۱۳۹۲ مرداد ۱۰, پنجشنبه

نامه کامران رحیمیان شهروند بهایی زندانی به فرزندش آرتین







 کامران رحیمیان از اساتید دانشگاه بهاییان که به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده، در طی نامه ای به فرزند خردسال خود که با محکومیت و زندانی شدن مادر اکنون در نزد بستگان خود زندگی می‌کند می‌نویسد: "آرتین، مدت هاست فکر می‌کنم چه باعث می‌شود به دنبال شناخت و یادگیری از ماندلا و گاندی باشم و چه باعث می‌شود‌‌ همان تلاش را برای شناخت مولوی و خرقانی نکنم؟ چه باعث می‌شود دنبال کتاب «یک مرد» باشم و و دنبال «پنجاه و سه نفر» نباشم و خیلی نمونه‌های دیگر."
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
آرتین
برایت هر هفته نامهٔ می‌نویسم و نمی‌دانم سال‌ها بعد وقتی بزرگ شدی این نامه‌ها برایت چه معنایی خواهد داشت و برای آنچه ارزشی قایل خواهی بود؟ بعید می‌دانم چیزی مثل کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" نهرو شود، چرا که اصلاً در فکر آموزش دادن نیستم، بلکه ارتباطمان برایم مهم‌ترین مطلب است.
آرتین، مدت هاست فکر می‌کنم چه باعث می‌شود به دنبال شناخت و یادگیری از ماندلا و گاندی باشم و چه باعث می‌شود‌‌ همان تلاش را برای شناخت مولوی و خرقانی نکنم؟ چه باعث می‌شود دنبال کتاب "یک مرد" باشم و و دنبال "پنجاه و سه نفر" نباشم و خیلی نمونه‌های دیگر.
باور دارم و می‌دانم که خیلی از اطرافیانم آدم‌هایی هستند که خیلی‌ها منتظر فرصت برای شناختشان، بودن با آن‌ها و انجام کاری برایشان هستند. باور دارم که خیلی از این افراد نامشان در تاریخ ثبت می‌شود و خیلی‌ها خیلی چیز‌ها از آن‌ها آموختند و خیلی‌های دیگر اشتیاق همراهیشان را دارند.
یکی از این افراد کسی است که اولین بار در سال ۱۳۶۰ او را دیدم، آن وقت ۱۲ ساله بودم و به خاطر پدرم، مادرم و دوستانشان که‌گاه در منزلمان ساکن بودند، بسیاری به خانه‌مان آمد و شد داشتند، که از آن بسیار خاطرات برخی در ذهنم ماندگار است.
او قرار بود به دیدن دوست مادرم، ژینوس محمودی که چند روزی مهمان ما بود بیاید و آدرسمان را که فکر می‌کنم خیلی واضح است را پیدا نکرده بود و مرا چند باری به دم در و حتی سر چهار راه فرستادند تا مرد جویای آدرس را بیابم، که البته خودش قبل از برگشتن من یافته بود.
این اولین باری بود که به منزل ما آمد و دیدمش و آخرین بار چند روز قبل از دستگیری پدرم در اردیبهشت سال ۶۲ بود. دیگر به منزلمان نیامد، هر از گاهی و به مناسبتی می‌دیدمش، هر روز نامش مشهور‌تر، خطر دستگیری‌اش بیشتر و احتمالا بار مسئولیت‌ها در طی سال‌ها بر شانه‌هایش سنگین‌تر. در تمامی این سال‌ها با شنیده‌هایم از کار‌هایش، تصمیم‌هایش و... متاثر شدم و اشکی بر چشمم آمد،‌گاه تحسینش کردم و‌گاه پسندیدم.
تا آذر سال ۹۰ وقتی در حال ورود به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر بودم، بیش از هر کسی مشتاق دیدارش بودم. در این مدت‌گاه در پیاده روی‌هایش همراهش بودم و‌گاه نظاره گرش،‌گاه صدای دعایش را شنیدم و اندک باری اشکش را دیدم،‌گاه خشمش را دیدم و‌گاه حمایتش را و در طول این دوران آنچه بیش از همه برایم قابل تحسین است، باورش به دعا، عشقش به اعتقادش، امیدش به ساختن و اراده‌اش در صرف بدون قید و شرط زندگی‌اش در راه ایمان.
و این جلوه کوچکی از وجود مسن‌ترین فرد سالن ۱۲ زندان رجایی شهر است. او امروز ۸۰ ساله شد، او جمال الدین خانجانی است.
تولدش بر خودش، خانواده‌اش و تاریخ مبارک باد.
بابا کامران
۵ مرداد ۹۲

فردی به اتهام "اهانت به حرم امام رضا" بازداشت شد







غلام‌علی صادقی، دادستان مشهد گفت فردی به اتهام "اهانت به حرم امام رضا" شناسایی و بازداشت شده است.
به گزارش تارنمای محلی "شهرآرا آنلاین" و به نقل از رادیو زمانه، صادقی گفت: "این فرد در شب ۲۱ ماه رمضان سعی داشت با پرتاب شیئی آتش‌زا به مضجع مطهر رضوی اهانت کند."
وی افزود: "این فرد که بطری مواد آتش‌زا به همراه داشت با تأثیر از شبکه‌های ماهواره‌ای و معاند قبل از انجام هرگونه اقدامی توسط نیروهای مردمی شناسایی و تحویل نیروهای انتظامی شد."
به گفته دادستان مشهد "طبق نظریه پزشکی قانونی این فرد دچار اختلال روانی بوده و هم‌اکنون با رعایت موازین قانونی جهت نگهداری تحت مراقبت قرار گرفته و سیر مراحل قانونی به مراکز درمانی اعزام شده است."
گفتنی است، در این منبع نام این فرد اعلام نشده است.

ملاقات با یک زندانی اعدامی پس از چهار سال در رجایی شهر







 شهرام احمدی زندانی عقیدتی محبوس در زندان رجایی شهر از زندانیان اهل سنت است که به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وی در اردی‌بهشت ماه سال ۸۸ به همراه برادرش که آنزمان به سن قانونی نرسیده بود بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج منتقل شد.
وی پس از ۳۳ ماه انفرادی در اداره اطلاعات سنندج سر انجام به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد؛ دادگاه انقلاب وی را به اتهام عضویت در گروه‌های تروریستی محاکمه کرده است.
نزدیکان وی می‌گویند تنها جرم او ایرد سخنانی انتقادی در یکی از مساجد سنندج است.
خانواده وی پس از چهار سال در دوازدهم تیر ماه سالجاری موفق به ملاقات با او در زندان رجایی شهر شدند اما در زمان بازگشت به سنندج دچار سانحه رانندگی شده و خواهر و مادر وی هم اکنون در بیمارستان بسر می‌برند.
یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: "۱۲ تیرماه سال جاری خانواده پس از ۳۳ ماه اجازه ملاقات با فرزندشان را پیدا می‌کنند و از آنجای که از اعدام بهرام مطلع نبودند درخواست ملاقات با هر دو آن‌ها را به مسئولین زندان ارائه می‌کنند اما مسئولین خبر اجرای حکم اعدام بهرام را به خانواده وی می‌دهند که این موضوع موجب حمله قلبی مادر وی می‌شود."
وی در ادامه گفت: "پس از ترخیص مادر ایشان از بیمارستان با توجه به شرایط روحی که برای این خانواده پیش آمد، در زمان بازگشت به سنندج اتومبیل ایشان دچار سانحه شده و خواهر و مادر وی در این حادثه ضربه مغزی شدند و هم اکنون در شرایط وخیم جسمی بسر می‌برند."
وی در پایان گفت: "وی در حالی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است که عضو هیچ گروه تروریستی نبوده است و تنها به جرم ایراد سخنان انتقادی در مسجدی در سنندج بازداشت شده است."

بی‌خبری از وضعیت پژمان ظفرمند با گذشت پنجاه روز از بازداشت







 با گذشت پنجاه روز از بازداشت پژمان ظفرمند بازپرس پرونده حتی اجازه ورود پدرش به بازپرسی و آگاهی از وضعیت پرونده پسرش را نیز نداده است و تلاش خانواده برای ملاقات بی‌نتیجه بوده است.
به گزارش ندای سبز آزادی، پژمان ظفرمند در طول تبلیغات انتخاباتی در ستاد دکتر عارف در شرق تهران فعالیت می‌کرد که پس از انصراف عارف در ستاد روحانی فعال بود پیش از این نیز پژمان ظفرمند در سرای اهل قلم بازداشت شده بود که پس از یک ماه بازداشت آزاد شد و در شعبه صلواتی به پنج سال حبس محکوم گردید.
چند روز بعد از انتخابات نیمه شب، ماموران امنیتی به شکستن درب ورودی وی را بازداشت و به همراه خود می‌برند. چند روز اول هیچ کس از وضعیت پژمان ظفرمند خبر نداشت که پس از تماس وی از زندان اوین خانواده از بازداشت او مطلع می‌شوند. ماموران به صورت ناگهانی با شکستن در وی را بازداشت می‌کنند و تلفن همران و لب تاپ او را نیز با خود برده بودند.
بازپرس پرونده از ورود پدر پژمان به دادسرای اوین برای پیگری وضعیت پسرش جلوگیری کرده گفته است که بروید، اگر نیازی بود خودمان خبرتان می‌کنیم.
بر اساس این گزارش، تنها اطلاعی که از وی وجود دارد، تماس تلفنی بوده است که پژمان گفته است از بند ۲۰۹ به ۲۴۰ منتقل شده ولی همچنان در انفرادی و تنهاست.

محکومیت یک نوکیش مسیحی به ۱۰ سال حبس تعزیری







 "مصطفی (محمدهادی) بردبار" شهروند نو کیش مسیحی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "مصطفی بردبار" از شهروندان نوکیش مسیحی ساکن رشت طی حکمی که به وکیل وی "شیما قوشه" ابلاغ شده به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که طی روز جاری ۹ مرداد ماه به وکیل وی ابلاغ شده است، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "پیرعباسی" به اتهام "تبانی و اجتماع و شرکت در جلسات کلیسای خانگی" صادر شده است.
وی که متولد سال ۱۳۶۵ خورشیدی است، پس از یورش ماموران امنیتی لباس شخصی به محل گردهمایی جمعی از نوکیشان مسیحی در تاریخ پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۱ که بمناسبت فرا رسیدن کریسمس و سال نو میلادی دورهم گرد آمده بودند، بازداشت شد.
"مصطفی بردبار" پیش از این نیز در سال ۱۳۸۸ در شهرستان رشت به اتهام گرویدن به مسیحیت و حضور در کلیسای خانگی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی همچنین از سوی بازپرسی شعبه یک محکوم به "ارتداد" و پس از طی مراحل دادگاهی به قید وثیقه آزاد و این محکومیت نیز به عنوان سابقه کیفری در پرونده ایشان درج شده است.

ادامه بلاتکلیفی سهیل بابادی در زندان اوین پس از ۱۵ ماه







 سهیل بابادی، زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، بیش از ۱۵ ماه است که در بلاتکلیفی به سر می‌برد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سهیل بابادی یکم خرداد ماه سال ۹۱ توسط اطلاعات سپاه به دلیل نوشتن قطعهٔ طنزی در صفحهٔ فیس بوک «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» بازداشت شد.
آقای بابادی مدت ۲۲۷ روز در انفرادی بند ۲الف تحت فشارهای شدیدی از قبیل فحاشی، توهین، ضرب و شتم و تهدید خانواده قرار داشت. وی هم‌چنین از بدیهی‌ترین حقوق یک زندانی منجمله دسترسی به وکیل، حق استفاده از تلفن و هواخوری محروم مانده بود.
اتهام‌های این زندانی محبوس در زندان اوین «توهین به مقدسات»، «اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور»، «توهین به امام و رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» ذکر شده است.
گفتنی است که نامبرده پس از ۲۲۷ روز به بند ۳۵۰ منتقل و در حال حاضر پس از ۱۵ ماه بلاتکلیف است.
شایان ذکر است که همسر سهیل بابادی در زمان بازداشت وی باردار بوده که بر اثر فشار‌ها و تهدیدهای تلفنی بازجو‌ها از جمله تهدید به اعدام شوهرش، سقط جنین کرده است.

گزارش حسین کروبی از مراحل درمان پدر در بیمارستان و ملاقات با وی







محمد حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی از رهبران محصور جنبش سبز، خبر می‌دهد که روز دوشنبه، مهدی کروبی به بیمارستان قلب منتقل شده و امروز، پس از عمل آنژیوگرافی به محل حصر خانگی متعلق به وزارت اطلاعات بازگردانده شده است.
مشروح گزارش محمدحسین کروبی که در صفحه فیس بوک وی منتشر شده به شرح زیر است:
بالاخر بعد از چهار ماه و نیم؛ مامورین امنیتی به من اطلاع دادند که به خاطر عمل پدرم، اجازه دارم همراه خانواده‌ام به دیدار ایشان در بیمارستان بروم.
مدتی بود که کتف و دست پدر درد می‌کرد و به لحاظ جسمی، حالشان خوب نبود. به همین دلیل هفته پیش ایشان را سه بار به بیمارستان و نیز اورولوژی، برای انجام‌ام آر آی برده و مشخص می‌شود که پدرم علاوه بر گرفتگی رگ قلب و نیاز به انجام آنژیوگرافی؛ از غلظت و چربی بالای خون نیز رنج می‌برد. علاوه بر این به خاطر شرایط این دوسال، پزشکان تشخیص دادند که ایشان به آرتروز گردن هم مبتلا شدند.
بعد از این تشخیص پزشکان، مامورین امنیتی، پرونده پزشکی پدر را در اختیار مادرم قرار می‌دهند و اعلام می‌کنند: «آمادگی داریم تا آقای کروبی را به هر بیمارستان و پزشکی که خانواده تشخیص می‌دهند، انتقال دهیم.»
به همین دلیل، دوشنبه پدرم به بیمارستان قلب تهران منتقل و تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته و امروز چهارشنبه مرخص شدند. ایشان را به ساختمانی که متعلق به وزارت اطلاعات است و در این مدت محل حصرشان بوده، انتقال دادند. خوشبختانه با تلاش تیم پزشکی بیمارستان قلب، همه درمان‌هایی که لازم بوده به خوبی انجام شد.
پدر، هم در تمام دوران درمان و هم در حال حاضر روحیه خوبی داشتند و دارند.

اعتراض و تحصن در بیمارستان بوشهر







 جمعی از پرستاران و کادر درمانی بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر در اعتراض به عدم پرداخت کامل حقوق و مزایای خود دست به تحصن و اعتراض زدند.
به گزارش تارنمای خلیج فارس، عدم پرداخت حقوق و مزایای کادر درمانی و کارکنان بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر در ماههای گذشته باعث شد تا تعدادی از آنان دست از کار کشیده و خواستار پرداخت کامل حقوق و مزایای معوقه خود شوند.
بر اثر این اعتراض برای ساعاتی اتاق‌های عمل این بیمارستان تعطیل و کار پذیرش بیماران با مشکل روبرو شد.
به گزارش نسیم جنوب، به درخواست دکتر کشمیری رئیس این بیمارستان معترضین با حضور در سالن اجتماعات بیمارستان به طرح مطالبات خود پرداختند.
کارکنان و پرستاران بیمارستان بوشهر با حضور در سالن اجتماعات به شدت نسبت به وضعیت مدیریتی دانشگاه علوم پزشکی و مالی بیمارستان اعتراض نموده و از بی‌توجهی دکتر حیدری رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به مشکلات خود ابراز گلایه نمودند.
آنان در سخنانی به عدم پرداخت چندین ماهه اضافه کار و کارانه خود اعتراض نمودند.
پرستاران و کارکنان معترض در سخنان خود اظهار داشتند که حق مسکن آنان به مدت ۱۸ ماه است که پرداخت نشده است. همچنین ۱۸ ماه است که مزایایی از جمله حق لباس به آن‌ها تعلق نگرفته است.
از جمله موارد اعتراضی آن‌ها حذف حق جذب آن‌ها از حقوق تیر ماه و پرداخت نشدن آن در ماه گذشته بوده است در حالیکه حق جذب بطور قانونی در حکم حقوقی کارکنان لحاظ شده است.
بروز این مشکلات در حالی است که بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر با درآمد میانگین ماهانه بالای یک میلیارد تومان، یکی از مراکز درآمدزای درمانی کشور محسوب می‌گردد.
در این جلسه دکتر کشمیری رئیس بیمارستان نیز از تلاش خود برای رفع این مشکلات سخن گفت و اظهار امیدواری نمود که با مدیریت دکتر حیدری در دانشگاه علوم پزشکی به زودی ابن مشکلات رفع گردد.
اعتراض پزشکان متخصص درمانگاه تخصصی ابوالفضل
اعتراض پرستاران و کادر درمانی بیمارستان بوشهر در حالی است که هفته گذشته نیز شاهد اعتراض جمعی از پزشکان متخصص درمانگاه تخصصی ابوالفضل بوشهر بودیم.
حدود ۱۹ ماه است که کارانه پزشکان متخصص دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر به آنان پرداخت نشده است. این موضوع سبب اعتراض جمعی از پزشکان متخصص بوشهری شد که خواستار توجه دکتر حیدری رئیس دانشگاه علوم پزشکی به پرداخت کارانه خود مروبط به دی ماه ۹۰ تاکنون می‌باشند.
عدم پرداخت کارانه پزشکان متخصص در طی ۱۹ ماه گذشته در بوشهر در حالی است که مدیر درمان تامین اجتماعی استان در هفته گذشته با اشاره به پرداخت کلیه مطالبات مراکز طرف قرارداد، اعلام کرد: کلیه صورت حساب‌های ارسالی مراکز تابعه دانشگاه علوم پزشکی حسب نرم مطالباتی به صورت کامل پرداخت شده و دانشگاه علوم پزشکی هیچ گونه طلبی از تامین اجتماعی ندارد.
وی افزود: کل صورتحساب‌های بستری بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی در طی سال گذشته ۱۵۸ میلیارد ریال بوده که به مرور و به صورت کامل پرداخت شده است.

احتمال فلج شدن مطهره بهرامی زندانی محبوس در زندان اوین







 "مطهره بهرامی حقیقی" زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین بدلیل عدم رسیدگی پزشکی با احتمال فلج شدن روبروست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وضعیت جسمی "مطهره بهرامی حقیقی" زندانی سیاسی ۶۲ ساله محبوس در بند زنان زندان اوین وخیم گزارش شده است و احتمال فلج شدن ایشان وجود دارد.
این زندانی سیاسی در زمان دستگیری مبتلا به بیماری آرتریت رماتیید در ستون فقرات و گردن، بیماری تیرویید و آب مروارید چشم بوده که پس از ورود به زندان مدارک مربوط به این بیماری‌ها و اعمال جراحی صورت گرفته پیش از ورود به زندان را تحویل بهداری زندان اوین دادند ولی علیرغم مدارک پزشکی و تایید پزشکی قانونی و تشخیص متخصص مغز و اعصاب بیمارستان شهدا و روماتولوژ بیمارستان طالقانی تهران مبنی بر نیاز مبرم به عمل جراحی و به تبع آن مرخصی درمانی تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته و بهداری زندان اوین فقط اقدام به تجویز کورتن و مسکن‌های نموده است. این وضعیت حاد به گونه‌ای است که حتی راه رفتن عادی و طی کردن مسافت‌های کوتاه برای ایشان مشکل می‌باشد.
مطهره بهرامی به همراه همسر ۷۱ ساله‌اش محسن دانشپورمقدم و پسر خود احمد دانشپورمقدم و دو تن از نزدیکان وی به نام ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی روز ۶ دی ماه سال ۸۸ (عاشورا) در منزلشان بازداشت شدند و در یک پروسه قضایی مغشوش و پنهانی محسن و احمد به اعدام و مطهره بهرامی حقیقی به ۱۰ سال زندان همراه با تبعید به زندان رجایی‌شهر کرج، ریحانه حاج ابراهیم دباغ به ۱۵ سال زندان با تبعید به زندان رجایی شهرکرج و هادی قائمی به ۱۵ سال زندان با تبعید به زندان گنبدکاووس محکوم شدند.
اتهام انتصابی این افراد برای صدور این احکام سنگین، ارتباط با سازمان مجاهدین عنوان شده است.
گفتنی است، ۱۸ روز پس از بازداشت این خانواده روزنامه کیهان به نقل از مقامات دادستانی اعلام کردند که افراد بازداشت شده محکوم به اعدام گردیده که همین موضوع منجر به واکنش مهندس میرحسین موسوی در آن زمان گردید.

مجید دری و ایوب پرکار به زندان کارون اهواز تبعید شدند







 مجید دری و ایوب پرکار دو زندانی سیاسی زندان بهبهان بدون دلیل مشخصی به زندان کارون اهواز منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مجید دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دبیر کمیته دانشجویی صیانت از حقوق شهروندی، که مشغول سپری کردن محکومیت خود در زندان بهبهان بود بدون هیچ دلیل مشخصی به زندان کارون اهواز تبعید شد.
مجید دری در ۱۸ تیر سال ۱۳۸۸ در منزل خواهرش در قزوین دستگیر و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال و در تجدید نظر خواهی به ۶ سال زندان در تبعید به زندان ایذه محکوم شد.
ایوب پرکار دیگر زندانی سیاسی سالخورده زندان بهبهان خلبان اخراجی ارتش بوده و سال ۱۳۸۹ از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان بهبهان تبعید شد.
این زندانی سیاسی که پیش‌تر به اتهام رابطه با سازمان مجاهدین از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اعدام و سپس با حکم شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۲۰ سال حبس محکوم شده بود پس از تائید حکم به زندان بهبهان تبعید شده و در میان زندانیانی با جرایمی چون قتل و مواد مخدر نگهداری می‌شد.
مسئولین هنگام انتقال این دو زندانی سیاسی به زندان کارون اهواز هیچ‌گونه توضیحی از علت انتقال ایشان مطرح نکرده‌اند.
گفتنی است، بتازگی نامه ای با امضاء فعالین سیاسی و مدنی منتشر شده که وضعیت زندان کارون را نگران کننده توصیف می‌کند.

شکستگی دست پژمان عبدالحسین‌زاده به هنگام بازداشت







پژمان عبدالحسین‌زاده از زندانیان سیاسی است که در تاریخ هفتم خرداد ماه امسال با یورش ماموران امنیتی به محل کارش بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل می‌شود. در زمان بازداشت که ماموران با او درگیر می‌شوند وی از ناحیه دست دچار شکستگی می‌شود.
به گزارش تارنمای جرس، پژمان عبدالحسین‌زاده از معترضان پس از انتخابات ۸۸ است که در راهپیمایی ۲۵ بهمن به درخواست رهبران جنبش سبز شرکت می‌کند. وی در‌‌ همان روز توسط سپاه پاسداران بازداشت و پس از بازجویی اولیه در پایگاه مقداد واقع در خیابان آزادی، به بند دو الف سپاه در زندان اوین منتقل می‌شود.
این زندانی سیاسی، پس از سه ماه با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد و به صورت غیابی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه محاکمه شده و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم می‌شود.

اعتصاب ۵۰۰ تن از کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه







سندیکای کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه اهواز از اعتصاب بیش از ۵۰۰ کارگر این کارخانه از صبح روز هفتم مرداد خبر داده است.
به گزارش تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران، "مسئولین نیشکر هفت‌تپه به خواسته‌های کارگران پاسخی نداده‌اند و این اعتصاب همچنان ادامه دارد."
"عدم واگذاری شرکت نیشکر هفت‌تپه و منازل سازمانی آن به سپاه پاسداران، شکسته شدن فضای امنیتی در شرکت نیشکر هفت‌تپه، اخراج اعضای هیأت مدیره کارخانه و ابقای مدیر عامل فعلی کارخانه" از جمله درخواست‌های کارگران اعتصاب‌کننده است.
کارگران نیشکر هفت تپه خواستهای خود را در ۵ بند تنظیم کرده‌اند و خواهان تحقق آن‌ها هستند.
این خواست‌ها عبارتند از:
۱- بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل که از سال ۱۳۸۷ پیگیریهای لازم در این مورد از سوی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه صورت گرفته است. بطوریکه بر اساس این پیگیری‌ها نامه‌ای از وزارت کار به اداره کار استان و از اداره کار استان به اداره کار شهرستان شوش جهت بازنگری در طرح طبقه بندی مشاغل کارگران هفت تپه ابلاغ شده است اما تاکنون ترتیب اثری به این ابلاغیه داده نشده است.
۲- اخراج اعضای هیات مدیره کارخانه به نامهای حسن عبدالهی، رضا مددی، کاظمینی و برزو احمدی که دو شغله هستند. برزو احمدی رئیس سابق اداره اطلاعات شوش‌تر بوده و در اخراج کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراضات سالهای ۸۶ و ۸۷ این کارگران نقش موثری داشته است.
۳- ابقا بکار مدیر عامل فعلی کارخانه آقای فرشید مومن غریب که از کار خود تعلیق شده و احتمال اخراج وی بر سر زبان‌ها افتاده است. وی از پرسنل قدیمی کارخانه نیشکر هفت تپه می‌باشد
۴- عدم واگذاری شرکت نیشکر هفت تپه و منازل سازمانی آن به سپاه
۵- شکسته شدن فضای امنیتی در شرکت نیشکر هفت تپه که بدنبال اعتراضات کارگران از سال ۱۳۸۶ به این سو بر شرکت حاکم شده است بطوریکه از آن تاریخ به این سو با سیطره افراد امنیتی بر اداره شرکت بسیاری از کارگران معترض منجمله اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به نامهای علی نجاتی، فریدون نیکو فر، محمد حیدری، جلیل احمدی، رضا رخشان و قربان علیپور از کار خود اخراج شدند.

صدور حکم قطع دست یک متهم به سرقت در آبادان







 رییس دادگستری شهرستان آبادان از صدور حکم قطع ید برای یک متهم به سرقت در این شهرستان خبر داد.
به گزارش سایت رسمی دادگستری استان خوزستان، نعمت‌الله بهروزی در تشریح این خبر مدعی شد: "به دنبال شکایت عده‌یی از شهروندان مبنی بر سرقت طلاجات، وجه نقد و کارت‌های اعتباری بانکی؛ دستور قضایی برای شناسایی سارقان صادر و در ‌‌نهایت سرکرده این باند از طریق دوربین‌های مداربسته شناسایی شد."
وی افزود: "متهم در یکی از هتل‌های خرمشهر همراه با یک خانم، که همدست وی در فروش طلاجات بود، دستگیر شد. همچنین یک نفر مالخر نیز در این خصوص در اهواز شناسایی و دستگیر شد."
بهروزی همچنین اضافه کرد: "پس از رسیدگی به اتهام دستگیر‌شدگان، متهم ردیف اول درباره سرقت مستوجب حد، به قطع چهار انگشت دست، درباره سرقت تعزیری به رد مال به مبلغ ۱۸۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، درباره تمرد از ماموران به تحمل ۱۰ ماه حبس و درباره رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد و متهم ردیف دوم نیز به تحمل دو سال حبس و ۱۷۳ ضربه شلاق محکوم شد. همچنین فرد مالخر نیز به تحمل دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد."