۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

برای" سونای شیخ بگلو" / مهسا مهدیلی


دلهره های بزرگ یک دل  دوماهه







سونای، میدانم  دلتنگی غریبی داری تازه آشنا شده ای با این دلهره ها آشناییت مبارک. تو آنقدر کوچکی و این دلتنگی‌ها آنقدر بزرگ که توی دلت جا نمی‌شود؛ میدانم؛ مثل گنجشک کوچکی که آسمان را توی دلش حبس کرده باشند.
آخر تو هنوز  برای شمردن روزهای انتظار؛ برای آشنایی با تقسیم آدمها؛ برای خط کشیدن ها؛ برای زود بزرگ شدن؛ خیلی کوچکی. باید قد بکشی؛ شمردن یاد بگیری؛ یاد بگیری که با مادرت  کنار سفره تنهایی اش ماههای انتظار همسرش را بشماری؛ با پدرت روی سیمان کف زندان روزهای نا امن نگرانی را بشماری. یاد بگیری که نفس های آخر یک دریا را بشماری؛ یا یاد بگیری که همه چیز را به زبانی غیر از زبان مادریت بشماری...
تا میتوانی‌ گریه کن به زبان خودت حتا به زبان" خود خودت" که هر چه بزرگتر شوی باید به زبان دیگران زیستن را یاد بگیری . زیر چتر "برابری انسانها" همه یکی‌ هستند فقط اینجا در این برابری‌ها بعضیها "برابرتر" می‌شوند آنوقت است که میشوند "دیگران"، شانه‌های کوچکت باید یاد بگیرد عادت کردن به دوریهای کوچک و بزرگ را؛ دوریهایی که تقصیر طبیعت نیست  تقصیر  تقسیم نا عادلانه برابری است.
زیاد نمیگذرد از روزهایی که پدر و مادرت برای آمدنت روزها را میشمردند و دلهرهٔ پدرانهٔ محکومی که به خاطر اعتراض به قتل یک دریا ماهها در اتاقهای بازجویی بازپرسی شده بود و حالا منتظر دیدن سونایش بود تا او را ببیند بعد برود زندان. ولی ایمان است که ‌ این دلهرها را زیبا می‌کند ایمان به پایان دادن به "نابرابری ها" و "برابر تری ها". ایمان به این که راه آخر همین است که مبارزه  و زندان انتخابمان کند.
تو در دو ماهگیت همینقدر بدان که پدرت جای دوری نرفته از آغوش مادر بزرگوارت تا زندان تبریز که پدرت را برده اند چند دیوار بیشتر نیست، همین چند کوچه بالاتر است؛" زندان تبریز" فاصله‌ای است از ایمان مادرانه تا ارادهٔ پدرانه، راه این آزادی ...
پدرت نه نان از سفرهٔ کسی‌ دزدیده نه برای صورت و لباس زنی‌ قمه و قداره کشیده نه حکم طناب دار عمر نوجوانی را امضا کرده، او در خانهٔ هیچ کودکی را نشکسته و برای دستنوشته های هیچ پدر و مادری دادگاههای در و دل بسته نساخته
او کوهها را در دل دریای اورمو منفجر نکرده راه رودها را به دریایشان نبسته، در قلب طبعیت قتلگاه دایر نکرده.   دلش برای دریایی‌ سوخته که هزاران کودک کنارش خانه دارند و اگر نباشد، بی‌ خانه میشوند، مریض میشوند و هزاران پدر سفره شان بی‌ نان.
او هیچ دریایی‌ را سر نبریده و هیچ هفت ساله‌ای را زبان. او به خود حق نداده برتر باشد و آرمانش  این بوده که به حکم  انکار هستی اش  عادت نکند او آرمانش برابری است فقط مشکل اینجاست که اینجا برابری هم تقسیم میشود. برای همین، انسانها هم تقسیم شده اند. بعضیها حق بیشتری از این برابری دارند.
ولی‌ هیچ کدام از دوماهه ها در این تقسیمها ‌تقصیری ندارند.حتا دو ماهه های آنها که برابرترند؛ یا دو ماهه های آنها که اصلا برابری را قبول ندارند و  دوماهه های آنها که چاره‌ای جز محکومیت به نابرابری نمی‌بینند و آنها که سهمشان زندان تبریز است یا همه زندانهای که مامن آزادی خواهان است ... بله همهٔ دوماهه ها بی‌ تقصیرند ...اینجا انسان هر چه بزرگتر میشود تقسیمتر میشود  ...در این دنیای گرد بی‌ گوشه  تو درست جایی‌ به دنیا آماده‌ که ده‌ها گوشه برایش ساخته اند همان گوشه ای که دریا یش اعدام شد زبان کودکانش انکار و فعالان حقوق بشر و طبیعت  در این گوشه به جای گرفتن جایزه و تقدیر حکم  حبس در زندان میگیرند. ...شلاق میخورند...تهدید میشوند  و یا انکار میشوند. این جمله ها را برایت نوشتم چرا که تو دو ماهگی بی‌ تقصیر و بی‌ تقسیم مائی ؛چرا که خیلی‌ زود محکوم شدی به دلهره کشیدن بی‌ آنکه حتا فرصت  تمرین ‌ عادت کردن به دلهره کشیدن را داشته باشی...تو هم مثل آتیللا؛ تاتار؛ آیدا؛  خیلی  زود مجبور شدی بزرگ شوی چون دختر زندانی هستی‌ که محکومیتش آرمانش هست و آرمانش؛ شکستن عادت به انکار؛  شکستن عادت به "کمتر برابر بودن"
و حتی بر هم زدن  خواب و خیالهای آنها که معتقند برابرترند.  .پدرت و همهٔ محکومینی که جرمشان  عادت نکردن به عادی شدن اسارت انسان است از همهٔ گوشه های این زمین گرد؛ زندان را؛ و از بین تمام جایزه های حقوق بشری  مبارزه  بی ادعا را انتخاب کردند. تا نسل شما وقتی‌ سراغ دریاچهٔ اورمو را می‌گیرد دستهایشان خالی‌ ازجای زخمهای  دریاچه اورمو  نباشد.  آنها به عنوان نویسنده؛ فعال دانشجویی؛ فعال حقوق بشر و طبیعت؛ جرات تکرار را از ظلم و زور در گوشهٔ همین زندانها خواهند گرفت. روزهایی خواهد آمد که همه هم خود خواهند بود و هم بی‌ آنکه مجبور به "انکار خود" و "مثل دیگری بودن"  باشند همهٔ "دیگری ها" را "برابرتریها" را پشت سر خواهند گذاشت .همهٔ هفت ساله ها حق تعلیم برابر به زبان خود خواهند داشت؛ همهٔ فعالان زیر چتر  حقوق بشر برای از بین بردن مرزها و گوشه ها و تبعیض ها خواهند کوشید.
همه تریبون های حقوق بشر؛ عدالت و برابری وقبول تفاوتها را به حفظ حاکمیت "برابرترها" ترجیح خواهند داد ما اگر زنده باشیم و آن روزها را‌ ببینیم دوباره متولد خواهیم شد و از نو برابری ها را زندگی‌ خواهیم کرد و بی‌ دلهره و انکار بزرگ خواهیم شد.
با خبر اعدام نوجوانان پر شور بیدار نخواهیم شد و با دلهرهٔ زندان برادران و خواهرانمان بخواب نخواهیم رفت... سونای کنار مادر بزرگوارت یاد خواهی‌ گرفت قبل از اینکه قد بکشی بزرگ شوی یعنی  صبر و مبارزه را... دستهای پدرت  و آزاده های این سرزمین پر از زخم دریایی‌ است  که دارد آخرین نفسهایش را می‌کشد ما نیز داریم آخرین نفسهای ظلم را میشماریم ... این نویدی است که دستهای بسته وجدانهای بیدار؛ در زندانهای این گوشه دنیای گرد به ما میدهد.

اجرای حکم شلاق یک متهم در ملاء عام









 حکم شلاق یک متهم تحت عنوان اراذل اوباش در شهرستان آبیک، در ملاء عام به اجرا در آمد.
بنا به گزارش فارس، حکم شلاق يکي متهم، تحت عنوان اراذل و اوباش در شهرستان آبيک در روستاي زياران اين شهرستان روز گذشته، در ملاءعام اجرا شد.
این حکم با حضور مسئولان قضايي شهرستان آبيک در مورد فردی به نام (م. ش) معروف به (م. قزويني) در ميدان اصلي روستا اجرا شد.
(م. ش) جوان ۲۴ساله آبيکي است که در اسفند ماه سال گذشته به اتهام ارعاب و تهديد خودروهاي عبوري ورودي شهر آبيک به دست ماموران نيروي انتظامي دستگير و بازداشت شده بود.

تایید بازداشت حامد محمودی‌نژاد توسط نیروهای امنیتی








روز یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه خانوادهٔ حامد محمودی‌نژاد فعال کارگری و از اعضای کمیتهٔ هماهنگی پس از مراجعه به ستاد خبری اطلاعات سنندج مطلع شدند که وی در بازداشت این اداره به سر می‌برد.
به گزارش کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، حامد محمودی‌نژاد به همراه جلیل محمدی روز پنج شنبه ۱۲ اردیبهشت توسط نیروهای حفاظت اطلاعات بازداشت شده است.
همچنین غالب حسینی و علی آزادی دو عضو دیگر کمیته هماهنگی هم از نیمه اسفند ماه ۹۱ تاکنون در زندان اداره اطلاعات سنندج، در بازداشتی غیر قانونی به سر می‌برند.

بازداشت محمد احیایی، فعال کارگری معترض در کرج








در ادامه احضار و بازداشت فعالان کارگری و سندیکایی، محمد احیایی، فعال کارگری یکی از شرکت‌های خودروسازی اطراف تهران، روز شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه بازداشت شد.
بنا به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، بعد از ظهر روز شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه ۹۲، محمد احیایی هنگام خروج از محل کار، به دفتر کارخانه فرا خوانده شده و مورد سوال و جواب چند مامور لباس شخصی قرار گرفته و سپس بازداشت و توسط ماموران مذکور منتقل شده است.
بر اساس گزارش‌ها، محمد احیایی و چند تن از فعالان کارگری معترض دیگر، چند ماه گذشته نیز در اعتراض به حقوق معوقه خود و بحث واگذاری کارخانه به نهادهای خاص، قصد اعتصاب داشتند، که با برخورد شدید حراست و حضور ماموران انتظامی در محل کارخانه مواجه شدند.
ماموران امنیتی روز شنبه همچنین محل سکونت آقای احیایی را مورد تفتیش قرار داده، ضمن ارعاب و اهانت به خانواده وی، برخی وسایل از جمله کامپیو‌تر را ضبط کرده‌اند.
هنوز از محل نگهداری و وضعیت آقای احیایی خبری منتشر نشده و مراجعات مکرر خانواده و دوستان وی به دادگاه انقلاب کرج یا زندانهای استان، بدون نتیجه باقی مانده است.
طی روزهای گذشته، در جریان موج بازداشت فعالان کارگری، محمد قاسم خانی و بهرام سعیدی، دو فعال کارگری تهران، همچنین آرام زندی، فردین قادری، شاهپور حسینی و جلیل محمدی در سنندج بازداشت شده‌اند.

مرگ کارگر ایرانی در عمق ۵۰ متری چاه








 سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از سقوط مرگبار یک کارگر به عمق ۵۰ متری چاه خبر داد.
سید جلال ملکی در تشریح جزئیات این خبر گفت: وقوع یک مورد حادثه سقوط در چاه در ساعت ۲۵: ۹ در خیابان مجاهدین اسلام کوچه شهید صادقی به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده شد و به دنبال آن عوامل ایستگاه ۳ و گروه نجات ۹ به محل حادثه اعزام شدند.
وی با بیان اینکه محل حادثه یک ساختمان سه طبقه بود که چاه آبی به عمق بیش از ۵۰ متر در پارکینگ آن قرار داشت، اظهار کرد: ظاهرا کارگران مشغول لایروبی در این چاه آب بوده‌اند که یکی از آنان وارد چاه شده و به دلیل رعایت نکردن اصول ایمنی و حرفه‌ای، دچار حادثه شده بود.
سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با بیان اینکه این کارگر از دستگاه تهویه هوا در عمق چاه استفاده نکرده بود، گفت: ظاهرا در میانه چاه به علت پیچیده‌شدن سیم‌برق به دور گردن این کارگر ۴۷ ساله، وی به عمق ۵۰ متری چاه سقوط کرد.
ملکی با اشاره به اقدامات آتش‌نشانان برای خروج این کارگر ایرانی از عمق چاه گفت: آتش‌نشانان پس از ایمن‌سازی محل، با تجهیزات خود وارد عمق چاه شده و این کارگر را خارج و به عوامل اورژانس مستقر در محل تحویل داده‌اند که آنان پس از بررسی علائم حیاتی، مرگ وی را تایید کردند.
وی با اشاره به بروز این حادثه به کارگران و کارفرمایان توصیه‌کرد: به منظور پیشگیری از وقوع چنین حوادثی حتما کارگران برای عملیات‌های مربوط به چاه به شکل گروهی کار کرده و حتما یک سرپرست حرفه‌ای بر کار آنان نظارت داشته باشد.

تفهیم سه اتهام جدید برای روحانی وبلاگ نویس محبوس در زندان اوین









 پس از گذراندن حدود سی ماه حبس در زندان، آرش هنرور شجاعی، روحانی وبلاگ نویس در برابر سومین محاکمه خود قرار گرفته و توسط دادیاری شعبه ۲ دادسرای ویژه روحانیت تهران تفهیم اتهام شد.
بنا به گزارش تارنمای جرس، «"تبلیغ علیه نظام از طریق مشارکت فعال در کمپین "نه به حجاب اجباری"»، «توهین به رهبر فقید جمهوری اسلامی از طریق مصاحبه با سایت "رسام" به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد» و «نقض حکم خلع لباس روحانیت»، سه اتهامی است که به این وبلاگ نویس روحانی محبوس در زندان اوین تفهیم شده است.
بر اساس گزارش مذکور، وضعیت جسمانی آرش هنرور شجاعی، کماکان وخیم بوده و طی هفته‌های گذشته، دفعات و شدت حملات صرع و بیهوشی وی افزایش یافته، اما دادسرای ویژه روحانیت حاضر نیست که نامهٔ استعلام عدم تحمل کیفر حبس ایشان را خطاب به پزشکی قانونی بنویسد.
این درحالیست که این وبلاگ نویس و روحانی منتقد، با توجه به گذشت نیمی از محکومیت خویش و دارا بودن سایر شرایط آزادی مشروط که حق هر زندانی است، درخواست آزادی مشروط به رئیس زندان اوین نوشته، اما دادستان ویژه روحانیت تهران با آن مخالفت کرده است.

خونریزی معده سعید عابدینی، کشیش محبوس در انفرادی









 سعید عابدینی روز دوشنبه از بند٢۴٠ انفرادی به بیمارستان مدرس تهران منتقل و پس از درمان سرپایی به زندان اوین بازگردانده شد.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، سعید عابدینی که یکی از ده زندانی سیاسی در انفرادی است جهت درمان ناراحتی و خونریزی معده به بیمارستان اعزام و پس از ویزیت پزشک به سلول انفرادی بازگردانده شد.
یکشنبهٔ گذشته پس از آنکه مقامات زندان خواسته غیر قانونی عزل سعید مدنی وکیل بند منتخب زندانیان را مطرح کردند، بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین شاهد یک سلسله اقدامات اعتراضی بود که نهایتا با مداخله گارد ویژه زندان ده تن از زندانیان به نام‌های سعید مدنی، عبدالله مومنی، ابوالفضل عابدینی نصر، سیامک قادری، امیرخسرو دلیرثانی، محمدحسن یوسف‌پورسیفی، سعید عابدینی، کامران ایازی، محمد ابراهیمی و پوریا ابراهیمی به انفرادی منتقل و ممنوع الملاقات شدند.
این زندانیان برخلاف وعدهٔ مسئولان که ظرف ۴۸ ساعت به بند عمومی بازخواهند گشت همچنان در انفرادی به سر می‌برند و در این مدت سیدمحمد ابراهیمی که در سلول انفرادی دچار خون ریزی ریه شده و پس از انتقال به بهداری زندان به همراه کپسول اکسیژن به سلول بازگردانده شد.
عبدالله مومنی هم در روزهای اخیر با شدت گرفتن مشکلات دندان و لثه رو به رو شده اما در خصوص درمان وی اقدامی صورت نگرفته است.

استفاد‌‌ه از کد‌‌ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها اجباری شد‌‌








 "به فرمود‌‌ه پلیس فتا برای استفاد‌‌ه از اینترنت باید‌‌ کد‌‌ ملی و شناسه خود‌‌ را وارد‌‌ کنید‌‌." این جمله‌ای است که قرار است از این به‌بعد‌‌ کاربرانی که می‌خواهند‌‌ از اینترنت کافی‌نت‌ها استفاد‌‌ه ‌کنند‌‌ د‌‌ر صفحه مستطیل شکل روی مانیتور‌ها ببینند‌‌. با این روند‌‌، کاربران اول د‌‌ر مستطیل خالی کد‌‌ ملی خود‌‌ را وارد‌‌ ‌کنند‌‌ و بعد‌‌ د‌‌ر جای خالی گذرواژه را می‌نویسند‌‌.
بنابر اعلام پلیس فتا، الزام ارائه کارت ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها قانونی است. به‌این ترتیب اگر کسی د‌‌ر کافی‌نت، کد‌‌ملی‌اش را همراه ند‌‌اشته باشد‌‌، نمی‌تواند‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کند‌‌. البته ند‌‌اشتن این کد‌‌ ملی، کار‌ و‌ کاسبی بسیاری از کافی‌نت‌ها رو کساد‌‌ کرد‌‌ه است. پسر جوانی که د‌‌ر محله جنوب تهران کافی‌نت د‌‌ارد‌‌، د‌‌رباره این سیستم جد‌‌ید‌‌ پلیس فتا می‌گوید‌‌: "بسیاری از مشتری‌هایم د‌‌ر این چند‌‌ روز نتوانسته‌اند‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کنند‌‌ و من بسیار ضرر کرد‌‌ه‌ام."
او همچنین اد‌‌امه می‌د‌‌هد‌‌: "اولش می‌خواستم برای نصب این سیستم مقاومت کنم ولی هفته گذشته که اماکن برای بازد‌‌ید‌‌ آمد‌‌ه بود‌‌، اعلام کرد‌‌ند‌‌ که اگر برای د‌‌فعه بعد‌‌ این سیستم را نصب نکرد‌‌ه باشم، کافی‌نت پلمب خواهد‌‌ شد‌‌ و من هم د‌‌یگر مجبور شد‌‌م."
بیشتر کافی‌نت‌‌ها د‌‌ر این چند‌‌ روز با این موضوع مواجه شد‌‌ه‌اند‌‌؛ چراکه به گفته سید‌‌ مهد‌‌ی میرمهد‌‌ی، رییس اتحاد‌‌یه فناوران رایانه، چهارشنبه گذشته طرح بازد‌‌ید‌‌ از کافی‌نت‌ها بود‌‌ه و وضعیت تمام کافی‌نت‌ها بررسی شد‌‌ه است. به‌گفته او، اتحاد‌‌یه د‌‌ر ارتباط با این‌که کافی‌نت‌ها از کد‌‌ ملی استفاد‌‌ه کنند‌‌ مخالفتی ند‌‌ارد‌‌.
میرمهد‌‌ی اد‌‌امه می‌د‌‌هد‌‌: "به‌نظر من این کار منطقی است؛ چراکه بعضی کاربران، کارهای خلافی د‌‌ر کافی‌نت انجام می‌د‌‌هند‌‌ که از این طریق شناسایی می‌شوند‌‌."
براساس این بخشنامه جد‌‌ید‌‌، به‌گفته محسن میربهرسی، معاون اجتماعی پلیس فتا، د‌‌ر کشور ما میان هویت مجازی و حقیقی، اتصالی برقرار نیست و مجرمان از این خلا سوءاستفاد‌‌ه کرد‌‌ه است و به‌راحتی جرایمی را که د‌‌ر هیچ کجای د‌‌نیا رخ نمی‌د‌‌هد‌‌، مرتکب می‌شوند‌‌. با این حساب، د‌‌لیل این اقد‌‌ام پلیس جلوگیری از جرایم فضای مجازی بود‌‌ه است؛ چراکه به گفته می‌ربهرسی، ثبت اطلاعات باعث پیشگیری از وقوع جرم می‌شود‌‌. تمامی مجرمان اینترنتی از وایکمس و سرویس ADSL استفاد‌‌ه می‌کنند‌‌، اما برای ارتکاب جرم و شناسایی‌نشد‌‌ن به کافی‌نت‌ها مراجعه می‌کنند‌‌.
البته گویا د‌‌ر جلسه اتحاد‌‌یه با اد‌‌اره اماکن و پلیس فتا، ثبت کد‌‌ ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها به پیشنهاد‌‌ نیروی انتظامی مورد‌‌ توافق قرار گرفته است، ولی این‌که گفته می‌شود‌‌ این موضوع قانون است د‌‌رست نیست؛ چراکه قانون باید‌‌ د‌‌ر مجلس تصویب شود‌‌ و به‌گفته عباس صلاحی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، چنین موضوعی تا‌به‌حال د‌‌ر مجلس بررسی و تصویب نشد‌‌ه است، پس بنابراین قانونی هم نیست. اگر هم قانونی نباشد‌‌ به‌گفته نعمت احمد‌‌ی، حقوقد‌‌ان، وارد‌‌شد‌‌ن به حوزه آزاد‌‌ی فرد‌‌ی افراد‌‌ تلقی می‌شود‌‌. او می‌گوید‌‌: "زمانی که قانون نباشد‌‌ پس د‌‌ستورالعمل و امریه نیروی انتظامی است که می‌تواند‌‌ مانع کسب‌و‌کار مرد‌‌م شود‌‌."
البته میرمهد‌‌ی د‌‌ر توجیه این اقد‌‌ام می‌گوید‌‌ برای این است که بعد‌‌‌ها شبکه‌ای ایجاد‌‌ شود‌‌ تا هر کاربری د‌‌ر همه جای کشور بتواند‌‌ با اسم و کد‌‌ خود‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کند‌‌ که د‌‌ر حال حاضر خبری از این سیستم شبکه‌ای نیست.
با این‌که پلیس و اتحاد‌‌یه فناوران رایانه از این طرح استقبال می‌کنند‌‌ و آن را، راهی برای کاهش جرایم می‌د‌‌انند‌‌ ولی کافی‌نت‌د‌‌اران چیزی خلاف این موضوع می‌گویند‌‌. کافی‌نت‌د‌اری د‌‌ر حوالی می‌د‌‌ان ولیعصر می‌گوید‌‌: "چند‌‌ روز پیش اد‌‌اره اماکن برای بازد‌‌ید‌‌ آمد‌‌ و گفت اگر این سیستم را نصب نکنید‌‌ پلمب ‌می‌شوید‌‌ ولی تا آن زمان باید‌‌ اسم و مشخصات افراد‌‌ی را که مراجعه می‌کنند‌‌ د‌‌ر د‌‌فتری ثبت کنید‌‌." البته به‌گفته او و چند‌‌ کافی‌نت‌د‌‌ار د‌‌یگر، اد‌‌اره اماکن د‌‌ر بازرسی‌ها بیشتر به د‌‌اشتن فیلترشکن‌ها حساس بود‌‌ند‌‌؛ به‌طوری‌که اگر هر کافی‌نت فیلتر‌شکن د‌‌اشته باشد‌‌ بلافاصله پلمپ خواهد‌‌ شد‌‌.
آن‌ها می‌گویند‌‌ این طرح برای سال گذشته بود‌‌ه ولی تا به امروز خبری از این د‌‌ید‌‌‌ و‌ بازد‌‌ید‌‌‌ها و سختگیری‌ها نبود‌‌ه است و احتمالا به‌د‌‌لیل نزد‌‌یک‌شد‌‌ن به روزهای انتخابات این اقد‌‌امات را انجام می‌د‌‌هند‌‌.
به این ترتیب، براساس بخشنامه پلیس فتا، کافی‌نت‌د‌‌اران موظف هستند‌‌ تا اطلاعات هویتی کاربران یعنی مد‌‌ارک شناسایی معتبر را که ترجیحا هم کارت ملی باشد‌‌، ثبت کنند‌‌. علاوه‌بر‌این اطلاعاتی که باید‌‌ د‌‌قیق نوشته شود‌‌، نام و نام‌خانواد‌‌گی، نام پد‌‌ر، کد‌‌ملی، کد‌‌ پستی و شماره تلفن تماس کاربر است. البته علاوه بر این هم حتی باید‌‌ سایر اطلاعات کاربری شامل روز، ساعت استفاد‌‌ه، IP اختصاص‌یافته، فایل لاگ‌وب، سایت‌ها و صفحات رویت شد‌‌ه هم ثبت شود‌‌ و کافی‌نت‌د‌‌اران حد‌‌اقل تا شش ماه این اطلاعات را نگهد‌‌اری کنند‌‌. همچنین ممنوعیت نصب VPN روی رایانه‌های کافی‌نت‌ها هم باید‌‌ را رعایت شود‌‌.
به این ترتیب، استفاد‌‌ه و د‌‌ر‌اختیار‌گذاشتن هرگونه ابزار د‌‌سترسی به سایت‌های فیل‌تر شد‌‌ه، مثل انواع فیلتر‌شکن‌های قابل نصب روی رایانه، یا معرفی سایت‌های فیل‌تر شکن و خد‌‌مات گیرند‌‌گان یا استفاد‌‌ه از هرگونه VPN روی سیستم‌های رایانه‌ای د‌‌فا‌تر خد‌‌مات اینترنت ممنوع است.
د‌‌رباره ثبت این آمار و اطلاعات نعمت احمد‌‌ی می‌گوید‌‌: "با این کار اسرار مرد‌‌م به خطر می‌افتد‌‌؛ چراکه این اطلاعات محرمانه است و نباید‌‌ د‌‌ر اختیار د‌‌یگران قرار گیرد‌‌."

سه متهم در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند









 سه زندانی که اتهام ایشان قاچاق مواد مخدر عنوان شده است در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.
بنا به گزارش واحد مرکزی خبر، صبح امروز ۳ زندانی که اتهام ایشان قاچاق مواد مخدر عنوان شده است در محوطه زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.
دادستان عمومی و انقلاب اصفهان امروز مدعی شد: "این سه نفر به جرم نگهداری و خرید و فروش ۷۷ کیلوگرم هرویین و کراک به اعدام محکوم شدند."
آقای حبیبی افزود: "دستگاه قضایی در برخورد با فعالان نگهداری و خرید و فروش مواد مخدر با قدرت وارد عمل می‌شود و بدون کمترین چشم‌پوشی با متهمان برخورد خواهد کرد."

بازداشت و بی‌خبری مطلق از وضعیت دو شهروند کرد سلماسی








از وضعیت دو شهروند کرد اهل سلماس که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند، باوجود گذشت بیش از ۷ روز هیچ اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموع فعالان حقوق بشر در ایران، "صابر مامدی" فرزند اسد و "نظمین حیدری" فرزند سلمان اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس، ۷ روز پیش توسط نیروهای امنیتی این شهرستان بازداشت و منزل آن‌ها مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت و برخی وسایل شخصی افراد اعم از کامپیوتر را با ضبط نمودند.
بازداشت شدگان تاکنون از حق دسترسی به وکیل و برقراری تماس با خانواده‌های خود محروم بوده و هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان در دست نیست.

این در حالیست که علی‌رغم پیگیری‌های مستمر خانواده‌ی این دو شهروند، ماموران امنیتی این شهرستان گفته‌اند که از محلی که این دو تن بدان جا منتقل شده‌اند، اطلاعی نداریم.
شایان ذکز است که صابر مامدی پیش‌تر به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به ۳ سال حبس تعزیری محکوم و دوران محکومیت خود را به سپری کرده بود.
گفتنی‌ست ماموران امنیتی و لباس شخصی به شکلی ناپسند و توهین آمیز اقدام به بازداشت آقایان مامدی حیدری نمودند و اتهام ایشان را همکاری با حزب حیات آزاد کردستان(پژاک) مطرح نمودند.

بازداشت و بی‌خبری از شیرزاد بیگ‌زاده زندانی سیاسی سابق








شیرزاد بیگ‌زاده زندانی سیاسی سابق اوایل اردیبهشت ماه امسال بازداشت شده است و تا کنون اجازه تماس تلفنی و یا ملاقات با بستگان خود را پیدا نکرده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال سیاسی کرد روز دوشنبه ۲ اردیبهشت ماه سال جاری در ارومیه بازداشت شده است.
خانواده شیرزاد بیگ‌زاده که تا کنون چندین بار جهت پیگیری وضعیت وی به مراجع قضایی مراجعه کرده‌اند، از سوی این مراجع پاسخ شنیده‌اند که: "او بدلایل امنیتی بازداشت گردیده و فعلا امکان ملاقات با وی وجود ندارد."
شیرزاد بیگ‌زاده پیش‌تر در بهار سال ۱۳۸۴ نیز به خاطر فعالیت‌های سیاسی بازداشت شده و ۵ ماه و ۱۷ روز را در اداره اطلاعات ارومیه تحت بازجویی قرار داشته است که از این مدت ۴ ماه آن را در سلول انفرادی سپری کرده بود.
یکی از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: "شیرزاد در این مدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته بود، تا جایی که قفسه سینه وی از چندین نقطه شکسته و سپس با قرار وثیقه آزاد می‌گردد."
شیرزاد بیگ‌زاده سپس در سال ۱۳۸۵ در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ارومیه محاکمه و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم می‌شود که با اعتراض نامبرده این حکم به شعبه تجدید نظر استان ارسال می‌شود و در این دادگاه وی به ۱ سال حبس تعزیری و ۳ سال حبس تعلیقی محکوم می‌شود.
حکم ۱ سال حبس تعزیری وی در سال ۸۸ به اجرا در می‌آید و پس از آزادی نامبرده، در سال ۸۹ وی دست کم سه بار توسط نیروهای اطلاعات سپاه بدون حکم قضایی بازداشت شده و هر بار ۲۴ ساعت را در بازداشت‌گاه این اداره سپری می‌کند.