاعاتی کار آمد است که علاوه بر جمع آوری اطلاعات، آن‌ها را تحلیل و دسته بندی کرده و قدرت نتیجه گیری و پیش بینی لازم را نیز داشته باشد. در چنین سرویس‌هایی انتخابات نیز بر اساس تخصص و شایستگی است نه وابستگی جناحی و سیاسی. اما نگاه احمدی‌نژاد به وزارت اطلاعات به مثابه یک ماشین سرکوب تمام عیار مانند سازمان اس اس هیتلر بود.
-به این خاطر در سال‌های ۸۸-۸۴ وی سعی کرد معاونین و افراد پر نفوذ در وزارت اطلاعات را که مخالف خود تلقی می‌کرد بر کنار یا بازنشست کند. اما این اقدامات او با واکنش بدنه وزارت مواجه شد. زیرا تغییرات در داخل وزارت باید مطابق آیین نامه و ضوابط داخلی آن صورت می‌گرفت و این امر دستیابی احمدی‌نژاد به اهداف خود را محدود و حتی در مواردی مسدود می‌کرد. طبیعتا این فشار‌ها و دخالت‌ها نارضایتی و مخالفت‌های زیادی را با احمدی‌نژاد و حامیانش بر انگیخت.
-لازم به ذکر است تا پیش از این پرسنل وزارت اطلاعات سربازان گمنام امام زمان نامیده می‌شدند و عملا وزیر اطلاعات از سوی رهبر تعیین می‌شد. همین طور دخل و تصرف در این وزارت خانه نیز با نظر و امر رهبری بود. اما احمدی‌نژاد آنقدر زیاده خواه بود که همه چیز را برای خود می‌خواست.
-عاقبت این دخالت‌ها و فشار‌های احمدی‌نژاد منجر به اختلافات شدید با محسنی اژه‌ای وزیر اطلاعات وقت شد و در تابستان ۸۸ پیش از شروع به کار دورهٔ جدید ریاست جمهوری وی را از سمت خود بر کنار کرد. اگر چه احمدی‌نژاد چند ساعت پس از برکناری سریعا تصمیم خود را عوض کرد و او را ابقا کرد اما دیگر محسنی اژه‌ای تا پایان کار دولت در کابینه حضور نیافت.
-این فشار‌ها و دخالت‌ها در دورهٔ دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد که حیدر مصلحی به عنوان وزیر اطلاعات معرفی و نصب شده بود ادامه یافت. زیرا احمدی‌نژاد متوجه شده بود که حدود ۶۰% از پرسنل وزارت اطلاعات در انتخابات ۸۸ به میر حسین موسوی رای داده بودند. عاقبت در زمستان ۸۹ احمدی‌نژاد مصلحی را از وزارت اطلاعات بر کنار کرد و خود به عنوان سر پرست مسئولیت وزارت را بر عهده گرفت. اگر چه به فاصله چند روز مجددا مصلحی در پست خود ابقا شد، اما گفته شده است که در این چند روز از برخی اسناد محرمانه و اطلاعات طبقه بندی شده در آرشیو وزارت کپی برداری نموده و نزد خود نگاه داشته است تا در فرصت مقتضی علیه مخالفان خود استفاده کند.
-لازم به یاد آوری است که متعاقب ابقا مصلحی از سوی رهبر، احمدی‌نژاد یازده روز قهر کرد و به دفتر خود در نهاد ریاست جمهوری نرفت.
-از جمله اقدامات احمدی‌نژاد انتصاب‌های سیاسی در داخل این وزارت خانه بود که بر اساس تخصص و شایستگی نبود، بلکه صرفا تبعیت سیاسی آن‌ها ملاک بود. مانند تحمیل افراد مورد نظر خود به عنوان معاون ضد جاسوسی و معاون امنیت داخلی و غیره. در پی این تحمیل‌ها تغییر کار‌شناسان و افراد زیر دست آن‌ها صورت گرفت تا همسو با معاونین تحمیلی باشند. در حالی که در کشور‌های پیشرفته و سیستم‌های منطقی معیار اصلی انتخاب در سرویس‌های اطلاعاتی تخصص است.
-اما نتیجه و پیامد این تغییرات چه بود؟ اهداف امنیتی تغییر کرد، موارد مهم به خاطر عدم تخصص پرسنل جدید کوچک شمرده شد و اهداف نه چندان مهم الویت یافتند. پرونده سازی‌های سیاسی برای مخالفان و منتقدان احمدی‌نژاد شدت گرفت و وزارت اطلاعات از اهداف و مسیر خود منحرف شد.
-نمونه بارز این انحراف و نزول وزارت، انفجار‌های تایلند، هند و گرجستان در تابستان ۹۰ بود که به عامل وزارت اطلاعات نسبت داده شد. و این اتهام تنها به خاطر ضعف سرویس اطلاعاتی بود. اما به راستی پشت پرده این انفجار‌ها چه کسی قرار داشت؟ چقدر این انفجار‌ها به منافع ملی و روابط ما با کشور‌های فوق خدشه وارد ساخت؟ و چه کسی از این انفجار‌ها بهره برداری کرد؟ حرف‌های زیادی هست که از حوصله این مطلب خارج است.
-همینطور کمی پیش از این انفجار‌ها فاجعهٔ علیرضا عسکری رخ داد. عسکری از نیرو‌های فعال زمان جنگ بود. پست‌های حساسی را طی سال‌های بعد از جنگ داشت از جمله در زمینه موشکی، هسته‌ای، نیروی قدس و نظایر آن. از نیرو‌های معتمد سپاه و وزارت دفاع بود و آخرین پست او نیز معاونت وزارت دفاع بود. برای او پرونده سازی شد تا از سمت خود بر کنار شود و هجده ماه را در بازداشت به سر برد. اما بعد وی از همه اتهامات خود تبرئه شد.
-وی به سبب این اتهامات و پرونده سازی نا‌روا سخت آزرده شد و سپس خود را باز نشسته کرد. او به سبب عدم رعایت مقررات امنیتی توسط وزارت اطلاعات احمدی‌نژاد در دسترس سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه قرار گرفت. آنچنان که مقامات رسمی گفته‌اند اسرائیل او را در ترکیه ربوده است. اما واقعا چه بر سر عسکری آمد و چرا؟ این نیز از مواردی است که در حوصله این مقاله نمی‌گنجد و فرصتی دیگر نیاز دارد. و البته وزارت اطلاعات احمدی‌نژاد باید در این خصوص پاسخگو باشد.

مخالفت با مرخصی استعلاجی و آزادی مشروط دکتر رحمان قهرمان پور








دادستانی تهران و مسئولین وزارت اطلاعات با اعطای مرخصی استعلاجی دکتر رحمان قهرمان پور روزنامه نگار در بند مخالفت کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادستانی تهران در حالی با مرخصی استعلاجی دکتر رحمان قهرمان‌پور سردبیر ماهنامه همشهری دیپلماتیک و استاد روابط بین الملل مخالفت می‌کند که وی به دلیل بازداشت ۲۲ ماهه دچار آرتروز کمر شده و از درد شدیدی در این ناحیه رنج می‌برد.
ضمنا وی مبتلا به بیماری قوز قرنیه و ضعف بینایی و شکل تنفسی نیز می باشد که علی رغم نامه نگاری های متعدد وی بر مسئولین بهداری و دادستانی هنوز اقدامی در این مورد صورت نگرفته است.
دلیل بازداشت وی نوشتن مجموعه گزارش های انتقادی در مورد سیاست های هسته ای احمدی نژاد و پیامد های منفی تحریم ها در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده که وی در آن سمت مدیر گروه خلع سلاح را بر عهده داشته است.
وی از سوی دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شده است، بر اساس این گزارش دادستانی تهران از آزادی مشروط این زندانی نیز ممانعت به عمل آورده است.

کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران فعالیت خود را آغاز کرد








 کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران در آستانه روز جهانی کارگر با انتشار بیانیه‌ای فعالیت خود را آغاز کرد.
در فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران" از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل‌های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست شده است تا به هر شکل و شیوه ممکن، از اول اردیبهشت ۱۳۹۲ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان، به ویژه کارگران در بند باشند. در فراخوان «کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران» برای آشکار شدن وضعیت کار و زندگی کارگران در ایران، گزارش کوتاهی از وضعیت معیشت کارگران – حوادث کار – بیکاری کارگران – کارگران زندانی - زنان کارگر – کودکان کار و کارگران افغان، ضمیمه‌ای پیوست شده است. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن کامل فراخوان «کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران» که در تاریخ اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ منتشر شده، به شرح زیر است:
فراخوان "کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران"
روز جهانی کارگر گرامی باد! اول ماه مه ۲۰۱۳-۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
مردم آزاده جهان، هموطنان عزیز ایرانی
اجرای سیاست‌های ضد ملی و ضد کارگری مقامات مسوول جمهوری اسلامی ایران، زندگی و معیشت میلیون‌ها کارگر و خانواده‌های کارگری در ایران را به خطر انداخته است. سیاست‌های تعدیل اقتصادی، حذف یارانه‌ها، خصوصی سازی و رشد اقتصاد انگلی، موجب تعطیلی بسیاری از مراکز تولیدی شده و تولید صنعتی و کشاورزی را به سمت فعالیت‌های غیرمولد برده است. گزارش‌های کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به نقل از پایگاه خبری کارگر نیوز در ۲۶ شهریور ۹۱، نشانگر آن است که ۵۰ درصد واحدهای تولیدی در ایران تعطیل و یا در شرف تعطیلی‌اند و اکثرواحدهای تولیدی بزرگ، با کمتر از ۳۰ در صد ظرفیت مشغول به کارند.
بی‌توجهی به بحران اشتغال، وضعیت معیشت کارگران و تعیین دستمزدی به میزان یک سوم خط فقر اعلام شده در سال جاری، بدون حق تشکل مستقل کارگری، اعتراض و اعتصاب و دفاع از حقوق کارگران، کار و زندگی کارگران، این مهم‌ترین سرمایه ملی وموثر‌ترین نیروی اجتماعی را، با دشواری‌های بی‌سابقه‌ای روبروکرده است.
فقدان ایمنی محیط کار و وسایل مناسب کار، موجب رشد فزایندهٔ حوادث ناشی از کار شده است. بنا به گزارشات سازمان پزشکی قانونی، روزانه ۵ کارگر جان خود را از دست می‌دهند.
در چنین شرایطی، ممانعت از فعالیت‌های متشکل و مستقل کارگران در سندیکا‌ها و تشکل‌های کارگری، سرکوب کارگران و فعالان کارگری به جرم حق طلبی و دفاع از حقوق صنفی و قانونی، موجب بازداشت و شکنجه و صدور احکام سنگین برای ده‌ها نفر از کارگران پیشرو شده است.
کارگران ایران با همهٔ فشار‌ها و محدودیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، همواره، نیروی عظیمی در مقابله با ظلم و استثماربوده و هستند.
به همین دلیل به شدید‌ترین شکل، سرکوب می‌شوند. ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس و منتقد سیاست‌های ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌ای از کارگران آگاه و مبارز ایرانی است که متاسفانه یک هفته پس از بازداشت در سال گذشته، بر اثر شکنجه به قتل رسید.
با تاکید بر ضرورت اجرای تعهدات ملی و بین المللی از جمله تعهدات پذیرفته شده جمهوری اسلامی ایران، در مقاوله نامه‌های شماره ۹۸ و ۸۹ سازمان بین المللی کار ILO در مورد آزادی تشکل یابی کارگران و معلمان، «کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران» برای همد لی و همراهی با کارگران ایران از کلیه افرادی که نگران آینده ایران و خواهان آزادی تشکل‌های مستقل کارگری و عدالت اجتماعی و آزادی کارگران مبارز در بند هستند، درخواست می‌نماید، به هر شکل و شیوه ممکن، از اول اردیبهشت ۱۳۹۲) ۲۱ آوریل ۲۰۱۳ (تا اول ماه می‌۲۰۱۳) ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ (در یک همبستگی جهانی، صدای همه کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان، به ویژه کارگران در بند باشیم.
کمپین بین المللی حمایت از حقوق کارگران ایران
۱/۲/۹۲
جهت آشکار شدن وضعیت دشوار کار و زندگی کارگران در ایران، گزارش کوتاهی از وضعیت معیشت کارگران – حوادث کار – بیکاری کارگران – کارگران زندانی - زنان کارگر – کودکان کار و کارگران افغان، پیوست است.
- وضعیت معیشت کارگران در ایران
کارگران در ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
اول دی ماه سال ۱۳۹۱ یکی از اعضای شورای عالی کار، سازمانی وابسته به دولت، در گفتگو با خبرگزاری دولتی پانا، خط فقر در ایران را یک میلیون و پانصدهزارتومان برای خانوار ۴ نفری اعلام کرده است. با توجه به نرخ تورم که توسط بانک مرکزی و مرکز آمار ایران اعلام شده، نرخ تورم کالاهای مصرفی و خدماتی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۱ به بیش از ۳۱ درصد رسیده و این نرخ تورم در مورد کالاهای مصرفی بیش از ۴۰ درصد اعلام شده است. با توجه به این نرخ تورم، خط فقر در آغاز سال ۱۳۹۲، حدود یک میلیون و هفتصد هزارتومان در ماه برآورد می‌شود. با مقایسه این رقم با حداقل دستمزد تعیین شده در سال ۱۳۹۲از سوی شورای عالی کار، یعنی رقم چهارصد و هشتاد و هفت هزارتومان در ماه، می‌توان تاحدودی به عمق فاجعه پی برد. در موارد بسیاری حتی این رقم ناچیز نیز به موقع پرداخت نمی‌شود و‌گاه، ماه‌ها به تعویق می‌افتد. برای نمونه می‌توان به ۲۳۰۰کارگر کارخانه‌های نورد لوله صفا و پروفیل ساوه اشاره کرد که در آستانه سال نو ۱۳۹۲، نه تنها عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده‌اند، بلکه حقوق سه ماه پایان سال آنان نیز به تعویق افتاده است و یا کارگران راه سازی کهگیلویه و بویر احمد که تا اسفند سال ۱۳۹۱، به مدت هفت ماه از حقوق و مزایای خود محروم بوده‌اند. زندگی در چنین شرایطی به مثابه مرگ تدریجی برای کارگران و خانواده‌های کارگری است.
این در شرایطی است که روند تعیین حداقل دستمزد ماهانه کارگران از سوی شورای عالی کار، وزارت تعاون، ‌کار و رفاه اجتماعی، حتی مطابق با ماده ۴۱ قانون کار نیست. ضمن آنکه در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران نیز آن را امضا کرده، آمده است: «هرکس حق دارد از سطح معیشتی کافی برای سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن و مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری بهره‌مند گردد و حق دارد به هنگام بیکاری، بیماری، از کارافتاده‌گی، بیوه‌گی و سالخورده‌گی یا فقدان وسیلهٔ امرار معاش و گذران زندگی که خارج از اختیار وی است تامین گردد.»
- حوادث حین کار
مرگ تدریجی تنها خطری نیست که کارگران را تهدید می‌کند. مرگ ناگهانی در اثر سوانح کار، یکی از موارد مهمی است که هر ساله جان هزاران کارگر را می‌گیرد و چون اغلب کارگران در کارگاه‌های کوچک بدون هیچ گونه نظارتی اشتغال دارند، خانواده‌های کارگرانی که در اثر حوادث ناشی ازکار، جان خود را از دست می‌دهند، فاقد بیمه‌های حمایتی هستند. براساس گزارشات سازمان پزشکی قانونی، روزانه ۵ کارگر در اثر حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست می‌دهند و این نرخ هر ساله رو به افزایش است چنان که در سال ۱۳۸۹ تعداد تلفات ناشی از حوادث کار، ۱۲۹۰ نفر گزارش شده، در حالی که این رقم در سال ۱۳۹۰ به ۱۵۰۷ نفر بالغ گردیده است. بر اساس آمار‌ها و گزارش‌های رسمی، حوادث ناشی از کار، دومین علت مرگ و میر در ایران است.
سقوط از بالای ساختمان‌های مرتفع در هنگام کار، انفجار معادن، آتش سوزی در محل کار، ریزش ساختمان در محل کار، و سفوط در چاه‌های عمیق عمده‌ترین دلایل حوادث کار هستند که در تمام موارد به دلیل فقدان ایمنی محیط کار و نبود وسایل مناسب کار رخ داده است. در عین حال، ‌در گزارش‌های خبرگزاری ایلنا و نیز تشکل‌های کارگری از «اهمال» بازرسان وزارت تعاون، ‌کار و رفاه اجتماعی سخن گفته شده است.
در مورد حوادث حین کار، ‌نمونه‌های بیشماری از این دست وجود دارد از جمله آتش سوزی در آذرماه سال ۱۳۹۰ در کارخانه فولاد غدیر یزد که طی آن ۱۸ کارگر جان خود را از دست دادند و عده‌ای نیز تا نیمی از بدنشان در آتش سوخت. در اسفند ماه سال گذشته، انفجار معدن یال شمالی ذغال سنگ در طبس جان ۸ کارگر را گرفت.
در شماری از این حوادث، ‌پیگیری‌های قضایی تا کنون، به نتیجه نرسیده است.
- اخراج کارگران و بحران اشتغال
اغلب کارگران در ایران، بر اساس قراردادهای موقت، پیمانی، روزمزدی، ‌ساعتی و سفیدامضا به کار گرفته می‌شوند. این کارگران فاقد بیمه‌های بیکاری و دوران بیماری یا آسیب دیدگی هستند. این قراداد‌ها، اخراج و بی‌کارسازی انفرادی یا گروهی آنان را، برای کارفرمایان بسیار آسان کرده است. با توجه به تحریم‌های فزاینده اقتصادی علیه ایران و سیاست‌های ضد ملی حکومت جمهوری اسلامی ایران و افزایش سرسام آور نرخ ارز در ایران زندگی مردم به ویژه کارگران بسیار دشوار‌تر شده است.
بسیاری از کارفرمایان به سبب پیوندهایی که با دستگاه حکومتی دارند، همواره از نرخ دولتی ارز برای واردات مواد اولیه و ماشین آلات بهره‌مند هستند و در بسیاری از موارد، فروش ارزهای رانتی یا سرمایه گذاری در امور تجاری، از تولید کالا، سودآور‌تر شده است در نتیجه، کارفرمایان، بدون هیچ نظارتی کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی را تعطیل و کارگران را اخراج می‌کنند. بنا بر اظهارات رئیس خانه کارگر، که یک نهاد دولتی است، از اول ماه مه ۱۳۹۰ تا تاریخ مشابه در سال ۱۳۹۱، بیش از یکصد هزار نفر کارگر از کار اخراج شده‌اند.
- کارگران زندانی
با وجود به رسمیت شناخته شدن حق کارگران برای ایجاد انجمن‌های صنفی و سراسری در قوانین جمهوری اسلامی ایران، دولت، با تشکل‌های مستقلی که توسط خود کارگران و برای پیگیری خواسته‌های به حقشان تشکیل شده، به شدت به مقابله برخاسته است و کارگران پیشرویی را که در ایجاد سندیکا‌ها و تشکل‌های کارگری تلاش نموده‌اند، تحت تعقیب و آزار قرار می‌دهد. نمونه‌های آن را می‌توان در سرکوب خشن «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه»، «سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اهواز»، «سندیکای کارگران نقاش»، «اتحادیه کارگران آزاد» و «کمیته پیگیری برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری»، مشاهده کرد. بسیاری از اعضای این تشکل‌ها به زندان‌های طویل المدت محکوم شده‌اند و هم اکنون برخی از آنان در زندان به سر می‌برند. شاهرخ زمانی محکوم به ۱۱ سال، رضا شهابی ۶ سال، محمد جراحی ۵ سال، بهنام ابراهیم‌زاده ۵ سال و پدرام نصرالهی به ۱۸ ماه حبس محکوم شده‌اند. (بهنام ابراهیم‌زاده تا زمان تهیه گزارش در مرخصی به سر می‌برد) علاوه بر اینان شمار زیادی از فعالان کارگری و مدافعان حقوق معلمان در زندان‌های جمهوری اسلامی در بندند و بسیاری دیگر نیز با وثیقه‌های سنگین به طور موقت تا تشکیل دادگاه، آزاد شده‌اند.
تعدادی از کارگران زندانی از جمله محمد جراحی و شاهرخ زمانی به شدت بیمار هستند و به مراقبت‌های پزشکی احتیاج دارند.
اسامی کارگران و معلمان در بند: شاهرخ زمانی – محمد جراحی –بهروز علامه‌زاده – بهروز نیکوفرد – علیرضا سعیدی –غالب حسینی – علی آزادی – پدرام نصرالهی – رسول بداغی) عضو کانون صنفی معلمان (– عبدالرضا قنبری) عضو کانون صنفی معلمان (– مهدی فرحی شاندیز – شریف ساعد پناه – مظفر صالح نیا
وضعیت زنان کارگر
زنان کارگر، درجامعه مردسالار ایران از تبعیض‌های چندگانهٔ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و قانونی رنج می‌برند و اولین قربانیان وضعیت بحرانی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی در ایران هستند. زنان کارگر، علاوه بر اینکه مشاغل کم در آمد و پر زحمت با ساعات کار طولانی و غیرقانونی در اختیار دارند و در شرایط کار مساوی با مردان دستمزد کمتری دریافت می‌کنند، در صف اول اخراج‌ها نیز قرار دارند. افزایش نرخ بیکاری زنان، به نقل از سایت مرکز آمار ایران، از ۳۳ درصد در سال ۸۴ به ۴۳ درصد در سال ۹۰ نشانگر این واقعیت است.
زنان کارگردر آمارهای رسمی پنج درصد کل کارگران را تشکیل می‌دهند و چون اغلب در بخش غیر رسمی شاغل هستند، در آمار‌ها جایی ندارند و نادیده گرفته می‌شوند. هر چند آنان در بخش رسمی نیز از حقوق اولیه قانونی خود نیز بهره‌مند نمی‌شوند و طبق قانون کار امتیازاتی که ظاهرا برای کمک به زنان کارگر، در نظر گرفته شده، موجب شده است تا کارفرما‌ها به استخدام زنان کارگر، رغبتی نشان ندهند و برای فرار از قانون مرخصی زایمان، حق شیردادن، ایجاد شیرخوارگاه و مهدکودک، از استخدام زنان کارگر سرباز زنند ویا هنگام عقد قررداد کار از کارگر زن تعهد گیرند که طی زمان قرارداد حق حامله شدن ندارند.
بر اساس ماده ۱۹۱ قانون کار، کارگاه‌های کوچک کمتر از ۱۰ نفر، از مقرارت قانون کار مستثنی هستند.
بنا بر گزارش‌های موجود، کارگران شاغل در این بخش که اکثریت کارگران زن را تشکیل می‌دهند.، بدون هیچ گونه حق بیمه درمانی، بیمه بازنشستگی، مرخصی سالانه، مرخصی زایمان، با کار طاقت فرسا و ساعات کار طولانی ودستمزد اندک و بدون هیچ نظارتی در رعایت ایمنی کار و بهداشت محیط، مشغول به کارند.
بخش بزرگی از زنان کارگر نیز به مشاغل خانگی روی آورده‌اند که اغلب با کودکان و همراه با خانواده خود با ساعات کار بسیار طولانی به تولید خانگی می‌پردازند و دولت نیز هیچونه نظارتی بر این بخش تولیدی ندارد.
علاوه بر این، با تصویب «طرح دور کاری» دولت، مشوق کارفرما‌ها برای این نوع بهرکشی و افزایش فشارهای جسمی، روحی، روانی و انواع خشونت علیه زنان نیز می‌باشد.
متاسفانه به این کارگران باید کارگران تن فروش را هم اضافه نمود که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود، این بخش از کارگران زن ضمن اینکه هیچ گونه حق و حقوقی ندارند، در معرض خطر دستگیری و زندان و اعدام نیز هستند.
- کودکان کار
کار کودکان زیر ۱۵ سال، بر اساس ماده ۷۹ قانون کار، ممنوع است. آمار دقیقی از کودکان کار در دست نیست ولی طبق آمارهای غیر رسمی بنا به گزارش سایت دولتی مشرق و مرکز پژوهش‌های مجلس در ۱۷ مهر ۱۳۹۱، از ۳ میلیون و ۲۶۵ هزار کودک بازمانده از تحصیل، به نظر می‌رسد، حدود ۳ میلیون نفر، کودکان کار هستند.
کودکان کار، اغلب در کارگاه‌های کوچک مشغول به کارند. و یا به مشاغل خانگی و یا دستفروشی در خیابان‌ها، روی آورده‌اند. با توجه به نرخ ۴۰ در صدی تورم و فقر خانوارهای محروم جامعه ایران، تعداد این کودکان رو به افزایش است.
در شرایط کنونی، ‌به ویژه با افزایش میزان اخراج کارگران از واحد‌های صنعتی و شرکت‌ها، زنان و کودکان در فقر و بی‌پناهی و بی‌قانونی‌‌ رها شده‌اند و افزایش آمار تن فروشی زنان و خردسالان، کاهش سن معتادان و افزایش بی‌سوادی و کم سوادی از پیامدهای آشکارآن است.
- کارگران افغان
وضعیت کارگران افغان و به طور کلی، کارگران مهاجر در ایران به شدت اسفناک است. از حدود دو میلیون کارگر افغان ساکن در ایران، بیش از ۱۴۰۰۰۰۰ نفر آنان، یعنی بیش از دو سوم، فاقد مدارک قانونی کار هستند و با اینکه سال هاست در ایران مشغول به کارند، دولت به وضعیت اقامت آنان توجه نمی‌کند. این شرایط، باعث شده است، این کارگران حتی از آن بخش ناچیز حقوقی که دیگر کارگران برخوردارند، محروم باشند. دستمزد این کارگران در مقایسه با کارگران رسمی بسیار پایین‌تر و شرایط کاریشان دشوار‌تر است و از هیچ گونه بیمه درمانی، بازنشستگی و یا حوادث نیز برخوردار نیستند. فرزندان آنان از مدرسه و آموزش محروم هستند و برایشان برگه‌های هویت صادر نمی‌شودو در شرایط بسیار سختی روزگار می‌گذرانند.
منابع:

http://e-sepaar.net/karmlsa/news/index.php/show/10775
http://www.mardomsalari.com/template1/Article.aspx?AID=18272
http://aftabnews.ir/fa/news/157098/%D8%B3%D8%A7%D9%84-90-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%86%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%87%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87
http://www.khabaronline.ir/detail/280165/
http://www.bimehnews.ir/NewsView.asp?ID=3097
http://www.baharnewspaper.com/News/91/09/28/1392.html
http://kargarnews.ir/fa/pages/?cid=27105
http://www.baharnews.ir/vdch.wnqt23nk-ftd2.html
http://www.tabnak.ir/fa/news/242528
http://mihanstar.com/topnews/122905/details-of-the-inflation-rate-in-1391.html
http://www.tabnak.ir/fa/news/311310/%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-91-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF
http://www.asriran.com/fa/news/264568
http://www.baharnews.ir/vdcf.xdyiw6devgiaw.html

سقوط دو کارگر به چاهک آسانسور









در ادامه آسیب به کارگران بعلت نبود ایمنی محل کار، دو کارگر درحین کار از طبقه همکف ساختمانی در حال ساخت به داخل چاهک آسانسور در طبقه منفی سه سقوط کردند.
بنا به گزارش ایلنا، دو کارگر درحین کار در طبقه همکف ساختمانی در حال ساخت در بزرگراه همت به داخل چاهک آسانسور درطبقه منفی سه سقوط کردند و از ناحیه پا و کمر به شدت زخمی شدند.
بر اساس این گزارش، یکی از کارگران پیش از رسیدن گروه‌های امداد و نجات از داخل چاهک خارج و به مراکز درمانی منتقل شده بود و دیگری از سوی این ماموران با استفاده از تجهیزات ویژه نجات از داخل چاهک آسانسور خارج و تحویل عوامل اورژانس شد.

چهار متهم قاچاق مواد مخدر در کرمانشاه اعدام شدند








دو زن و دو مرد که متهم به قاچاق مواد مخدر بودند صبح امروز در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام شدند.
بنا به گزارش واحد مرکزی خبر، دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه در این زمینه مدعی شد: "از این افراد که از توزیع کنندگان عمده و مستمر مواد مخدر بودند، ‌در مجموع ۲هزار گرم هرویین و کراک و حدود ۲۵ هزار گرم تریاک کشف شد."
وی افزود: "حکم اعدام این افراد که ۲نفر زن بودند پس از طی مراحل قانونی در دادستانی کشور تایید و صادر شد."

مرگ ۵ نفر به‌خاطر استفاده از پنی‌سیلین چینی








 نتایج بررسی پرونده‌های پزشکی قانونی نشان‌داد تاکنون ۵ نفر بر اثر تزریق پنی‌سیلین چینی جان خود را از دست داده‌اند.
دکتر ایرج خسرو نیا، رئیس جامعه متخصصین داخلی ایران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: فردی ۴۰ ساله با بیماری چرک کردن گلو به پزشک مراجعه می‌کند و پزشک برای وی پنی‌سیلین تجویز می‌کند. این بیمار پنی‌سیلین تجویز شده توسط پزشک را تزریق کرده و بعد از تزریق به تب و لرز و پایین آمدن فشار خون دچار شده و راه تنفسی وی بسته می‌شود که با انجام عملیات احیا به هوش نیامده و متاسفانه بعد از ۱۵ دقیقه بیمار فوت می‌کند.
وی با اشاره به این پرونده اظهار کرد: نتایج رسیدگی به این پرونده نشان داد که این بیمار به دلیل استفاده از پنی‌سیلین وارداتی از چین، جان خود را از دست داده است.
وی افزود: این فرد بیماری خاصی نداشته و تنها به دلیل چرک کردن گلو به پزشک مراجعه کرده بوده و مشکل اصلی به این دلیل بوده که این پنی‌سیلین‌ها به صورت قاچاق وارد شده که هیچ نشانه‌ای برای مشخص شدن تقلبی بودن آن‌ها ندارد.
وی گفت: تاکنون این پنجمین نفری بود که تزریق پنی‌سیلین منجر به مرگ شده است.
رئیس جامعه متخصصین داخلی ایران با اشاره به اینکه آمار مرگ و میر به دلیل استفاده از داروهای چینی بالاست تصریح کرد: متاسفانه در کشور ما نبود آمار در همه عرصه‌ها از جمله مشکلات است.

اصرار به اجرای حکم شلاق یک زندانی سیاسی با وجود دیسک کمر








 با وجودی که حسن ارک (علی حاج‌ابولو) زندانی سیاسی زندان تبریز از دیسک کمر رنج میبرد، مسئولین زندان تبریز در صدد اجرای حکم شلاق وی برآمدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مسئولین زندان مرکزی تبریز، با احضار حسن ارک، فعال مدنی دربند، سعی دارند تا با اجرای حکم شلاق مربوط به پروندهٔ قبلی ایشان، این فعال آذربایجانی را شلاق بزنند.
این در شرایطی است که، حسن ارک از بیماری دیسک کمر به شدت رنج می‌برد و نیاز مبرم به استراحت زیرنظر پزشک متخصص دارد.
بدین سبب مسئولین زندان به ناچار، وی را به منظور تایید و یا عدم تایید بیماری دیسک کمر به پزشک قانونی برده‌اند، بدین ترتیب حکم شلاق حسن ارک زمانی منسوخ خواهد بود ‌که گزارش پزشک قانونی مبنی بر تایید بیماری دیسک کمر وی مثبت اعلام شود در غیر اینصورت اجرای حکم شلاق بلامانع خواهد بود.
پیش‌تر حسن ارک، روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی در شعبهٔ ۱۰۶ دادگاه جزائی تبریز به اتهام افتراء به رهبر و نیروی انتظامی استان آذربایجان شرقی به تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم شده‌ بود.
همچنین ایشان به منظور اجرای حکم ۱ سال حبس تعزیری که به علت شرکت در جلسهٔ چاره‌اندیشی برای احیای دریاچهٔ اورمیه با حضور ۲۸ نفر دیگر از فعالان مدنی آذربایجانی در محلهٔ قوم تپهٔ شهر تبریز برگزار شده بود، در زندان مرکزی تبریز نگهداری می‌شود.
گفتنی است که درپی دستگیری ایشان در این جلسه، وی بابت اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور به دو سال حبس تعزیری که یک سال آن به مدت پنج سال در تعلیق می‌باشد، محکوم شده است.

احضار پیمان عارف به دادگاه جزایی تهران









 پیمان عارف، روزنامه نگار و فعال سابق دانشجویی برای روز ۲۱ اردیبهشت ماه به دادگاه جزایی تهران احضار شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طبق احضاریه ابلاغ شده به پیمان عارف، این روزنامه نگار و فعال سابق دانشجویی باید ساعت ۹ صبح روز ۲۱ اردیبهشت در شعبه ۱۱۷۲ دادگاه جزایی تهران حاضر شود تا برای پنجمین جلسه درباره شکایت بهرام رشته احمدی معاون امنیت سابق دادستان تهران دایر بر نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق مصاحبه با تارنمای کلمه درباره نحوه اجرای حکم شلاق درباره خود محاکمه گردد.
گفتنی است در ۴ جلسه گذشته رشته احمدی که در روزهای اخیر از سمت خود در مقام معاون امنیت دادستان تهران برکنار شد، علیرغم الزامی نمودن حضورش در جلسه دادگاه از سوی قاضی حسین‌زاده از آمدن به جلسه خودداری نموده و از جلسه سوم اقدام به تعیین وکیلی از مرکز مشاوران دادگستری نمود که این رفتار او به تجدید جلسه مکرر دادگاه منتج گردیده است.
لازم به ذکر است که در ۱۷ مهرماه سال ۹۰ و در آخرین ساعات طی محکومیت زندان پیمان عارف، او به دادسرای اوین منتقل گردیده و در آنجا با آمریت رشته احمدی و مباشرت حمید نمکی محافظ او، حکم ۷۴ ضربه شلاق به عنوان مجازات اهانت به محمود احمدی‌نژاد از طریق نگارش و انتشار نامه سرگشاده به او در پیش از انتخابات ۸۸، به صورت غیرقانونی و حدی بر تن این عضو جبهه ملی ایران نواخته شد که در پی آن پیمان عارف پس از آزادی دست به افشاگری و مصاحبه‌های اعتراضی زده و رشته احمدی را مسئول عملکرد غیرقانونی صورت پذیرفته اعلام نمود.
رشته احمدی نیز در اقدامی تلافی جویانه در آستانه نوروز سال ۹۱ دستور بازداشت پیمان عارف به اتهام شکایت خویش دال بر نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی را صادر نمود که پس از ۲۱ روز توقیف غیرقانونی این فعال سابق دانشجویی از زندان اوین آزاد شد اما پرونده به دادگاه ارسال گردید که پس از ۴ جلسه در طول سال ۹۱، جلسه پنجم در ۲۱ اردیبهشت تشکیل خواهد شد.
گفتنی است، وکالت پیمان عارف در این پرونده بر عهده خانم گیتی پورفاضل می‌باشد.

برگزاری دادگاه دو فعال مدنی کرد در سنندج









 صبح روز یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ در دادگاه انقلاب شهر سنندج جلسهٔ دادگاهی سیروان حسین‌پناهی و شیرزاد حسین‌پناهی دو فعال مدنی کرد برگزار شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در این جلسه این دو فعال مدنی به اتهام "تبلیغ علیه نظام و ارتباط با احزاب کرد مخالف رژیم" مورد محاکمه قرار گرفتند.
ایشان که بدونه داشتن وکیل در دادگاه حضور یافته بودند، شخصا در برابر اتهامات وارده به دفاع از خود پرداختند.
یکی از نزدیکان این دو زندانی کرد طی گزارشی به خبرگزاری هرانا نوشت: "در این دادگاه هیچ گونه حکمی برای این دو فعال مدنی کرد صادر نشده و قاضی دادگاه به آن‌ها گفته که تا یک ماه دیگه حکم برایتان صادر می‌شود. این در حالیست که با گذشت سه ماه از بازداشت آن‌ها و ۵۰ روز بی‌خبری در اداره اطلاعات سنندج و قروه، هم اکنون این دو عضو خانواده حسین پناهی بعد از اتمام جلسه دادگاه از زندان قروه به زندان مرکزی سنندج منتقل شدند."
سیروان حسین پناهی فعال مدنی و خواهرزاده انور حسین پناهی زندانی سیاسی- مدنی کرد است که در روز چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۱ توسط نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات در منزل پدرش در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان دستگیر شد.
بعد از ۵۰ روز بی‌خبری از سیروان حسین پناهی سرانجام روز سه شنبه ۸ بهمن ماه٬ این فعال مدنی کرد به همراه شیرزاد حسین پناهی از بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج به زندان قروه منتقل شدند.
شیرزاد حسین پناهی دیگر عضو بازداشتی این خانواده که از نزدیکان انور حسین پناهی و اوهم اهل روستای "قوروچای" از توابع دهگلان در استان کردستان روز ـ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ ـ توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت و به اداره اطلاعات شهر سنندج انتقال یافت.

بازگشت امیر چمنی به زندان به علت عدم تمدید مرخصی









 امیر چمنی، فعال دانش‌جویی، ظهر روز جمعه ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۱ جهت تحمل ادامه‌ی حکم حبس، به زندان مرکزی تبریز بازگشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، امیر چمنی که روز دوشنبه ۲۶ فروردین ماه به مرخصی آمده بود، با عدم تمدید آن، پس از چهار روز، به زندان مرکزی تبریز بازگشت.
وی بعد از ظهر روز یک شنبه ۲۴ دی ماه در منزل شخصی‌اش بازداشت شده و پس از گذراندن دو هفته در اداره‌ی اطلاعات تبریز، برای اجرای حکم ۹ ماه حبس تعزیری به زندان مرکزی تبریز منتقل شده بود.
این دانش‌جوی کار‌شناسی ارشد جامعه‌شناسی دانش‌گاه آزاد تبریز، پیش‌تر و پس از سپری کردن جلسات متعدد بازجویی در اداره‌ی اطلاعات تبریز با قرار وثیقه‌ی ۵۰ میلیون تومانی آزاد و متعاقب آن در تاریخ ۱۵ تیر ماه از سوی شعبه‌ی ۱ دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حمل‌بر، به اتهام "توهین به رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی" به تحمل شش ماه حبس تعزیری و به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به تحمل سه ماه و یک روز حبس تعزیری و هم چنین به اتهام "توهین به رئیس جمهور" به ۴۰ ضربه شلاق محکوم شده بود.

کشته شدن یک شهروند سلماسی توسط نیروهاى خودسر بسیج درسلماس








 براثرتیراندازی نیروهای خودسر بسیج یک شهروند آذری در سلماس کشته شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شامگاه روز پنجشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۲، کمال عبدالهی شهروند آذری ۷۲ ساله اهل روستای مغانجوق از توابع شهرستان سلماس درراه برگشت از مزرعه کشاورزی خویش به سوی منزل هدف تیراندازی مستقیم نیروهای خودسر بسیج قرارگرفته و دردم جان خود را از دست داده است.
گفتنی است، فرمانده پایگاه بسیجی که در قتل این شهروند سلماسی نقش داشته است، ناصرآقایی نام داشته که پسرعموی نماینده شهرستان سلماس در مجلس شورای اسلامی می‌باشد.
بر پایه‌ی همین گزارش، نیروهای خودسر بسیج اقدام به ایجاد محل ایست و بازرسی در ورودی تمامی راه‌های منتهی به این شهرستان نموده و با این بهانه به آزار و اذیت شهروندان و توقیف خودروهای ایشان‌ می‌پردازند که موجب نارضایتی و ناراحتی‌ اهالی منطقه شده است.
لازم به ذکر است، کشتار شهروندان درشهرستان‌ها و روستاهای مرزی از سوی نیروهای انتظامی، امنیتی و خودسر بسیج و خشونت‌های صورت گرفته علیه شهروندان کرد و آذری دراین شهر‌ها روند رو به رشدی درماه‌های اخیرداشته است.