۱۳۹۲ تیر ۲۵, سه‌شنبه

عود بیماری پروستات محمدرضا پورشجری در ندامتگاه مرکزی کرج







محمدرضا پورشجری وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله که از بیماری قلبی رنج می‌برد، بتازگی با عود بیماری پروستات با مشکلات تازه‌ای روبرو شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدرضا پورشجری معروف به سیامک مهر، وبلاگ نویس زندانی در ندامتگاه مرکزی کرج که به بیماری قلبی شدید مبتلاست و بار‌ها تشکل‌های حقوق بشری نگرانی خود را نسبت به وضعیت جسمی وی اعلام کرده‌اند، با عود پروستات خود با مشکلات مضاعفی روبرو گشته.
میترا پورشجری دختر این زندانی سیاسی طی تماسی با گزارشگر هرانا گفت: "پدر یک سال و نیم است که ورم پروستات داشته است. ولی بدلیل مشکلات شدید قلبی و ضرورت درمان آن ما دیگر به ورم پروستات وی که تاکنون درمانی نشده توجه نکردیم. ورم پروستات پدر را در زندان هنوز پزشک معاینه نکرده است. از چند روز پیش وی دیگر نمی‌تواند ادرار کند. پدر که برای معالجه به بهداری مراجعه کرده، به وی گفته‌اند دکتر متخصص دو هفته دیگر به زندان می‌آید و اگر وقت باشد شما را معاینه می‌کند. این در حالی است که پدر هم اکنون مشکل دارد و بشدت درد می‌کشد."
محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله، ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او پس از بازداشت به سلول‌های انفرادی زندان رجایی‌شهر منتقل و مدت هفت ماه مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشار‌ها موجب آسیب‌های جسمی بر روی وی گردید.

دکتر علی ناظری با برانکارد به زندان زابل تبعید شد








 دکتر علی ناظری فعال سیاسی از بهداری زندان اوین بر روی برانکارد به زندان زابل تبعید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دکتر علی ناظری، دندانپزشک و فعال مدنی نزدیک به جبهه ملی ایران که از چند هفته پیش برای اجرای حکم زندان از مطب خود بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافته است، در حالیکه در شرایط بسیار نامناسب جسمانی بسر می‌برده و در بهداری زندان اوین بستری بوده است، بر روی برانکارد به قصد تبعید به زندان زابل از اوین خارج شده است.
گفتنی است پیش‌تر دکتر علی ناظری در شب ۲۱ خرداد ۸۹ و در اولین سالروز انتخابات ۸۸ توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده و پس از ۴۲ روز با وثیقه آزاد گردیده بود.
این فعال مدنی نزدیک به جبهه ملی در سال ۹۰ توسط قاضی پیرعباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه شده و به تحمل یکسال حبس در زندان زابل و ده سال تبعید در این شهر محکوم گردیده بود.

نامه پدر حسین رونقی خطاب به دادستان تهران







سید احمد رونقی ملکی پدر حسین رونقی در نامه ای به دادستان تهران جعفری دولت آبادی خواهان تمدید مرخصی استعلاجی فرزندش شد.
در بخشی از نامه وی به دادستانی آمده است: به خاطر انتخابات به اینجانب دستور داده بودند در مورخه ۳۱/۲/۹۲ فرزندم را به زندان برگردانم. اینجانب فرزندم را در موعد مقرر به زندان تحویل دادم.
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
باسمه تعالی

۲۶/۰۳/۹۲
دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران جناب آقای جعفری دولت آبادی
با سلام
احتراماً به استحضار مقام محترم قضائی و دادستان محترم می‌رساند اینجانب سید احمد رونقی ملکی پدر سید حسین رونقی ملکی برای عدالت و قانون و اجرای قانون در کشورمان احترام زیادی قائل هستم. به طوریکه مستحضر هستید فرزندم سید حسین رونقی ملکی چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است. بنده از دادستان محترم و کارکنان دادستانی ومسئولین زندان برای تحت عمل جراحی و درمان قرار گرفتن فرزندم و ادامه درمان ‌‌نهایت تقدیر و تشکر و قدردانی را دارم. جناب آقای دادستان فرزندم برای حفظ و نگهداری کلیه‌هایش نیاز مدام به مرخصی درمانی را دارد که جانش در خطر می‌باشد. به خاطر انتخابات به اینجانب دستور داده بودند در مورخه ۳۱/۲/۹۲ فرزندم را به زندان برگردانم. اینجانب فرزندم را در موعد مقرر به زندان تحویل دادم. کتباً نیز به حضور معاون محترم حضرتعالی، جناب آقای خدابخش نامه‌ای تقدیم نموده‌ام و مشکلات حسین را نیز به استحضار ایشان رسانده‌ام. جناب آقای دادستان فرزندم حسین اکنون در زندان با مشکلات زیاد مواجه می‌باشد:
الف: درد شدید کلیه‌ها
ب: خونریزی و سوزش ادرار
مدام نیاز به مراجعه به متخصص دارد.
ضمناً آب و هوای زندان و غذای نامناسب برای سلامتی حسین مضر بوده و جانش را به خطر می‌اندازد. در خاتمه تقاضا دارم دستور فرمائید مرخصی فرزندم سید حسین رونقی ملکی تمدید گردد و از زندان برای ادامۀ درمان خارج شود.
ضمنا در مورخه ۲۰/۰۳/۹۲ به بیماستان شهید هاشمی‌نژاد اعزام شده و گواهی پزشکی به پیوست این نامه خدمتتان فاکس می‌شود. و در مورخه ۱۰/۴/۹۲ ساعت ۲ بعد از ظهر برای پیگیری درمان کلیه‌هایش وقت تعیین شده است. از آن مقام محترم قضائی تقاضامندم برای ادامه درمان در مورد مرخصی فرزندم دستورات لازم صادر فرمایند.
با تقدیم احترامات
سید احمد رونقی ملکی پدر سید حسین رونقی ملکی
امضا- ۲۶/۳/۹۲

وضعیت نامناسب امیررضا عارفی در زندان مسجدسلیمان







 با وجود گرمای شدید هوا، قطعی برق، عدم تفکیک جرایم و دوری راه برای خانواده؛ وضعیت امیررضا (پیمان) عارفی بسیار سخت گزارش شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امیررضا عارفی زندانی سیاسی تبعید شده به زندان مسجدسلیمان بدلیل دوری راه و گرمای شدید هوا مدت ۴ ماه است که از داشتن ملاقات با خانواده خود محروم بوده است.
در این زندان که عارفی تنها زندانی سیاسی آن محسوب می‌شود، زندانبان‌ها هیچ گونه آشنایی با جرایم سیاسی و طریقه برخورد با زندانیان سیاسی ندارند و تفکیک جرایم نیز در آن رعایت نشده است.
زندانیان این زندان که متأهل هستند نیز بدلیل عدم فرهنگ سازی مناسب درخواست ملاقات خصوصی با زوجه خود را مطرح نمی‌کنند و ملاقات خصوصی بین همسران برای برقراری رابطه زناشویی به تابو تبدیل شده است.
همچنین با وجود گرمای هوای مسجد سلیمان که گاهی تا ۵۵ درجه سانتیگراد می‌رسد، قطعی‌های مکرر برق شرایط زندگی را برای زندانیان زندان مرکزی مسجدسلیمان طاقت فرسا کرده است.
از طرفی وجود باجه‌های تلفن در هواخوری زندان و اجازه دسترسی به هواخوری در طی روز و در ساعت اوج گرما سبب محرومیت عملی زندانیان از تماس تلفنی شده است.
گفتنی است، پیمان عارفی که دو ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در سن ۲۱ سالگی و به همراه همسر خود به اتهام هواداری از انجمن پادشاهی بازداشت شد، ابتدا به اعدام و سپس به ۱۵ سال حبس در تبعید زندان مسجدسلیمان محکوم شده است.

قطع شبانه درختان کهنسال خیابان ولی عصر / تصویر







 بتازگی شهرداری تهران اقدام به قطع شبانه درختان کهنسال خیابان ولی عصر تهران کرده، که بعضی از آن‌ها حدود ۷۰ سال قدمت دارند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درختان چنار خیابان ولیعصر از قدیمی‌ترین درختان کاشته شده در تهران هستند که در حدود ۷۰ سال قدمت دارند.
این درختان در طرح اولیه به صورت دو ردیفی و زیگزاک و به فاصله ۱/ ۵ متر از یکدیگر در داخل نهر آب کاشته شده‌اند که امروز پوشش درختی این خیابان بعنوان شاخص زیبایی طبیعی شهر تهران شناخته می‌شود.
شهرداری تهران در اقدامی عجیب شروع به قطع شبانه درختان چنار خیابان ولی عصر کرده است که این موضوع باعث حیرت و ناراحتی رهگزارن شده است.
یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود در مورد درختان خیابان ولی عصر به گزارشگر هرانا گفت: "قطع درختان خیابان با دو هدف صورت می‌گیرد. یا به خواست ارگانهایی که درختان را مزاحم واحد تجاری یا مسکونی خود می‌دانند و یا به خواست نیروهای امنیتی که می‌خواهند درختان مانع دوربینهای کنترلی سطح شهر تهران نشوند."

بوسه برپای یک "بهایی" کوچک / محمد نوری زاد







 امروزبه دیدن یک خانوادهٔ کوچک بهایی رفتم. کوچک ازآن روی که: ازخانواده، یک مادربزرگ مانده است ویک نوهٔ چهارساله. "آرتین" یعنی‌‌ همان پسرک چهارسالهٔ بهایی را نشاندم بریک صندلی، وازجانب همهٔ گردنفرازان شیعه، ازاو پوزش خواستم وبرپاهای کوچکش بوسه زدم. چشم درچشم او دوختم وبا التماسی آمیخته به درد، ازاو خواستم که اگرمی تواند به روی منِ شیعه آب دهان بیندازد وبه صورتم سیلی بزند.
در آن خانهٔ کوچک، گرچه جای پدر و مادر آرتین خالی بود، اما جای رهبر و مراجع صاحب نام ومسئولین روحانی و غیر روحانی ما خالی تربود. و من، بجای همهٔ آنانی که درآنجا نبودند، از آرتین پوزشخواهی کردم. به وی گفتم: آرتین عزیز، نگران مباش، اگرپدر و مادرت بی‌دلیل و همزمان در زندان‌اند، رهبر شیعیان ایران که نه، رهبر مسلمین جهان اما هست. او خود شخصاً به تأسی ازعلیِ مرتضی تو را سرپرستی می‌کند و حق تو را ازحلقوم قانونی که در این ملک به طنز گراییده بیرون می‌کشد و برکات آن را برسرتومی بارد. اگراین روز‌ها پدر و مادرت بی‌دلیل در زندان‌اند، مراجع صاحب نام و پرآوازهٔ ما هستند و به تونشان خواهند داد که: درقاموس الهی، مردمان را بخاطر عقایدشان ازهستی ساقط نمی‌کنند. وبه توخواهند فهماند: بفرض اگرپدر و مادرت مقصرند، تورا دراین میان هیچ گناه وتقصیری نیست.
امروز بدلیل کسالت وبیماری، روزه نبودم. آرتین که برایم آب آورد، گرفتم و نوشیدم. و بعد که میوه آورد، گرفتم وتناول کردم. تا نشان او بدهم: خوردنی‌های یک بهایی، اگراز خوردنی‌های یک مرجع تقلید شیعهٔ دوازده امامی پاکیزه ترنباشد، حتماً دست کمی ازپاکیِ آن ندارد. وبهایی کوچک، با حیرت به دهان من می‌نگریست. که: مگرمی شود یک مسلمان شیعه ازخوردنی‌های خانهٔ یک بهایی تناول کند؟
به آرتین گفتم: پسرکم، من ازطرف آنانی که دراین سالهای اسلامی، بر تو و برهمهٔ همکیشان توجفا باریده‌اند، ازتو پوزش می‌خواهم. به اوگفتم: وقتی پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان خم می‌شود و پاهای یک دخترکِ بزهکار مسلمان را می‌شوید و بر آن بوسه می‌زند، من چرا به نمایندگی ازدم و دستگاه عریض و طویل رهبر مسلمین جهان و مراجعِ پشت به پشت شیعه برپاهای کوچک وبهشتیِ توبوسه نزنم؟
آرتین کوچک، یکشنبه به یکشنبه به ملاقات می‌رود. یکبار به کرج برای ملاقات پدر و عمویش، ویکبار به زندان اوین برای ملاقات مادرش. پدر و مادر آرتین، جز اینکه بهایی‌اند، هیچ خطایی مرتکب نشده‌اند. پس جرمشان چیست؟ جرمشان تدریسِ درسهای دانشگاهی به جوانان بهایی است. تدریس به جوانانی که به حکم دستگاههای اسلامی ما ازتحصیل محرومند.
امروزچشمان معصوم آرتین از من پرسیدند: آهای‌ ای محمد نوری زاد، آهای‌ ای شیعهٔ اثنی عشری که غیرخودت همه را جهنمی می‌دانی، مگر نه اینکه پیامبر شما فرموده: زگهواره تا گوردانش بجوی؟ و مگرنه اینکه پدر و مادر من به همین سخن پیامبرتان عمل می‌کردند؟ و مگرنه اینکه دراین خانه و آن خانه به جوانان محروم از تحصیلِ بهایی فیزیک و شیمی و روان‌شناسی درس می‌دادند؟ پس چرا اکنون باید آنان در زندانِ شما باشند و مرا مادر بزرگم پرستاری و نگهداری کند؟
آرتین، این بهایی کوچک، عکس پدر بزرگش را نشان من داد. پدربزرگی که سال‌ها پیش به حکم دستگاههای اسلامیِ ما و احتمالاً بجرم جاسوسی اعدام شده است. کجایند صاحب نامان شیعهٔ دوازده امامیِ ما تا عدل را درمقیاس علوی‌اش تماشا کنند و از تناول یک لذتِ مستمر در پوست نگنجند؟ خانهٔ کوچک که می‌گویم یعنی همین! مادر بزرگی با نوه‌اش. ومابقی؟ یا اعدام یا زندان.
امروز در آن خانهٔ کوچک، احساس کردم از رهبر مسلمین جهان به خدا نزدیکترم. ازهمهٔ مراجع شیعه فهیم تر و با تقوا ترم. از آقایان روحانی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی و همه نمایندگان مجلس برترم. چرا؟ چون اطمینان دارم همهٔ اینان دردل آرزومی کنند ایکاش جای من بودند. وشهامت این را داشتند که آشکارا و بی واهمه از شماتتِ خشک مغزانِ دینی، درآن خانهٔ کوچک می‌بودند. اما چه جای درد که ترسی پنهانی، همهٔ غیرتمندی اینان را بخاک آغشته. ترس ازبی آبرویی. که مثلاً:‌ ای امان، رهبرمسلمین جهان راببین که به خانهٔ یک بهایی رفته! رییس جمهورمنتخب را ببین که ازحقوق تباه شدهٔ بهاییان می‌گوید! نمایندگان مجلس را ببین که برای دلجویی از آرتین این بهایی کوچک، و برای استجابتِ دعاهای خود دست به پاهای بهشتیِ او می‌سایند.
امروز از اینکه گرایشی به هیچ تشکیلات و به هیچ حزب ودسته‌ای ندارم، و توانستم بی‌واهمه به دیدن این خانوادهٔ کوچک بهایی بروم خدای را سپاس گفتم.
معتقدم: حزب و تشکیلات و نمایندگانی که نتوانند درامتداد حقوق تباه شده، و استیفای حقوق شهروندی آرتین این بهایی کوچک گریبان چاک زنند، به آفتابه داریِ آبریزگاه‌های مسجد شاه اصفهان شایسته ترند.
محمد نوری زاد
بیست وچهارم تیرماه سال نود ودو - تهران
منبع: فیسبوک محمد نوری‌زاد

مرد جوان، زن باردار را به‌ آتش کشید







 مرد جوانی که دختر مورد علاقه خود را به آتش کشیده بود پس از دستگیری جزئیات اقدام خود را تشریح کرد.
بنا به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، هفته گذشته ماموران پلیس آگاهی بندرعباس در جریان آتش سوزی مرگباری در یکی از محله‌های این شهر قرار گرفتند.
تیم جنایی پس از حضور در محل دریافتند زن ۲۹ ساله‌ای به نام نرگس در خانه‌اش آتش گرفته و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده بود.
در ادامه تیمی از کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در جریان بازجویی از همسایه‌ها ردپای پسر جوانی را در این ماجرا کشف کردند.
تنها مظنون این جنایت به نام حامد در مخفیگاهش در شهرک پیامبر دستگیر و در بازجویی‌های اولیه منکر قتل شد.
او زمانی که با دلایل پلیسی روبرو شد لب به اعتراف گشود و اظهار داشت: چهار سال است که با مقتول در ارتباط بوده و قرار بود با هم ازدواج کنیم.
در این مدت او را به عقد موقت خود درآورده بودم و هیچکس از این موضوع اطلاعی نداشت.
یک هفته قبل از جنایت متوجه شدم نرگس باردار است، از او خواستم که سقط جنین انجام دهد اما مخالفت کرد.
من هم عصبانی شده و از موتورسیکلتم بنزین کشیده و با آن مقتول را آتش زدم.
سرهنگ حسین اصلحی رئیس پلیس آگاهی استان هرمزگان با اعلام این خبر گفت: متهم پس از اعتراف به این جنایت روانه زندان شد و تحقیقات درباره ادعاهای او از سوی کارآگاهان ادامه دارد.

خانه سینما پلمب شد/ تجمع سینماگران در مقابل ساختمان خانهٔ سینما







طبق تایید مسوولان خانه سینما مبنی بر پلمب این ساختمان، گفته می‌شود جامعه اصناف سینمای ایران که ۱۹ تیر ماه به نام خانه سینما در محل اتحادیهٔ تهیه‌کنندگان مجمع عمومی برگزار کردند و هیات‌مدیره‌شان را به ریاست حبیب‌الله کاسه ساز تشکیل دادند، قصد دارند صبح امروز ۲۵ تیر ماه همان‌طور که از پیش وعده داده بودند، ساختمان خانهٔ سینما را واقع در خیابان بهار تصرف کنند.
براساس همین گزارش، اصناف مختلف خانهٔ سینما از اعضایشان دعوت کرده‌اند امروز ساعت ۸ صبح جهت حفظ خانهٔ سینما در این محل تجمع کنند.
به گزارش ایسنا، در حالی چالش‌های پیش‌رو خانهٔ سینما وارد مراحل حساستری شده است که خانه سینما برای برگزاری مجمع عمومی‌اش در تاریخ ۶ مرداد ماه در محل ساختمان بهار فراخوان داده است.
همچنین طبق دعوت هیات مدیره خانه سینما از روسای ۲۹ صنف سینمایی قرار بود، امروز بعداز ظهر ۲۵ تیر ماه روسای صنوف به خانه سینما در خیابان بهار بروند و درهای آن را باز کنند و در این مکان افطار کنند.
عسگرپور مدیرعامل خانهٔ سینما در مصاحبهٔ اخیرش با ایسنا تصرف خانهٔ سینما را غیرقانونی دانست و پیش‌بینی کرد: چون عملیاتی که الان این دوستان در حال انجام آن هستند، عملیات معقول صنفی نیست و عملیاتی است که قرار بود در عرض دو سال انجام بدهند که بنا به دلایلی نتوانستند و می‌خواهند در عرض یک ماه انجام بدهند پس ممکن است بیایند در خانه سینما را هم بشکنند که قطعا، کار غیرقانونی انجام داده‌اند.
او همچنین گفت: اگر بخواهند اینگونه پیش بروند، ما بطور قطع و یقین یک جریان قضائی را پی می‌گیریم چون پرس‌وجو‌هایش را انجام دادیم، اگر بخواهند مکانی به نام خانه سینما را تصرف بکنند، ما مسیر کیفری را پیش می‌گیریم که این مسیر دیگر حقوقی نیست.
در همین حال، جواد شمقدری می‌گوید: خانه سینما پیش از این نیز پلمب بوده است.
جواد شمقدری در گفتگو با ایلنا اعلام کرد: خانه سینما پلمب بوده؛ این خانه در سالهای اخیر پلمب بوده است و مسئله جدیدی نیست.

تعویق دادگاه ضیاء نبوی، فعال دانشجویی در بند







 جلسه رسیدگی به اتهام جدید ضیاء نبوی، فعال دانشجویی محبوس در زندان کارون اهواز از سوی دادگاه انقلاب اهواز به تعویق افتاد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ضیاء نبوی زندانی سیاسی زندان مرکزی اهواز روز ۱۸ تیر ماه جهت رسیدگی به پرونده جدید خود با اتهام "تبلیغ علیه نظام" به دادگاه انقلاب اهواز اعزام شد.
پرونده جدید وی در ارتباط با نامه‌ای است که در مورد یک زندانی سیاسی محکوم به اعدام بنام محمدعلی عموری نگاشته و در وبسایتهای اینترنتی منتشر کرده بود.
یکی از نزدیکان ضیاء نبوی در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: "ضیاء اوایل تیر ماه درخواست مرخصی از زندان خود را به مسئولین زندان داده بود. وی امیدوار بود با توجه به آزادی برخی زندانیان سیاسی و اعزام ایشان به مرخصی، با مرخصی وی نیز موافقت شود. ولی مسئولین به ضیاء اعلام کردند که هنوز یک پرونده باز دارد. پرونده جدید وی در رابطه با نامه‌ای بود که ضیاء در مورد محمدعلی عموری نوشته و در اینترنت منتشر شده بود. روز ۱۸ تیر ماه وی را به دادگاه انقلاب اهواز می‌برند و چند ساعت بعد به بهانه اینکه پرونده هنوز آماده نیست وی را به زندان بازگرداندند. ضیاء نیز از دادگاه خواسته که اگر قرار است دادگاهی تشکیل شود، هرچه زود‌تر به وی اطلاع دهند تا فرصت اختیار وکیل و دفاع از خود را داشته باشد."
ضیا نبوی، دانشجوی ستاره دار (محروم از تحصیل توسط دولت) و سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل است که از ۲۵ خرداد ۸۸، بی‌وقفه در زندان به سر می‌برد. نبوی به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شده است.
محمد عموری نیز متولد ۱۳۵۶، وبلاگ نویس و فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و یکی از موسسان نشریه دانشجویی "التراث" است که در دانشگاه صنعتی اصفهان به عربی و فارسی منتشر می‌شد. وی همچنین دبیر دبیرستان‌های رامشیر و طبق آنچه که برخی رسانه‌ها ذکر کرده‌اند، از موسسان موسسه فرهنگی "الحوار" (به معنای "گفت‌و‌گو") است که گفته می‌شود نام آن الهام گرفته از سیاست‌های اصلاح طلبانه دولت خاتمی درباره گفت‌و‌گوی تمدن‌ها بود.

مرگ ۲۶۵ تن در حوادث کار







 در دو ماهه اول امسال‌ ۲۶۵ تن در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد فوتی‌ها ۲۷۲ تن بود، ۶. ۲ درصد کاهش یافت.
بنا به گزارش ایسنا، در دو ماهه نخست امسال ۲۶۳ مرد و دو زن در حوادث کار جان باخته‌اند که در این میان سقوط از بلندی با ۱۲۷ فوتی بیشترین تعداد متوفیات حوادث ناشی از کار را در برمی‌گیرد.
پس از سقوط از بلندی، برخورد جسم سخت با ۶۱ فوتی و برق‌گرفتگی با ۳۵ فوتی در رتبه‌های بعدی دلایل مرگ بر اثر حوادث ناشی از کار قرار دارند.
در این مدت استان‌های تهران با ۴۸ فوتی، خراسان‌رضوی با ۲۵ فوتی و کرمانشاه با ۱۷ فوتی بیشترین تعداد تلفات حوادث ناشی از کار را داشته‌اند که این آمار در هر یک از استان‌ها در مقایسه با مدت مشابه سال قبل به ترتیب ۳. ۱۴، ۳. ۵۶ و ۷. ۴۱ درصد افزایش داشته است.
همچنین استان‌های خراسان‌جنوبی با یک فوتی و اردبیل، خراسان‌شمالی، زنجان و سمنان هر کدام با دو فوتی کمترین مرگ بر اثر حوادث ناشی از کار را در فروردین و اردیبهشت ماه امسال داشته‌اند. استان ایلام در این مدت هیچ مرگی بر اثر حوادث کار نداشته است.
از کل فوت‌شدگان حوادث ناشی از کار در دو ماهه اول امسال تنها دو زن بودند که به دلیل برق‌گرفتگی در استان‌های مازندران و همدان جان خود را از دست داده‌اند.
کاهش آمار فوت‌شدگان حوادث ناشی از کار در دو ماهه ابتدای سال در حالی صورت می‌گیرد که در سال‌گذشته با افزایش این آمار در کشور مواجه بودیم. به نحوی که بر اساس آمارهای موجود در سال گذشته ۱۷۹۵تن در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌ بودند که این رقم در مقایسه با سال قبل از آنکه تعداد فوتی‌های حوادث کار ۱۵۰۷ تن بود، ۱. ۱۹ درصد بیشتر بود.
همچنین از کل تلفات حوادث ناشی از کار در سال گذشته ۱۷۷۰ مرد و ۲۵ زن بودند.

تداوم بلاتکلیفی برادران کردپور در زندان و عدم صدور قرار وثیقه برای آنان







خسرو و مسعود کردپور کماکان در حالت بلاتکلیفی در زندان مهاباد به سر می‌برند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، قاضی پرونده در ۲۳ تیر ۹۲ اعلام کرده که قرار وثیقه هم برای آنان صادر نخواهد شد و موعد دادگاه آنان را ۱۲ مرداد اعلام کرده است. این در حالی است که بازجوئی آنان پایان یافته و قانوناً باید با قرار تا زمان دادگاه آزاد شوند.
یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "ظاهرا ‌اتهام آن‌ها هم مواردی چون حمایت از زندانیان سیاسی کرد و انتشار اخبار منطقه اعلام شده است. ولی هیچ خبر کذبی از آن‌ها اعلام نشده است و قانونا نمی‌توانند اتهام نشر اکاذیب را به ایشان تفهیم کنند. با این تفاسیر مشخص نیست این مسائل شامل کدام اتهام قانونی هستند که اگر اینگونه باشد بایستی تمام وکلای دادگستری و خبرگزاری‌ها مجرم شناخته شوند."
مسعود کردپور و خسرو کردپور دو فعال حقوق بشر و از مدیران "آژانس خبری موکریان" هستند که پس از حدود ۴ ماه بازداشت در اداره اطلاعات مهاباد و ارومیه روز چهارشنبه ۵ تیر ماه به زندان مرکزی مهاباد منتقل شدند.

کارگران ذوب آهن کردستان تجمعات اعتراضی خود را به مقابل بیت رهبری کشاندند







۲۵۰ کارگر ذوب آهن کردستان که از کارشان اخراج شده‌اند در ادامه تجمعات اعتراضی خود، از ساعات اولیه صبح امروز با عزیمت به تهران در مقابل دفتر بیت رهبری در خیابان پاستور دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان بازگشت بکار و دریافت مطالبات معوقه خود شدند.
بنا به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، بدنبال این تجمع اعتراضی ۵ نفر از نماینده‌های کارگران به داخل محل دفتر بیت رهبری دعوت شدند و در آنجا مسئولین این دفتر با عکاسی از چهرهای این نماینده‌ها به آنان اعلام کردند بساطتان را از اینجا جمع کنید و بروید، ما اینجا کاری برای شما نمی‌توانیم انجام بدهیم، بروید جلو مجلس شورای اسلامی و...، بدنبال این وضعیت نماینده‌های کارگران این مسئله را با همکاران خود در میان گذاشتند اما تا لحظه دریافت این خبر (۳۰/۱۲ ظهر) کارگران تجمع کننده حاضر به ترک محل مقابل دفتر بیت رهبری نشده‌اند.
۲۵۰ کارگر ذوب آهن کردستان که از ۱۸ تیر ماه جاری از کار خود اخراج شده‌اند طی روزهای ۱۹ و ۲۱ تیر ماه بترتیب در مقابل اداره کار و فرمانداری قروه و سپس در مقابل استانداری کردستان و دفتر نماینده ولی فقیه در شهر سنندج دست به تجمع زده و خواهان دریافت مطالبات معوقه خود و بازگشت بکار شده‌اند اما همه این نهاد‌ها به کارگران ذوب آهن کردستان اعلام کرده‌اند شما نمی‌توانید بر سر کار‌هایتان برگردید و باید به بیمه بیکاری وصل بشوید.
کارگران اخراجی ذوب آهن کردستان از ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه کار دارند و به دلیل شرایط سخت و زیان آور کارشان اغلب دچار لطمات شدیدی از ناحیه کمر، شنوایی و ریه‌هایشان شده‌اند و تلاشهای آنان در طی سالهای گذشته برای اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور در این کارخانه نتیجه‌ای در بر نداشته است.
کارگران ذوب آهن کردستان در شرایطی از روز ۱۸ تیر ماه از کار خود اخراج شده‌اند که از اول سالجاری تاکنون هیچ دستمزدی دریافت نکرده‌اند و کارفرما در ابلاغیه خود تاریخ اخراج آنان را ۳۱ خرداد قید کرده است. این درحالی است که همه این کارگران تا روز ۱۸ تیر ماه بر سر کار‌هایشان بوده‌اند. همچنین این کارگران سنوات و بخشی از بن کارگری سال ۹۱ خود را نیز دریافت نکرده‌اند.
بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران معترض ذوب آهن کردستان قصد دارند در صورتیکه امروز جواب درستی به آنان داده نشود همچنان در تهران باقی بمانند و طی روزهای آینده در مقابل مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای مسئول دست به تجمع اعتراضی بزنند. این کارگران با توجه به سابقه بالای کار و نقص جسمانی که در نتیجه کار در ذوب آهن کردستان به آن مبتلا شده‌اند حاضر به وصل شدن به بیمه بیکاری نیستند و مصرانه خواهان بازگشت بکار و دریافت مطالبات معوقه خود می‌باشند.

دیپلمات بازداشت شده به قید وثیقه آزاد شد







 وکیل‌مدافع باقر اسدی از آزادی موکلش با صدور قرار وثیقه خبر داد.
بنا به گزارش ایسنا، هوشنگ پوربابایی با بیان این مطلب، اظهار کرد: موکلم یکشنبه – ۲۳ تیر ماه – با صدور قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
دادستان تهران اخیرا درباره پرونده باقر اسدی گفته بود که تحقیقات این پرونده رو به اتمام است و هر زمان که تحقیقات پرونده به اتمام برسد، بازپرس تعیین تکلیف می‌کند.
باقر اسدی به عنوان دیپلمات‌ ارشد نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل فعال بود و به گفته رویترز در میانه ماه میلادی مارس بازداشت شد.

مخالف دادستانی تهران با مرخصی مجید توکلی، فعال دانشجویی زندانی







 در حالی که در ماه‌های گذشته بار‌ها دادستانی تهران اعلام کرده بود که وزارت اطلاعات با مرخصی مجید توکلی مخالفت می‌کند، اکنون منابع دانشجویی گزارش می‌دهند که دادستان تهران به مخالفت و کارشکنی در مرخصی این فعال دانشجویی پرداخته است.
بنا به گزارش دانشجو نیوز، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه امسال، دادستانی تهران به خانواده مجید توکلی اعلام کرده بود به وزارت اطلاعات به دلیل حساسیت زیاد بر روی "پرونده سنگین" مجید توکلی با مرخصی وی مخالفت می‌کند.
این ممانعت در حالی صورت می‌گرفت که در شهریورماه سال ۱۳۹۱، وثیقه‌ای به مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان برای مرخصی وی صادر و تودیع شده بود.
یکی از دوستان مجید توکلی گزارش داده، که تلاش اعضای خانواده توکلی برای دیدار با دادستان تهران در هفته گذشته ناکام مانده است. وی می‌گوید: "اکنون نوبت دادستانی تهران است که با مرخصی مجید مخالفت کند".
سکوت خانواده مجید خواهد شکست
در همین زمینه یکی از نزدیکان خانواده توکلی نیز می‌گوید که "اگر به مجید مرخصی ندهند و به این شکنجه خانواده به واسطه پاسکاری بین وزارت اطلاعات و دادستانی ادامه دهند خانواده توکلی هم این سکوت را خواهد شکست و تمام اتفاقات و نامه نگاری‌های انجام شده را منتشر خواهد کرد".
مجید توکلی تاکنون بیش از ۵. ۳ سال از دوران محکومیت خود را بدون هیچ گونه مرخصی سپری کرده است.
مادر این فعال دانشجویی به دلیل بیماری قادر به سفر نبوده و از ابتدای بازداشت مجید توکلی از دیدار وی محروم مانده است. علاوه بر این با قطع تماس‌های تلفنی زندانیان سیاسی رجائی شهر، از شنیدن صدای فرزندش نیز محروم مانده است.
خانم توکلی چندی پیش در گفتگویی با دانشجونیوز خواستار این شده بود که در روزهای ملاقات اجازه تماس تلفنی به پسرش داده شود.
مادر مجید توکلی که صدایش در بغض دوری از فرزندش پیچیده بود، اظهار داشت: "اگر می‌تونستم به ملاقات مجید برم سینه خیز هم بود می‌رفتم، ولی من بیمار چه کار کنم. کی جوابگو من هست، این فریاد من کی باید بشنوه، رسیدگی کنه، به گوش کی برسه؟"
سه بار بازداشت و ۵. ۸ سال زندان
مجید توکلی، دانشجوی رشته مهندسی کشتی سازی دانشگاه صنعتی امیر کبیر (پلی تکنیک تهران)، در ١۶ آذر سال ١٣٨٨برای سومین بار بازداشت شد.
عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، پس از سخنرانی در جمع دانشجویان این دانشگاه در مراسم سالگرد روز دانشجو، در حالیکه قصد خروج از درب دانشگاه را داشت، همراه با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی بازداشت شد.
وی در دی ماه‌‌ همان سال به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام"، "تبلیغ علیه نظام"، "توهین به رهبری" و "توهین به ریاست جمهوری" در شعبه ١۵دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی و پنج سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد. او هم چنین در دادگاهی دیگر به ریاست قاضی مقیسه، به علت انتشار نامه از داخل زندان به مناسبت روز دانشجو، به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به شش ماه زندان دیگر محکوم شد.
برنده جایزه صلح دانشجویی پیش از این نیز دو بار بازداشت شده است. وی بار نخست در اردیبهشت سال ٨۶، در ماجرای جعل نشریات دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بیش از ١۵ ماه را در زندان گذراند. او هم چنین در بهمن ماه سال ٨٧، در مراسم سالگرد درگذشت مهندس بازرگان، در مقابل حسینیه ارشاد مجددا بازداشت شد و ١١۵روز را در سلول انفرادی گذراند.
مجید توکلی، هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خویش را، بدون هیچ گونه استفاده از مرخصی از ابتدای بازداشت، در تبعید می‌گذراند و از حق دسترسی به تماس تلفنی نیز محروم است.

اعتراض کارگران به تاخیر دو ماهه در پرداخت حقوق‎







 در حالی که یکی از کاربران ایلنا از اعتراض سه روزه کارگران کارخانه ماشین آلات صنعتی تراکتور سازی تبریز خبر می‌دهد، مسئول کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی گفت: با مداخله فرمانداری تبریز اعتراض کارگران خاتمه یافته است.
«چنگیز قاسمی» با اعلام اینکه ۳۰۰ کارگر کارخانه ماشین‌آلات صنعتی تراکتور سازی تبریز در هفته گذشته به دلیل عدم دریافت حقوق ماه‌های اردیبهشت و خرداد در مقابل محل کار تجمع کرده بودند؛ گفت: از دو روز پیش با مداخله فرمانداری تبریز اعتراض کارگران خاتمه یافته است.
وی بابیان اینکه در حال حاضر تمامی کارگران در محل کار خود حضور دارند، گفت: فرمانداری تبریز کارفرمای این کارگران را مکلف به پرداخت مطالبات معوقه کرده است.