۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

بازداشت عبدالله صدوقی، از فعالین مدنی ساکن تبریز








 عبدالله صدوقی، از فعالان مدنی ساکن تبریز، امروز دوشنبه بیست و سوم اردی‌بهشت ماه در منزل شخصی خود توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزاشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عبدالله صدوقی که پیش‌تر از سوی دادگاه انقلاب تبریز به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود، امروز دوشنبه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی‌اش در تبریز بازداشت شد.
احتمال می‌رود که وی جهت اجرای حکم حبس بازداشت شده باشد.
یادآور می شود عبدالله صدوقی در جلسه‌ی تدبیر اندیشی برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه‌ی ارومیه در محله‌ی قوم تپه‌ی تبریز همراه با ۲۹ تن از فعالین مدنی آذربایجان دستگیر شدند و پس از ماه‌ها حبس در بازداشتگاه انفرادی اداره‌ی اطلاعات تبریز بطور موقت بقید وثیقه آزاد شده بود.
وی توسط شعبه‌ی اول دادگاه انقلاب تبریز و به اتهام "اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور" به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد که یک سال آن به مدت ۴ سال تعلیق گردیده است.
عبدالله صدوقی هم‌چنین یک‌مرتبه به علت حمایت از تیم تراکتورسازی تبریز با چاپ و نشر پوسترهایی در هواداری از این تیم فوتبال دستگیر و پس از تحمل ۵۱ روز بازداشت و ۲۱ روز اعتصاب غذا بقید وثیقه آزاد شده بود.
گفتنی ست که سازمان عفو بین الملل نیز طی بیانیه‌ای از وضعیت جسمانی و سلامتی عبدالله صدوقی که در زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده بود، ابراز نگرانی کرده و از دولت ایران آزادی فوری وی را خواسته بود.

کودکانی که همسر می شوند؛کودکانی که مادر می شوند









اگر تا دیروز هرمزگان و سیستان و بلوچستان در رأس این خبرها قرار داشتند، این روزها تهران هم با ازدواج‌های دختران خردسالش مورد اهمیت قرار گرفته. در آماری که سازمان ثبت‌احوال تهران ارائه کرده مشخص شده که فقط در سال ۹۱، ۷۵ کودک زیر ۱۰ سال به عقد دائم مردان درآمده‌اند. همین موضوع هم باعث شد تا پرونده ازدواج کودکان در دستگاه قضایی باز شود به نحوی که معاون قوه قضائیه به دفاتر ثبت‌ازدواج هشدار قانونی داد. پای ازدواج کودکان حتی به جلسه سخنگوی قوه قضائیه هم باز شد و حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای گفت: «گاهی ازدواج‌ها الزاما زناشویی نیست شاید عقد باشد ولی زناشویی انجام نشود. مثلا برای محرم شدن یک مرد به یک زن عقدی میان دختر و مرد خوانده می‌شود یا موارد دیگر.» به گزارش تهران امروز، فرشید یزدانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر، می‌گوید: از سال ۸۴ تا ۸۹ حدود ۴۵ درصد ازدواج و طلاق درمیان کودکان افزایش یافته است، و برای همین آمار سال ۸۹ نشان می‌دهد که ۳۷ هزار نفر ۱۰ تا ۱۸ سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد. این فعال حقوق کودکان مهم‌ترین دلیل ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال را فقر اقتصادی خانواده می‌داند و با تکیه بر تحلیل آمار‌های سال‌های گذشته می‌گوید:براساس این آمارها، در هر سال ۸۰۰ کودک دختر ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ هزار دختر ۱۵ تا ۱۹ سال در کشور طلاق گرفته‌اند.

هشدارها از هرمزگان شروع شد

در سال ۹۰ اخباری که از هرمزگان می‌‌رسید نشان می‌داد که در سه شهر این استان پنج کودک زیر ۱۰ سال ازدواج کرده‌اند. این خبر از سوی مدیر‌کل ثبت‌احوال هرمزگان اعلام شد اما آن موقع هیچ اشاره‌ای به اینکه این کودکان در چه شرایطی قبول کرده‌اند وارد زندگی مشترک شوند، نکرد. این ازدوا‌ج‌ها در شهرستان‌هایی مانند بندرعباس، قشم و میناب به ثبت رسیده بود. اما این خبر فقط به تعداد ازدواج کودکان دختر زیر ۱۰ سال ختم نمی‌شد و همین خبر نشان می‌داد که در همین استان ۵۳۰ واقعه ازدواج کمتر از ۱۴ سال نیز به ثبت رسیده است.» آن موقع پای رئیس سازمان بهزیستی کشور هم به میدان کشیده شد و او خبر از اعزام بازرس ویژه برای پیگیری ازدواج ۵ کودک زیر ۱۰ سال در هرمزگان داد.

۸۰۰ هزار کودک ایرانی ازدواج کرده‌اند!

آخرین آمارهای ازدواج کودکان در کشور نشان می‌دهد دختران بیش از پسران در فهرست ازدواج زودهنگام قرار می‌گیرند. ۲۴‌هزار‌و ۵۰۶‌دختر زیر ۱۴سال در برابر پنج‌هزار‌و ۵۱۹‌پسر ۱۰ تا ۱۴ساله نشان می‌دهد دختران بیشتری با مردان بیشتر از سن خود ازدواج می‌کنند.آمار مرکز آمار ایران در این باره به آخرین سرشماری کشور در سال ۸۵ برمی‌گردد. تعداد افراد ازدواج‌کرده در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال دارای همسر، ۸۴۸‌هزار نفر است. نگرانی از افزایش ازدواج دختران خردسال در کشور در آخرین گزارش نشریه جامعه‌شناسی کشور هم نمود دارد؛ گزارشی که به پدیده «همسران کودک» در ایران امروز اشاره می‌کند. تعداد «مادران کودک» با ۵/ ۶ برابر افزایش نسبت به «پدران کودک» گویای این است که عمدتا‌ دختران واقع در سنین ۱۸ـ۱۰سالگی با ۸۵درصد همسر مردانی شده‌اند‌که در سنین بالای ۱۸سال قرار دارند و فقط ۱۵درصد از این قشر با هم‌سن و سال یا هم‌نسل خود ازدواج کرده‌اند. به گفته یک پژوهشگر فعال حوزه کودکان و با استناد به پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک که افراد زیر ۱۸ سال را کودک دانسته، حدود هفت درصد از افراد در سنین ۱۰ تا ۱۸ ساله کشور تا سال ۸۵ «ازدواج» کرده‌اند و حدود ۷۵۰ هزار نفر از این ۸۴۸ هزار نفر دختر و مابقی پسر بوده‌اند. ۲۵ هزار نفر از ۸۴۸ هزار کودک نیز در سنین کمتر از ۱۸ سال طلاق گرفته و حدود ۱۲ هزار نفر نیز همسران خود را از دست داده‌اند. فرشید یزدانی می‌گوید: «در حال حاضر ۲۵ هزار نفر از افرادی که در این رده سنی ازدواج کرده بودند، طلاق گرفته‌اند»،وی‌نسبت جنسیتی آنها را اینگونه عنوان می‌کند: «۱۵ هزار و ۶۰۰ نفر از این افراد مرد و مابقی زن هستند. همچنین حدود ۱۱ هزار و ۸۰۰ نفر از آنها به دلیل مرگ، همسر خود را از دست داده‌اند.» یزدانی با اذعان بر اینکه ۴۹۰ هزار نفر از مجموع کودکان ازدواج کرده، در نقاط شهری زندگی می‌کنند، تعداد کودکان روستایی ازدواج کرده را حدود ۳۵۵ هزار نفر خواند. طبق قانون کشور(ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی)‌سن تعیین‌شده برای ازدواج دختران ۱۳سال و برای پسران ۱۵سال مقرر شده است و قانون راهی پیش‌بینی کرده برای ازدواج زودرس دختران مبنی بر اینکه اگر دختران ویژگی‌های جسمانی خاصی داشته باشند، می‌توانند از معافیت از شرط سن استفاده

کنند.

فقر مالی و فرهنگی دلیل این ازدواج‌هاست

کارشناسان می‌گویند فقر یکی از عوامل اصلی ازدواج دختران کم سن و سال با بزرگسالان است. در بسیاری از مواقع با وقوع فقر، والدین بودن دختران را هزینه و بار اضافی بر هزینه خانوار محسوب کرده و با ازدواج او نه تنها بار هزینه را می‌کاهند بلکه گاه با ازدواج دخترشان با افراد مسن‌تر می‌توانند به زندگی اقتصادی و اجتماعی دختر و حتی خودشان نیز سامان بهتری دهند. در این اجتماعات ازدواج برای خانواده دختر به نوعی امتیاز اقتصادی نیز محسوب می‌شود. یک دختر در این شرایط به عنوان کالا مورد معامله قرار می‌گیرد و گاه به عنوان پول ‌یا به جای بدهی معامله می‌شود. در موارد نابسامانی مانند جنگ یا شرایط بد زراعت، خانواده می‌داند که دخترانش می‌توانند زمینه امنیت اقتصادی برای آنان باشند. موضوع پرداخت جهیزیه با همین منظر برای تشویق به ازدواج زودهنگام است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که ازدواج دختران در سنین کودکی در خانواده‌هایی که پدر معتاد، بیمار روانی، بیسواد یا کودک تک والد یا والد ناتنی داشته باشند و از لحاظ اقتصادی - اجتماعی در سطح پایینی باشند، بیشتر است. امروزه قاچاق کودکان در قالب ازدواج گریبانگیر خانواده‌های فقیر است. برای مثال ۷۲ درصد از زنانی که اقدام به ترک خانه (فرار از خانه) کرده و در اورژانس‌های اجتماعی بهزیستی استان تهران در سال‌های ۸۱ و ۸۲ پذیرش شده بودند بین ۱۱ تا ۱۷ سال داشتند. دکتر مجید ابهری، متخصص آسیب‌شناس درباره علت و آسیب‌های این نوع ازدواج‌ها می‌گوید: «ازدواج به عنوان یک پدیده فرخنده نقطه عطف بلوغ است. متاسفانه هنوز بسیاری از افراد در جامعه ما بلوغ جسمی را تنها ملاک ازدواج قلمداد کرده و توجهی به بلوغ فکری و اجتماعی ندارند. یعنی اصولا برایشان مهم نیست که فرد توانایی ازدواج را دارد یا نه. با کمال تاسف در مناطق عشایری مثل خوزستان و هرمزگان ازدواج‌های زودرس هنوز ملاحظه می‌شود. معمولا در مناطق یاد شده اینگونه ازدواج‌ها به دلیل شرایط آب و هوایی و بلوغ جسمی اتفاق می‌افتد. حتی در مورد بلوغ جسمی نیز برخی خانواده‌های عشایر اعتقاد دارند دختر باید در خانواده شوهر به بلوغ برسد. این عادت‌ها و پندارهای غلط باعث می‌شود دختری خردسال به عقد یک مرد بزرگسال در بیاید. گاهی بزرگان قبیله‌ها برای پایان دادن به دعواهای بین قبیله‌ای و عشیره‌ای و پیشگیری از نزاع‌های بعدی این کار را که به آن «خون بس» می‌گویند انجام می‌دهند.» این استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره راهکارهای جلوگیری از این مسئله می‌گوید: «گذشته از مشکلات جسمی و ناراحتی‌هایی که در روابط زناشویی به وجود می‌آید، مشکلات روحی عدیده‌ای برای آنها پیش می‌آید که منجر به خودکشی و فرار از خانه می‌شود و در بهترین حالت آن باعث می‌شود آن دختر زندگی‌اش را در افسردگی ادامه می‌دهد. این ازدواج‌های آزاردهنده‌ دخالت نهادهای فرهنگی و قضایی را می‌طلبد تا از این فجایع جلوگیری کنند. بعضی از این خانواده‌ها پرجمعیت هستند و گاهی ۱۴ فرزند دارند و در مناطق هرمزگان برای رها شدن از هزینه شکم فرزندان خانواده خود این کار را انجام می‌دهند. شناسایی خانواده‌های پرجمعیت و حتی اعمال پیشگیری‌های اجباری برای جلوگیری موالید می‌تواند راهکار دیگری برای جلوگیری از این حوادث تلخ باشد. متاسفانه این ازدواج‌ها به ثبت قانونی نیز نمی‌رسد و فقط توسط روحانی محل صیغه عقد جاری می‌شود. در بیشتر موارد این صیغه ادامه یافته و زن با کوچک‌ترین اعتراض از خانه اخراج می‌شود. بالا بردن سطح آگاهی و اطلاع‌رسانی از طریق رسانه‌ها، تعریف پروژه‌های آموزشی در عشایر جنوب و مناطق یاد شده و استمداد از روحانیون محل برای دخالت در اینگونه موارد می‌تواند چاره‌ساز باشد. چرا که روحانیون اهل سنت در مناطق سنی‌نشین دارای جایگاه ویژ‌ه‌ای هستند و می‌توانند با آگاهی‌سازی مردم از اینگونه اعمال جلوگیری‌کنند. گاهی دیده می‌شود که عروس با عروسک به خانه بخت می‌آید و حتی الفبای ازدواج و زناشویی را نمی‌داند و متاسفانه هیچ کس هم مسائل زناشویی را به آنها آموزش نمی‌دهد و با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند. دولت باید در یک برنامه گسترده علمی از طریق کمیته امداد، بهزیستی، نیروی انتظامی و قوه قضائیه با آگاه‌سازی روسا و ریش سفیدان قبایل اقدام به اطلاع‌رسانی نموده و اجازه ندهند اینگونه فجایع و ازدواج‌ها اتفاق بیفتد و تکرار شود.»

افزایش فشار بر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین









 در پی اعتراضات اخیر، فشارها بر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین افزایش یافته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در پی اعتراضات زندانی سیاسی بند ۳۵۰ که به انتقال ۱۰ تن از ایشان به سلول انفرادی برای مدت ۱۰ روز منجر شد، یکی از مامورین وزارت اطلاعات که خود را "عباسی" معرفی کرده است، چند روز در هفته در این بند مستقر شده و زندانیان را بصورت انفرادی احضار کرده و ضمن تهدید از ایشان می‌خواهد در هیچ نوع حرکت اعتراضی شرکت نکنند.
بستگان یکی از زندانیان سیاسی این بند به گزارشگر هرانا گفت: "یکی دیگر از اهرم های فشار برزندانیان که اخیرا بسیار شدید شده ، عدم رسیدگی پزشکی کامل و مکفی درحق زندانیان بند ۳۵۰  می باشد ازجمله زندانیانی چون : ۱- نصور نقی‌پور  ۲- محمدصائمی  ۳- محسن دانشپور مقدم ۴- عبدالله مومنی  ۵- اصغر قطان  ۶- اسداله هادی    ۷- غلامرضا خسروی     ۸-  علی معزی  ۹- سعید عابدینی و ..."
وی همچنین ادامه داد: "پزشک زندان موظف شده است  که بهیچ عنوان آزمایشات پاراکلینیکی و عکسبرداری  که نیاز به اعزام زندانی به بیمارستان دارد ،  را ننویسد وصرفا به نوشتن داروهای ساده  ، اکتفا کند."

غالب حسینی، فعال کارگری موقتا آزاد شد









 غالب حسینی، فعال کارگری اهل سنندج با تودیع وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، غالب حسینی بعد از دو ماه بلاتکلیفی در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات، سرانجام با قرار وثیقه صد وپنجاه میلیون تومانی از زندان مرکزی سنندج آزاد شد. 

غالب حسینی روز سه‌شنبه ۲۹ اسفند ساعت ۱۲ ظهر در شهر سنندج، توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در محل کارش دستگیر شد.

این فعال کارگری پس از دستگیری شش تن از فعالان کارگری در ۱۷ اسفندماه، چندین بار تلفنی توسط نیروهای امنیتی تهدید شده بود و نیروهای اطلاعات از وی خواسته بودند که خود را به ستاد خبری معرفی کند.

تعطیلی کارخانه اخشان و بیکاری ۵۰۰ کارگر









 یک عضو شورای شهر شیراز با اعلام تعطیلی کارخانه تولید کمربند ایمنی خودرو «اخشان شیراز» با وجود اشتغال ۵۰۰ کارگر، تعطیلی کارخانه‌ها را فاجعه‌ای برای استان فارس دانست.
به گزارش ایلنا، «احمدرضا نقیب زاده» در نطق پیش از دستور خود در صحن علنی شورای شهر شیراز، با اشاره به روند تعطیلی کارخانه‌های استان فارس در سالیان اخیر افزود: کارخانه اخشان آخرین موردی است که در ادامه تعطیلی سریالی کارخانجات فارس تعطیل شده است.
این عضو شورای شهر شیراز تعطیلی کارخانه‌ها را فاجعه‌ای نامید که نشان دهنده لزوم توجه و حمایت بیشتر از صنایع موجود است.
وی افزود: تعطیلی کارخانه اخشان به عنوان یکی از سه کارخانه تولید کننده کمربند ایمنی در کشور با ۵۰۰ نفر شاغل، نشان دهنده بحران (اقتصادی) این استان است.
نقیب زاده در پایان با بیان اینکه «عدم پرداخت مطالبات توسط خودروسازان و بد حسابی آنها، عامل این تعطیلی‌ها آن بوده است»، افزود: ادامه چنین روندی که پس از تعطیلی کارخانه های «آی تی تی» و «آزمایش» اتفاق افتاده حکایت از لزوم اتخاذ تدابیر موثر برای صیانت از فعالیت های تولیدی موجود است چرا که افزایش بیکاری از اصلی ترین پیامدهای چنین وقایعی است و مهاجرت و ناهنجاری های اجتماعی در شهر شیراز را به همراه خواهد داشت.

کنسرت دوم محمدرضا لطفی توسط اداره ارشاد بهبهان لغو شد


 






کنسرت شب دوم محمدرضا لطفی در شهر بهبهان لغو شد.

به گزارش ایلنا، با وجود اینکه کنسرت محمدرضا لطفی شب گذشته یعنی ۲۲ اردیبهشت در بهبهان برگزار شد ولی اجرای شب دوم به دستور رئیس اداره فرهنگ و ارشاد بهبهان لغو شد.
محمدرضا لطفی که ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت ماه در شهر بهبهان اجرا داشت، پس از یک شب اجرای پرشور، کنسرت شب دومش توسط اداره ارشاد این شهر لغو شد.

لغو این کنسرت در شرایطی بود که این کنسرت مجوز داشته و مخاطبان برای اجرای شب دوم نیز بلیت خریداری کرده بودند. همچنین با وجود آنکه نماینده شهر بهبهان از اجرای این هنرمند حمایت کرده بود اما کنسرت شب دوم به دستور اداره ارشاد بهبهان لغو شد و مخاطبان این کنسرت مایوس شدند.

لطفی که قرار بود علاوه بر کنسرت، برای علاقمندان کارگاه آموزشی ساز تار و تاریخ موسیقی را نیز برگزار کند، پس از لغو کنسرتش و کارشکنی اداره ارشاد عطای برگزاری کارگاه آموزشی را نیز به لقایش بخشید و برای کنسرت تبریز راهی دیار آذربایجان شد.

تجمع ۱۵۰ راننده شرکت واحد مقابل شهرداری تهران









 صبح امروز ۱۵۰ راننده شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران همراه با خانواده های خود در اعتراض به افزایش قیمت ۲۵ هزار تومانی هر متر از مجتمعی که در آن سکونت دارند، مقابل شهرداری تهران تجمع کردند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، تجمع کنندگان که در مجتمعی ۱۶۴ واحدی در شهر ورامین سکونت دارند به افزایش قیمت هر متر از این مجتمع از ۴۵۰ به ۴۷۵ هزار تومان اعتراض داشتند. 

«محمدرضا عابدی» از رانندگان ناراضی به خبرنگار ما گفت: مسکن شرکت واحد، ۱۲ واحد تجاری مجتمع را برداشته است که قرار بود با راه اندازی آنها و درآمدی که از این طریق بدست می‌آید دستمزد نگهبان و خرج های جانبی دیگر تامین شود.

به گفته آقای عابدی، ۱۲ واحد مذکور به حال خود رها شده‌اند و مسکن شرکت واحد در این رابطه پاسخگو نیست.

همچنین کارگران معترض، نسبت به نبود آب آشامیدنی و عدم امنیت منطقه ای که مجتمع مسکونی در آن واقع شده است نگران بودند.

گزارشی از وضعیت وخیم زندانیان در زندان سلماس








وضعیت زندان شهرستان سلماس به لحاظ تراکم جمعیت، بهداشتی، کیفیت غذا، تفکیک جرایم و سوء مدیریت، در بحران جدی قرار دارد و این امر تحمل کیفر برای زندانیان محبوس در این زندان را بیش از پیش سخت‌تر کرده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، استفاده بیش از حد از ظرفیت زندان، زندانیان زندان سلماس را در شرایط سخت و در محیطی فاقد هرگونه امکانات اولیه انسانی قرار داده است، بطوری که برخی از زندانیان جلو درب سرویسهای بهداشتی زندان می خوابند.
با این شرایط سخت و فاجعه بار طی هفته گذشته بازرس ویژه از مرکز استان برای بازرسی به این زندان مراجعه ودر این زمینه به مسولان و مقامات قضایی در این شهرستان ابلاغ نموده که به خاطر کمبود جا و امکانات، عفو مشروط برای زندانیان صادر کنند تا بزودی زندانی جدید به گفته ایشان درخارج از این شهرستان احداث شود.
جمعی از زندانیان عقیدتی نیز در این زندان بسر می برند که به دلیل عدم تفکیک جرائم در وضعیت بدتری قرار دارند و مسئولین زندان آنها را در کنار زندانیان با جرائم خشن قرار داده اند. این زندانیان از درمان بیماری های خود محروم هستند و بیماری‌های حاد آن‌ها با تجویز قرصهای مسکن رفع و رجوع می‌شود.
آزاد بودن خرید و فروش مواد مخدر با پرداخت رشوه به زندانبانان و کیفیت بد غذایی باعث بروز بیماری های مسری در بین زندانیان شده است.
هم چنین عدم رسیدگی به وضعیت سرویسهای بهداشتی و حمام و سمپاشی به موقع و اصولی باعث وجود حشرات موزی چون ساس، شپش، سوسک شده است و این همه از جمله مورادی است که تحمل حبس در این زندان را غیر ممکن کرده است.

کمپین حمایت از حق تحصیل شهروندان ایرانی در گفتگو با سید عماد هاشمی








 بتازگی کمپین حمایت از حق تحصیل شهروندان ایرانی توسط جمعی از دانشجویان محروم از تحصیل کار خود را آغاز کرده است.
از آنرو که احترام به حق تحصیل برای همه شهروندان فارغ از اعتقادات مذهبی و سیاسی، جنسیت و نژاد از نشانه های بارز پایبندی حکومت ها به یکی از جنبه های مهم حقوق بشر در سطح جامعه است، گزارشگر هرانا گفتگویی با  یکی از گردانندگان این کمپین و دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه شهرکرد "سید عماد هاشمی" ترتیب داده است که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:
۱.میشه بگید هدف از ایجاد این کمپین چیست و دلیل انتخاب این شعار برای کمپین چی بوده؟
همونطور که در بیانیه شروع به کار کمیپن اشاره شده بعد از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، بخش عمده ای از سیاست های وزارت علوم ایران و سازمان سنجش آموزش کشور تحت تاثیر بعضی سازمان هایی بوده که عموما این سازمان ها به شکل مستقیم و غیرمستقیم زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی مدیریت می شوند و نقش اصلی در افزایش فشار بر بدنه دانشجویی کشور داشته اند. این سازمان ها به کمک بازو های اجرایی خودشون و با تصمیم وزیر علوم و تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی، افراد جدیدی به عنوان روسای دانشگاه های کشور منصوب شدند که در طول این سال ها سهم عمده ای در محرومیت از تحصیل دانشجویان داشته اند.
در همین راستا، کمپین حمایت از شهروندان ایرانی با هدف حمایت از تمام افرادی که به روش های مختلف و ناعادلانه از تحصیل در دانشگاه های کشور بازمانده اند، شروع به فعالیت کرده.
ما در این کمپین سعی می کنیم با معرفی کیس به کیس محرومین از تحصیل، بررسی نقش نهادهای موثر در نقض حق تحصیل شهروندان در ایران- دانشجویان ستاره دار، محروم از تحصیل، اخراجی، اقلیت های مذهبی و زنان و  انتشار گزارشی حاوی جزئیات بیش از ۱۰۰۰ مورد محرومیت از تحصیل گروه های نام برده شده برای مبارزه با این امر گامی موثر برداریم. البته اینم باید بگم که در سال های گذشته گروه های مختلفی هم درباره ی این موضوع گزارش ها و ... تهیه کردند و تلاش این گروه ها هم جای قدردانی داره.
قصد ما از انتخاب شعار "آیا میدانید؟ تحصیل حق من نیست..." هدف قرار دادن افکار عمومی هست. جای تاسف داره که در قرن ۲۱ کشوری وجود داره که حکومت آن یکی از طبیعی ترین حقوق انسان ها که "حق تحصیل" است را از شهروندان آن کشور سلب میکنه و باید برای داشتن این حق از بسیاری از عقاید و دیدگاه های خودشون چشم بپوشونن.
۲.استقبال از این کمپین تا الان چطور بود؟
میتونم بگم تا الان نسبتا خوب بوده. ما برای این کار چندین سطح رو داخل دستور کارمون قرار دادیم. که در حال حاضر شاهد این هستیم که بسیاری از فعالین دانشجویی محروم از تحصیل از طریق ایمیل کمپین و خود صفحه ی فیسبوک مدارک و اسنادی که دلالت بر محروم از تحصیل شدنشون هست رو برای ما فرستادن و ما سعی می کنیم که با برنامه ریزی مناسب این مدارک را منتشر کنیم. با بسیاری از سازمان های حقوق بشری هماهنگی هایی صورت گرفته و بسیاری از فعالین دانشجویی و سیاسی از این کار حمایت کردند. سطح بعدی کار انتشار گزارشی حاوی ۱۰۰۰ مورد محرومیت از تحصیل دانشجویان در ۸ سال گذشته است که امیدواریم تاثیر بیشتری در استقبال عموم از این کمپین داشته باشه.
۳.دلیل انتخاب این مقطع زمانی برای ایجاد این کمپین چه بوده؟
همونطور که گفتم ما گزارشی حاوی ۱۰۰۰ مورد محرومیت از تحصیل دانشجویان در ۸ سال گذشته تهیه کردیم و با توجه به اینکه به انتخابات ریاست جمهوری و اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد نزدیک هستیم، تصمیم بر این شد که در این بازه زمانی با راه اندازی کمپین بتونیم به رییس جمهور آینده و وزیر علوم بعدی و روسای دانشگاه ها در دولت آینده این پیام را بدیم که فعالیت آن ها رصد میشه و بازتاب بین المللی خواهد داشت.
۴.فکر میکنید ایجاد چنین کمپین هایی و مستند سازی نقض حقوق دانشجویان در دانشگاه های کشور چه تغییری در روند برخورد با فعالان دانشجویی یا دانشجویان بهایی و ... می تواند داشته باشد و اصولا چه تاثیری برای بهبود اوضاع دانشجویان می تواند داشته باشد؟
مسلما به این گونه فعالیت ها باید نگاه بلند مدت داشت تا بتوان تغییراتی در قوانین ایجاد کرد و اصلی ترین قوانینی که باید تغییر کنن قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی هست. در همین راستا با مستند سازی مدارک محروم از تحصیل دانشجویان می توان توجه افکار عمومی و حقوق بشری رو به موضوع محروم از تحصیل کردن دانشجویان ایرانی جلب کرد و مسلما در این بازه زمانی که در آستانه ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هست تاثیر مثبتی خواهد داشت.
۵- فکر میکنید این رویه حکومت در صدور احکام محرومیت از تحصیل یا ستاره دار کردن دانشجویان چه تاثیری بر فعالیت های دانشجویی و جو سیاسی دانشگاه ها داشته است؟
متاسفانه در سال های اخیر شاهد برخورد شدید دستگاه های امنیتی با دانشجویان بودیم که این برخورد در ۸ سال گذشته شدید تر بوده و همچنین ایجاد فضای امنیتی در دانشگاه ها باعث شده که فعالیت دانشجویان کاهش پیدا کنه.
۶- در روند محرومیت از تحصیل چه نهاد هایی در داخل و بیرون از دانشگاه ها نقش دارند؟
به طور کلی میتونیم جواب این سوال رو به ۲ قسمت تقسیم کرد.
۱-    نهاد های درون دانشگاه
۲-    نهاد های بیرون از دانشگاه
ابتدا باید به سازمان سنجش اشاره ای داشته باشم که رییس آن معاون وزیر علوم است و نقش مستقیم در محروم از تحصیل کردن دانشجویان دارد. بعد از آن می توان به شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد که مصوبات آن عامل استناد حقوقی نهاد های تصمیم گیرنده است. که به عنوان مثال مطابق با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تنها معتقدان به یکی از ادیان تصریح شده به قانون اساسی کشور (مسلمان، کلیمی، مسیحی و زرتشتی) می توانند در دانشگاه های کشور تحصیل کنند و همین مصوبه حق تحصیل را از دانشجویان بهایی سلب می کند.
سازمان بعدی وزارت علوم است که از طریق کمیته انصباطی مرکزی احکام اخراج دانشجویان را صادر می کند و دانشگاه آزاد و وزارت بهداشت که آیین نامه ای جداگانه دارند که بازهم بر اساس مصوبات غیر قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه شده است. وزرات اطلاعات یکی از اصلی ترین نهاد های برون دانشگاهی است که با فشار بر مسئولین به نوعی دستور محروم از تحصیل شدن شخصی را صادر می کنند. در پایان هم میتونم به قوه قضاییه اشاره کنم که دیده شده بر اساس حکم دادگاه دانشجویی را محروم از تحصیل می کند که برای نمونه می توان به حکم مجید توکلی رجوع کرد.
۷. موضوع جدیدی که در چند سال اخیر اتفاق افتاده تک جنسیتی شدن تعداد زیادی ار رشته های دانشگاهی است.آیا این به خودی خود نویعی محرومیت از تحصیل بر مبنای جنسیت برای دختران دانشجو نمیتوان تعبیر کرد؟
سوال بسیار خوبی رو مطرح کردید. دقیقا یکی از موضوعاتی که ما در این کمپین پوشش خواهیم داد همین موضوع است. بر اساس تفکیک جنسیتی که در دانشگاه های کشور صورت گرفته بسیاری از دختران دانشجو حق داشتن تحصیل در دانشگاه و رشته ی مورد علاقه ی خودشون علی الاخصوص در رشته های فنی رو نداشتن. برای نمونه می توان به نتایج اولیه آزمون سراسری سال ٩١ اشاره کرد که دفترچه انتخاب رشته داوطلبان کنکور سراسری حکایتگر اعمال گسترده تفکیک جنسیتی و سیاست های تبعیض آمیز در نحوه پذیرش داوطلبان دختر بود. در سال گذشته در بیش از ٦٠ دانشگاه کشور در برخی از رشته ها داوطلبان به صورت تک جنسیتی پذیرش شدند که نسبت به سال قبل از آن از رشد قابل توجهی برخوردار بود. آمار تفکیک جنسیتی در کدرشته های دانشگاهی نشان داد که از هر ٦ کد رشته دانشگاهی بیش از ١ رشته به صورت تفکیک شده برای دانشجویان پسر یا دختر برگزار شده است. به طور میانگین بیش از ١٧ درصد کدرشته های دانشگاهی در گروه های آموزشی مختلف تفکیک جنسیتی شدند.
۸. محروم از تحصیل شدن چه تاثیراتی از لحاظ روحی و چه تاثیراتی بر زندگی شخصی فرد محروم شده میتواند داشته باشد؟
بیان کردن تاثیرات این موضوع در قالب جواب یک سوال بسیار کار دشواری است ولی خب میتونم به مشکلات روحی که برای شخص و خانواده اش رخ می دهد اشاره کنم. مسلما وقتی یکی از حقوق بنیادین شخص از آن گرفته می شود، تاثیرات منفی در زندگی وی خواهد داشت. وقتی این فکر رو با خودت مدام تکرار کنید که من توانایی درس خواندن را داشتم ولی جلوی این توانایی گرفته شد و به خاطر عقایدم و دیدگاهم این حق طبیعی از من سلب شده است، نگاه کردن به آینده ی زندگی نمی تونه نگاه روشنی باشه.
۹.موضوعی دیگری که درباره دانشجویان محروم از تحصیل مطرح می شود این است که عده ای از آنها احکام خود را به صورت شفاهی دریافت کرده اند و در نتیجه سند مکتوبی برای ارائه ندارند.چینین مواردی را آیا در گزارشات آماری خود در نظر می گیرید؟
اگر به اسناد منتشر شده در کمپین دقت کنید، عده ای از دانشجویان که اسناد خودشون رو برای ما فرستادن با توجه به نحوه ی درخواست خودشون مبنی بر چگونگی انتشار اسناد، سعی شده که در قالب های مختلف پوشش داده بشه.
به عنوان مثال یکی از دوستان خواسته بود که مشخصاتش منتشر نشه و ما سعی کردیم که اسم و شماره دانشجویی و شماره پرونده ایشون مشخص نباشه.
عده ی دیگه ای دوستان هم که حکم کتبی از دانشگاه دریافت نکرده اند هم اگر به ما اطلاع بدن سعی میشه در قالب گزارشی کوتاه اسم و فامیل و سال محرومیت از تحصیل و دانشگاهشون پوشش بدیم.
همونطور هم که در سوال های قبل توضیح دادم بر اساس اخبار و شواهد موجود گزارشی از لیست اسامی دانشجویان محروم از تحصیل تهیه شده که ما بر اساس اون گزارش و تحقیقاتی که انجام خواهیم داد می تونیم صحت اطلاعات ارائه شده به کمپین رو بدست بیاریم.
و شهادت این افراد را جمع اآوری می کنیم.
۱۰- در پایان مخاطبان شما از چه طریقی می توانند با این کمپین ارتباط برقرار کنند ؟
افراد برای تماس می توانند از طریق فیس بوک و یا آدرس ایمیل با این کمپین ارتباط داشته باشند و مدارک و دیدگاه های خودشان را برای ما ارسال کنند.

ممانعت مسئولین زندان از اعزام مصطفی نیلی به مرخصی پس از فوت پدر









 با وجود در گذشت پدر مصطفی نیلی، مسئولین زندان تا کنون از اعزام وی به مرخصی برای شرکت در مراسم ترحیم، خودداری کرده اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه پدر زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج مصطفی نیلی فوت میکند و با این وجود مسئولین زندان تا لحظه تنظیم این خبر از اعزام وی به مرخصی جهت شرکت در مجلس ترحیم وی خودداری کرده اند.
مصطفی نیلی از بازداشت شدگان ۷ دی ماه ۸۸ (تاسوعا) است که پس از ۴۰ روز بازداشت با قید وثیقه از زندان آزاد شده و از تیرماه ۸۹ در حال گذراندن حبس خود در زندان است.
مصطفی نیلی، فعال دانشجویی سال‌های ۸۱ تا ۸۳ دانشگاه بین‌المللی قزوین و مدیر مسئول نشریه "مهر" بود که در زمان فعالیت او، این نشریه را به اتهام توهین به رهبری توقیف و وی را از مدیر مسئولی آن عزل کردند. نیلی از اعضای ستاد "شهروند آزاد" مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۸ بوده است.
وی که در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی ابوالقاسم صلواتی و تایید شعبه ۵۴ تجدید نظر به سه سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده تا کنون حدود سه سال از محکومیت خود را سپری کرده است.

محاکمه ۲۲ درویش گنابادی در دادگستری شهرستان کوار








محاکمه ۲۲ درویش گنابادی در دادگستری شهرستان کوارصبح امروز دادگستری شهرستان کوار، پرونده اتهامی ۲۲ تن از دراویش ساکن این شهر را مورد بررسی قرار داد.
بنا به گزارش تارنمای مجذوبان نور، صبح امروز جلسه رسیدگی به پرونده اتهامی ۲۲ تن از دراویش گنابادی ساکن کوار در دادگستری این شهر به ریاست قاضی کشکولی برگزار شد که در این جلسه اتهامات محاربه و حمل سلاح غیرمجاز این دراویش مورد بررسی قرار گرفت.
جلسه‌ی رسیدگی به اتهامات دراویش گنابادی با حضور وکلای مدافع این افراد، آقایان دکتر هرسینی و آقای نظری برگزار گردید و ایشان در مقابل اتهامات وارد شده به دراویش گنابادی، از موکلان خود دفاع کردند. پیش از این نیز یک جلسه به این اتهامات در دادگاه انقلاب شیراز رسیدگی شده بود که به دستور قاضی آن دادگاه پرونده به دادگستری کوار منتقل شد.
لازم به ذکر است که ۴ تن از این دراویش به نام‌های سید ابراهیم بهرامی، محمدعلی صادقی، محمدعلی دهقان و محسن اسماعیلی که به تازگی توسط نیروهای امنیتی و اطلاعات بازداشت شده و به زندان نظام نیز انتقال پیدا کرده بودند به علت نقض پرونده از زندان نظام شیراز به جلسه دادگاه منتقل نشدند.
همچنین فردا نیز قرار است به پرونده اتهامی ۴ تن از دراویش شیراز در دادگستری کوار رسیدگی شود. آقایان صالح مرادی، فرزاد درویش، بهزاد نوری و خانم فرزانه نوری از جمله دراویشی هستند که روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه قرار است توسط قاضی کشکولی به اتهاماتشان رسیدگی شود. این در حالیست که در سال گذشته پرونده این افراد در دادگاه انقلاب شیراز تحت رسیدگی قرار گرفته بود و اکنون پرونده جدیدی نیز در کوار برای این ۴ درویش گنابادی گشوده شده است.
در شهریور ماه سال ۹۰، پخش اعلامیه و سی دی‌های توهین آمیز علیه دراویش گنابادی در شهرستان کوار منجر به حمله به دراویش گنابادی این شهرستان شد که در طی آشوب‌های آن یکی از دراویش به نام مهندس وحید بنایی به ضرب گلوله کشته شد و تعداد زیادی از دراویش مجروح و بازداشت شدند. از آن زمان محاکمه و فشار بر دراویش این منطقه در استان فارس افزایش یافت و از نیمه سال ۹۰ تا پایان سال ۹۱ بیش از ۱۰۰ تن از دراویش شهرستان کوار مورد بازداشت، ضرب و شتم و محاکمه قرار گرفتند.
اسامی دراویشی که صبح امروز در دادگستری کوار محاکمه شدند به شرح زیر است:
۱. غلامعلی بیرامی
۲. امیدعلی اکبری
۳. بهیار رجبی
۴. مهرداد کشاورز
۵. علیجان دهقان
۶. موسی دهقان
۷. کاظم دهقان
۸. امیرحمزه دهقان
۹. رضا پیشکار
۱۰. مهدی دهقان
۱۱. منوچهر زارع
۱۲. امان چراغی
۱۳. ابوذر ملکپور
۱۴. حمید آرایش
۱۵. مهدی قنبری
۱۶. محمدعلی شمشیرزن
۱۷. عبدالرضا آرایش
۱۸. محمدعلی آرایش

یک وکیل کرد اهل ارومیه بازداشت شد









 مسعود شمس‌نژاد وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه بازداشت شد.
بنا به گزارش تارنمای موکریان، مسعود شمس‌نژاد وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه آزاد و پیام نور ارومیه، روز پنج شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه سال جاری از طرف نیروهای امنیتی بازداشت و پس از بازجویی های اولیه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.
براساس همین گزارش، مسعود شمس‌نژاد هم اکنون در بخش پذیرش زندان مرکزی ارومیه نگهداری می شود و از لحظه ورود وی به این قسمت از زندان، هرگونه تماس تلفنی ایشان و هم بندی های وی با بیرون قطع می باشد.
تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهام احتمالی این وکیل کرد، اطلاعی حاصل نشده است.
گفتنی است؛ شمس‌نژاد، وکیل حبیب الله گلپری پور، زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام است که موکل وی سه روز پیش به دلایل نامعلومی از زندان سمنان به زندان مهاباد و سپس به زندان مرکزی ارومیه منتقل شده است.
گفته می شود هم اکنون وضعیت عمومی گلپری پور در زندان ارومیه "خوب" است.
یادآور می گردد حبیب الله گلپری پور در سال ۸۶ در مهاباد دستگیر و به اتهام عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام به اعدام محکوم شده و حکم اعدام وی در دیوان عالی کشور تأیید شده است.

بازداشت جواد ابوعلی و محمد دانایی دو فعال سیاسی بهبهانی









در پی تشدید فضای امنیتی و برخورد با فعالین سیاسی در شهرستان ها، جواد ابوعلی و محمد دانایی، دو تن از فعالین سیاسی و مدنی بهبهان بازداشت شدند.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، روز پنجشنبه ۵ اردیبهشت ماه جاری، محمد دانایی از فعالین مدنی و سیاسی شهرستان بهبان، توسط نیروهای امنیتی و جواد ابوعلی نیز ۱۹ اردیبهشت، در پی احضاریه تلفنی به دادگاه انقلاب بهبهان بازداشت شد.
بر اساس این گزارش تا این لحظه هیچ اطلاعی درباره ی جواد بوعلی وجود ندارد و مقامات قضایی بهبهان از اتهام، محل نگهداری و نیروی ضابط این فعالان اظهار بی اطلاعی می کنند که باعث نکرانی و سردرگمی خانواده و دوستان آن ها شده است.
شایان ذکر است که با توجه نیروی ضابط و سابقه برخوردهای غیرقانونی سپاه در شهرستان ها، عدم اطلاع رسانی دقیق در خصوص سرنوشت این بازداشت شدگان موجب آسودگی خاطر نیروهای امنیتی در برخوردهای غیر قانونی شده است.
جواد ابوعلی پیشتر دوران حبس تعزیری خود را به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام در زندان بهبان به پایان برده بود.

اعزام نامق محمودی به بیمارستانی خارج از زندان








 نامق محمودی زندانی سیاسی 62 ساله زندان رجایی شهر کرج جهت درمان بیماری چشم خود به بیمارستان خارج از زندان اعزام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نامق محمودی زندانی سیاسی سالن 12 زندان رجایی شهر کرج که از مشکلات بینایی شدید رنج میبرد، روز شنبه 21 اردیبهشت ماه به بیمارستانی خارج از زندان اعزام شد و قرار بر این شد که روز دوشنبه 23 اردیبهشت ماه مورد عمل جراحی چشم قرار بگیرد.
پیشتر مسئولین زندان در چند نوبت از اعزام این زندانی سیاسی مسن به بیمارستان جلوگیری به عمل آورده بودند و بتازگی نیز نامه ای از طرف 70 تن از زندانیان سالن 12 به ریاست زندان رجایی شهر کرج نگاشته شد که در آن نسبت به از دست دادن بینایی وی هشدار داده شده بود.
نامق محمودی زندانی سیاسی ۶۲ ساله،  ۱۷ فروردین ماه سال گذشته به همراه سه فرزند خود، توسط وزارت اطلاعات بازداشت و در بند اطلاعات سنندج و سپس ۲۰۹ اوین مورد بازجویی قرار گرفت و سپس به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج منتقل گردید.
لازم به یادآوریست، هر سه فرزند وی در آبان ماه گذشته آزاد شده‌اند.
شایان ذکر است که آقای محمودی به اتهام "محاربه" از طریق "همکاری با یکی از احزاب کردی" در بازداشت موقت به سر می‌برد.

ضرب وشتم یک زندانی سیاسی کرد بدلیل گرایش سیاسی








 رحیم (شهرام) الیاسی زندانی سیاسی کرد زندان رجایی شهر کرج برای دومین بار از سوی زندانیان سالن 10 مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رحیم (شهرام) الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است، در هفته های گذشته در مقابل فروشگاه بند از سوی برخی زندانیان مستقر در سالن مجاور ( سالن10) مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
روز یکشنبه 22 اردیبهشت ماه نیز یکی از زندانیانی که در سالن 10 زندان رجایی شهر نگهداری می‌شوند و با زندانیان سیاسی هواخوری مشترک دارند با میله آهنی به رحیم الیاسی حمله کرده و وی را از ناحیه پشت سر بشدت مجروح نموده است.
رحیم الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
گفتنی است، زندانیان سیاسی سالن 12 تا کنون بارها نسبت به تهدید های زندانیان سالن 10 به مسئولین زندان هشدار داده و خواهان جدا سازی هواخوری خود با ایشان شده اند.