۱۳۹۲ مهر ۱۶, سه‌شنبه

احمد عسگری آزاد شد







 احمد عسگری روزنامه نگار و فعال دانشجویی با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احمد عسگری فعال دانشجویی و از دانشجویان رشته روابط بین الملل دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز، شب پنج‌شنبه ۳۰ خرداد ماه در پارک فدک تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
مامورین امنیتی پس از بازداشت این فعال دانشجویی را به منزلش برده و ضمن تفتیش منزل، لوازم شخصی وی را ضبط کرده و با خود میبرند.
گفتنی است، احمد عسگری که در روزنامه های کارون و مردم سالاری فعالیت کرده، سابقه بازداشت در سال ۱۳۸۸ را نیز داشته است.

گزارشی از وضعیت بهداشتی زندان مرکزی بندرعباس







وضعیت بهداشت در زندان بندرعباس بسیار نگران کننده است و بهداری زندان فاقد دارو و وسایل پزشکی است.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: "پزشکان و مسئولین بهداری زندان بندرعباس طی ۶ ماه گذشته حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. عدم دریافت حقوق کادر پزشکی سبب بروز مشکلاتی در رسیدگی ایشان به وضعیت زندانیان بیمار شده است."
وی در ادامه گفت: "پیش‌تر هفته‌ای یکبار دکتر دندانپزشک به زندان مراجعه می‌کرد و فقط اقدام به کشیدن دندان زندانیان می‌کرد، ولی این امکان نیز مدتی است قطع شده زیرا دیگر دارو و وسایل پزشکی برای کشیدن دندان ندارد."
وی همچنین گفت: "یکی از زندانیان بند امنیتی زندان بندرعباس (بند ارشاد) به نام عبدالرئوف لشتغانی ۲۳ که به اتهام جاسوسی در این بند بسر می‌برد بدلیل عدم وجود دارو از درد بخود می‌پیچد. وی ۴ روز است که درد می‌کشد و دکتر به وی قرض آمیتریب‌ترین (قرص خواب) تجویز کرده‌اند تا بر روی دندانی که درد می‌کند بگذارد. پزشک زندان آقای پناهی روز گذشته آمده و گفته خانواده زندانی سر سوزن و داروی بی‌حسی بنام کاربون دندانپزشکی و لیدوکائین تهیه کنند تا هفته آینده دندانش را بکشند."
این منبع در ادامه گفت: "در زندان بندر عباس بندی وجود دارد به نام بند ۱۰ که بیش از ۴۰۰ زندانی مبتلا به ایدز، سل، هپاتیت و اعتیاد در آن نگهداری می‌شوند. این بند شامل ۲ طبقه است و مسئولین نام آن را بند سلامت گذاشته‌اند. در این بند هفته‌ای دو تا سه نفر از زندانیان فوت می‌کنند. مسئولین گاهی از این بند به عنوان تنبیه استفاده می‌کنند و زندانیانی که مورد غضب واقع می‌شوند را به این بند منتقل می‌کنند. این بند به حدی آلوده است که زندان‌بان‌ها حتی هنگام اخذ آمار و با وجود ماسک وارد آن نمی‌شوند و بازدید کنندگان نیز هیچ‌گاه از آن دیدن نمی‌کنند و می‌گویند هوای این بند بیماری زاست. زندانیان بند ۱۰ باید بصورت مرتب شیر مصرف کنند ولی بهداری زندان نه تنها شیر به ایشان نمی‌دهد بلکه از تامین داروهای ضروری ایشان هم شانه خالی می‌کند."

نگرانی خانواده مولوی نقشبندی "امام جمعه راسک" از عدم پاسخ گویی مسئولان امنیتی







 پس از گذشت ۲۰ روز از آخرین جلسه دادگاهی مولوی نقشبندی امام جمعه شهرستان راسک و ۱۰ نفر دیگر از همراهانش هیچ خبری از ابلاغ حکم وجود ندارد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این در حالی است که قاضی پرونده پس از آخرین جلسه دادگاه که ماه گذشته روز سه شنبه ۲۷ شهریور ماه سال جاری برگزار شد، آخرین مدت ابلاغ حکم دادگاه را ۷ روز پس از جلسه دادگاه اعلام کرد، اما با گذشت ۲۰ روز هیچ خبری از ابلاغ حکم به این زندانیان عقیدتی- سیاسی وجود ندارد.
یکی از بستگان مولوی نقشبندی در این زمینه گفت: ۲۰ روز از جلسه دادگاه می‌گذرد اما به خانواده‌ها در مورد حکم این زندانیان هیچ اطلاعی نمی‌دهند. و تا الان دو بار قول ملاقاتی داده‌اند که هر دو بار به بهانه‌های غیر موجه به تاخیر انداخته‌اند. یکی از مسئولین زندان به خانواده می‌گوید: چون رئیس زندان به مسافرت رفته است نمی‌توانیم ملاقاتی بدهیم. این در حالی است که بقیه زندانیان حق ملاقاتی دارند و ملاقاتی ندادن به خانواده مولوی نقشبندی ایجاد نگرانی کرده است.
شایان ذکر است پس از آخرین جلسه دادگاه، محمد مرزیه دادستان زاهدان با حضور در زندان مرکزی زاهدان که محل حبس مولوی نقشبندی و همراهانش است تهدید کرده است که حکم اعدام عده‌ای از شما صادر خواهد شد. و این در حالی است که زندانیان مذکور تمام اتهامات موجه را در جلسه دادگاه زیر شکنجه عنوان کرده و بر بی‌گناهی خود تاکید کرده‌اند.
فتحی‌محمد نقشبندی، عبدالغفار نقشبندی، ملک محمد آبادیان، هادی آبادیان، عبدالله آبادیان، گل محمد پلیده‌ای، جابر آبادیان، فواد آبادیان، نظام الدین ملازاده، فقیر محمد رئیسی، حمید ملازاده به اتهام قتل مصطفی جنگی‌زهی بازداشت و در حال محاکمه هستند.

تعویق ۵ ماه حقوق کارگران فولاد آلیاژ ملایر







 یک فعال کارگری در همدان از تاخیر ۵ ماهه حقوق ۲۴۰ کارگر شاغل در کارخانه ذوب آهن آلیاژی ملایر خبر داد.
به گزارش ایلنا، فرامرز اصلانی، دبیر خانه کارگر استان همدان، با بیان اینکه ذوب آهن ملایر در نتیجه رکود بازار کار و سوءمدیریت به حالت نیمه تعطیل درآمده است، گفت: "در حال حاضر ۸۰ درصد از کارگران شاغل در کارخانه حضور فیزیکی ندارند و تنها تعدادی از آنان که در بخش نگهبانی و تأسیسات کارخانه مسئولیت دارند در محل کار خود حاضر می‌شوند."

این فعال کارگری با اشاره به بلاتکلیفی کارگران، افزود: "تعداد کارگران این واحد ۳۰۰ نفر است که ۶۰ نفر از آنان با وجود ماهیت استمراری شغل‌شان، از خردادماه سال جاری با اتمام قرارداد کاری‌شان تعدیل شده‌اند."
او بیان اینکه در طول شش ماهی که از سال ۹۲ می‌گذرد کارگران فقط یک ماه در قالب مساعده حقوق دریافت کرده‌اند، در مورد معوقات حقوقی ۶۰ کارگر تعدیل شده نیز گفت: "۶۰ کارگر اخراجی هنوز تسویه حساب نشده‌اند."
این فعال کارگری در استان همدان همچنین تصریح کرد: "علاوه بر ۵ ماه حقوق، عیدی، پاداش و سنوات یک سال گذشته (۹۱) کارگران نیز پرداخت نشده است."
اصلانی وضعیت معیشتی کارگران این واحد تولید آهن را نامناسب توصیف کرد و گفت: کارگران تعدیل شده با آنکه از خرداد ماه بیکار شده‌اند هنوز نتوانسته‌اند از مقرری بیمه بیکاری استفاده کنند.
وی در ادامه درباره رعایت نشدن اصول ایمنی و حفاظت فنی در کارخانه فولاد آلیاژی ملایر اظهار داشت: "بکار گیری کارگران غیر متخصص در بخشهای از کارخانه که کارگران نیاز به آموزش و مهارت دارند باعث ازدیاد حوادث کارگری در این کارخانه شده است."
او در ادامه به ذکر دو نمونه از حوادث شغلی این واحد پرداخت و گفت: " آخرین حادثه در ۲۹ بهمن ماه سال ۹۱ اتفاق افتاد که کارگری ۲۲ ساله با نام «فرهاد دردی» در قسمت قراضه آهن مشغول به کار بود که هنگام جابجایی «زنبیل قراضه» دچار حادثه شد و پس از اعزام به بیمارستان غرضی ملایر بر اثر شدت خونریزی داخلی جان خود را از دست داد. همچنین، ۴۲ روز پیش از حادثه مذکور، کارگر دیگری با نام «یاسر می‌آبادی» ۲۹ ساله، که در بخش نورد این کارخانه مشغول به کار بود نیز دچار حادثه شغلی شد و جان خود را از دست داده است."
اصلانی با اشاره به مشکلات زیست محیطی این واحد تولیدی تصریح کرد: "این کارخانه به سبب نداشتن دستگاه‌های تهویه هوا و فیلتر تصفیه، سلامت کارگران و همچنین ساکنین روستاهای همجوار را تهدید می‌کند."
دبیر خانه کارگر همدان در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از فرسوده بودن ماشین آلات کارخانه که به میزان قابل توجه‌ای تولید را کاهش داده است گفت: "مالک کارخانه بجای نصب ماشین الات نو در کارخانه از دستگاهای فرسوده‌ای که توان تولید ندارند استفاده کرده است."
اصلانی در ادامه به ذکر دیگر مشکلات کارخانه فولاد آلیاژی ملایر برای ادامه تولید پرداخت و با یادآوری بدهی‌های سنگین مالی این واحد به تامین اجتماعی، اداره برق و گاز گفت: "میزان بدهی‌های این کارخانه به این ادارات به ترتیب ۲، ۳ و یک میلیارد تومان است."

مخالفت دادستان شیراز با آزادی مشروط احمد موسوی







دادستان شیراز از آزادی احمد موسوی٬ فرماندار بوانات در دولت اصلاحات و از چهره های سر شناس اصلاح طلب استان فارس با استفاده از ماده قانونی آزادی مشروط ممانعت کرد.
به گزارش سحام نیوز٬ سید احمد موسوی در ایام بعد از انتخابات ۸۸ به مدت ۲ماه در ساختمان اداره اطلاعات شیراز در بازداشت به سر می برد.
وی شانزدهم شهریور ماه امسال توسط وزارت اطلاعات احضار و سپس برای اجرای حکم ۴ ماه حبس تعزیری به زندان عادل آباد شیراز منتقل شده است و با توجه به ایام مدت بازداشت و مدت سپری شده در زندان بر اساس ماده قانونی آزادی مشروط و یا مرخصی متصل به آزادی امکان آزادی را داشته است٬ اما موسوی تبار٬ دادستان شیراز از آزادی این زندان سیاسی ممانعت به عمل آورده است.
این فعال سیاسی در ایام انتخابات ریاست جمهوری در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی مشغول به فعالیت بوده است.

مدیر مسئول سایت انتخاب بازداشت شد








 مصطفی فقیهی، مدیر مسئول سایت انتخاب، صبح روز دوشنبه ۱۵ مهر ماه بازداشت شده است.
به گزارش وبسایت کلمه٬ مصطفی فقیهی، مدیر مسئول سایت انتخاب صبح روز دوشنبه به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی بازداشت شد.
آقای فقیهی هم اکنون به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است. سایت انتخاب یکی از سایت های اصلی حامی دکتر حسن روحانی است و از آن به عنوان تریبون غیر رسمی دولت جدید یاد می شود.

۱۳ تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز احضار شدند







 بیش از ۱۳ تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی یک ماه گذشته به اداره اطلاعات احضار شده اند.
به گزارش ندای سبز آزادی این دانشجویان به صورت تلفنی به ساختمان پلاک ۱۰۰ اداره اطلاعات شیراز احضار و پس از چند ساعت بازجویی آزاد شده اند.
اکثر دانشجویان احضار شده از فعالان ستاد روحانی در شیراز بوده اند و به آنان تذکر داده شده انتخابات تمام شده و از این پس هر گونه فعالیت غیر قانونی بوده و با آن برخورد خواهد شد.براساس این گزارش حداقل با خانواده ۳ تن از دانشجویان تماس تلفنی گرفته شده و از آنان خواسته شده است که مواظب فرزندان خود باشند.

تجمع کارگران در مقابل کارخانه روغن نباتی جهان زنجان







ظهر دیروز، ۴۰۰ نفر از کارگران کارخانه روغن نباتی جهان به منظور تبدیل وضعیت این کارخانه در مقابل این کارخانه در زنجان تجمع کردند.

به گزارش فارس، یکی از کارگرانی که در این تجمع حضور داشت، گفت: "هر هفته یک تصمیم جدیدی در کارخانه گرفته می‌شود، و مدیر عامل شرکت در مدت چهار ماه فقط یکبار به مدت چند ساعت در کارخانه حضور پیدا کرده است".
وی با اشاره به اینکه این کارخانه به حال خود رها شده است، افزود: "متاسفانه تصمیم‌گیری درستی در زمینه فعالیت این کارخانه وجود ندارد و تصمیم قاطعی در زمینه تامین مواد اولیه آن وجود ندارد."

این کارگر با اشاره به اینکه هر روز تصمیم جدیدی برای کارگران شاغل در این کارخانه اتخاذ می‌شود، تصریح کرد: "کارگران این کارخانه برای رسیدگی به وضعیت خود چندین بار به اداره کار نیز مراجعه کرده‌اند، ولی تصمیم درستی در این زمینه گرفته نشده است."
وی با اشاره به اینکه تجمع‌های کارگران تا زمان رسیدگی به وضعیت آنها ادامه پیدا می‌کند، افزود: "در صورتی که به وضعیت موجود رسیدگی نشود، در مرحله بعد در مقابل استانداری زنجان تجمع خواهیم کرد تا از این طریق وضعیت موجود را تغییر دهیم."
این کارگر با بیان اینکه در حال حاضر کارخانه در وضعیت نیمه تعطیل قرار دارد، اضافه کرد: "تعداد کارگرانی که در حال نیمه تعطیل در کارخانه مشغول به کار هستند، در حدود ۳۰۰ نفر است."
وی با بیان اینکه امروز نیز ۴۰۰ نفر از کارگران در مقابل این کارخانه تجمع کردند، از مسئولان خواست اقدامات لازم را در زمینه رسیدگی به امور کارگران این کارخانه انجام دهند.
این نماینده کارگری در زمینه دریافت حقوق و مزایای کارگران نیز اظهار داشت: "ما حقوق می‌گیریم، اما هر ماه باید تجمع کنیم و حقوق بگیریم. دیروز نیز پس از تجمع کارگران مقرر شد تا ۲۵ مهر ماه یک نفر پاسخگوی این کارگران باشد."

انتقال عبدالله مومنی به بهداری زندان اوین







درد شدید کلیه و روده عبدالله مومنى، سخنگوى دربند سازمان ادوار تحکیم را نیمه شب راهى بهدارى اوین کرد.
فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنى با اعلام این خبر به کلمه افزود: "بر اثر همین وضع نامناسب جسمى آقاى مومنى امروز دوشنبه درحالیکه اعضاى خانواده براى ملاقات به زندان مراجعه کرده بودند نتوانست به سالن ملاقات بیاید و با خانواده خود دیدار کند."
آدینه وند با ابراز نگرانى از وضعیت سلامتى همسرش گفت: "درپى بى توجهى و مانع تراشى مقامات دادستانى تهران نسبت به وضعیت جسمى و درمان آقاى مومنى که منجر به تشدید بیمارى سنگ کلیه وى شده است، شب گذشته درد شدید موجب اعزام اورژانسى ایشان به بهدارى زندان اوین شد که تنها اقدام صورت گرفته تزریق چندین مسکن بوده است."
همسر عبدالله مومنى همچنین گفت: "تزریق مسکن به گفته مسئولان بهدارى زندان باتوجه به عدم مجوز خروج این زندانى سیاسى از اوین جهت طى مراحل تشخیص و درمان به طور مرتب بایستى ادامه یابد تا دستکم درد شدید را قابل تحمل سازد."
خانم آدینه وند همچنین اظهار داشته است سال گذشته پزشکان معتمد دادستانى تایید کرده بودند که عبدالله مومنى از سنگ کلیه و نیز ناراحتى روده رنج مى برد اما تاکنون مقامات دادستانى با مجوز درمان وى مخالفت کرده اند.
این زندانى سیاسى همچنین از بیمارى پوستى نیز رنج مى برد.
به گفته خانواده مومنى این مشکلات جسمى همگى ناشى از دوره چهارونیم ساله حبس بوده و پىش از آن سابقه اى نداشته است.
عبدالله مومنى که از ٣٠خرداد ٨٨ بازداشت شده بیش از سه سال و نیم است که از حق مرخصى حتى به منظور درمان نیز محروم بوده است.

صدور یک حکم کورکردن چشم و بريدن گوش







دختر جوانی که توسط پسری با اسید مورد حمله قرار گرفته، یک چشمش کور شده و نیمی از صورتش هم از بین رفته است روز گذشته در جلسه دادگاه خواستار قصاص متهم شد و هیات قضات در حکمی به قصاص چشم و گوش متهم رای دادند.
به گزارش شرق، کاکلی نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، در جایگاه ایستاد و گفت: "متهم که جمشید نام ‌دارد اول فروردین‌ماه سه سال قبل، در پارکی در تهرانسر شیرین را مورد حمله قرار داده و باعث کوری چشم، از دست دادن گوش سمت راست و سایر جراحات بدنش شده که پزشکی قانونی نیز آن را تایید کرده است. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست مجازات برای متهم را دارم."
در ادامه شیرین در جایگاه حاضر شد. او گفت: "آبان سال ۸۸ بود که با جمشید آشنا شدم و هشت‌ماه با هم ارتباط داشتیم. مدتی که از رابطه ما گذشت فهمیدم جمشید مردی نیست که بتوانم با او خوشبخت باشم. به خاطر رفتارهای بدی که با من داشت می‌خواستم از او جدا شوم اما می‌ترسیدم. او کتکم می‌زد و اذیتم می‌کرد بعد خواهش و التماس می‌کرد تا او را ببخشم. او مرا سوار موتور می‌کرد و دور تهرانسر می‌چرخاند و کتکم می‌زد. از دستش خسته ‌شده‌ بودم اما چون آدم خشنی بود و من هم حامی نداشتم می‌ترسیدم از او جدا شوم. جمشید تهدید می‌کرد به برادرم آسیب می‌رساند تا اینکه جمشید به خاطر مساله‌ای به زندان افتاد و این فرصت مناسبی برای جدایی ما بود. من رابطه‌ام را با او قطع کردم و فکر می‌کردم وقتی از زندان بیرون آمد دیگر همه‌چیز تمام می‌شود در این مدت با پسر دیگری رابطه برقرار کرده‌ بودم و قرار بود با هم ازدواج کنیم چون آن زمان پدرم نبود منتظر بودیم پدرم بیاید و آن پسر و خانواده‌اش به خواستگاری بیایند. در همین مدت جمشید از زندان آزاد شد. او دست‌بردار نبود و مرتب من را اذیت می‌کرد. هربار خط تلفنم را عوض می‌کردم شماره را پیدا می‌کرد و با من تماس می‌گرفت. تا اینکه یک روز قبل از حادثه جلو در خانه ما آمد و مرا به زور سوار ماشین دوستش کرد. جمشید مرا به باغی برد. خیلی می‌ترسیدم هرچه می‌گفت سکوت می‌کردم مرتب خواهش و التماس می‌کرد تا من برگردم درنهایت گفتم به خانه می‌روم و فکر می‌کنم. در خانه با او تلفنی صحبت کردم و گفتم می‌خواهم با پسری ازدواج کنم و بهتر است دیگر قبول کند ما نمی‌توانیم با هم دوست باشیم. فردای آن روز جمشید گفت می‌خواهم برای آخرین‌بار تو را ببینم. صبح بود به فلکه تهرانسر رفتم جمشید هم آمد و ناگهان اسید را روی صورتم ریخت من در خیابان می‌دویدم و جیغ می‌کشیدم کسی کمکم نمی‌کرد بعد یک مرد مرا سوار ماشین کرد و به درمانگاه رساند و بعد هم دچار کوری چشم و آسیب‌های دیگر شدم."
شیرین همچنین برای صدمات وارده به چشم، گوش و بینی‌اش درخواست قصاص کرد و برای جراحات سایر قسمت‌های بدنش دیه خواست.
سپس حسن‌آقاخانی یکی از وکلای شیرین در جایگاه حاضر شد و ضمن تاکید بر درخواست قصاص گفت: "ما می‌دانیم قصاص با اسید امکان‌پذیر نیست اما با توجه به اینکه راه‌های پزشکی دیگری وجود دارد، درخواست دارم مطابق خواسته موکلم از راه‌های دیگر استفاده شود."
او گفت: "پدر شیرین و امثال او، در سال‌هایی که دشمن به ما حمله کرد، جان به کف گرفتند و جنگیدند تا آسیبی به ما وارد نشود. حالا که این مرد دچار عوارض جنگ شده و چندین‌سال هم اسیر بوده و نتوانسته از دخترش آنطور که باید حمایت کند ما شاهد این هستیم که فرزندش دچار آسیب شدید شده و هیچ‌مرکز یا ارگانی هم از او حمایت نکرده ‌است. هیات قضات، من درخواست دارم به وضعیت شیرین در این پرونده و با توجه به آسیب‌هایی که دیده‌ است رسیدگی شود و درخواست ضرروزیان مادی و معنوی را که نسبت به او وارد آمده‌ است تقدیم کرده‌ایم و درخواست رسیدگی به آن را نیز داریم."
در ادامه جمشید -متهم-در جایگاه حاضر شد. او گفت: "اتهام خودم را قبول دارم من روی صورت شیرین اسید‌پاشیدم و از این کارم پشیمان هستم."
او ادامه داد: "من شیرین را خیلی دوست داشتم و عاشقش بودم ما دوسال با هم رابطه داشتیم و مثل زن و شوهر با هم زندگی می‌کردیم. او بیشتر روزهای هفته را در خانه من بود. من خیلی دوستش داشتم و همیشه حمایتش می‌کردم اما بعد از مدتی فهمیدم با کسی رابطه دارد. آن شخص را پیدا و به شیرین ثابت کردم اشتباه نمی‌کنم. شیرین به من گفت دیگر با کسی دوست نمی‌شود. من چندبار مچ او را گرفته ‌بودم و می‌دانستم با کسانی رابطه دارد اما هربار عذرخواهی می‌کرد. وقتی از زندان آزاد شدم اول گفت دیگر نمی‌خواهد با من دوست باشد اما هرچندوقت یک‌بار تماس می‌گرفت. او مرتب شماره‌اش را عوض می‌کرد و بعد به من زنگ می‌زد. این مساله من را عصبی می‌کرد. هربار هم به من می‌گفت با پسری دوست شده است و می‌خواهد شمال برود. من آن زمان مدتی بود که قرص می‌خوردم و حالم خوب نبود."
متهم درباره روز حادثه گفت: "روز حادثه چندقرص خورده‌بودم و اصلا در حال خودم نبودم. وقتی به من گفت دیگر رابطه ما تمام است تصمیم گرفتم او را بسوزانم البته اول اسید را روی دست خودم امتحان کردم فقط تاول زد با خودم گفتم حتما شیرین هم دوهفته دچار سوختگی می‌شود و دوباره حالت عادی دارد اصلا نمی‌خواستم او را به این وضعیت بیندازم. خیلی از کارم پشیمان هستم. هنوز درست یادم نمی‌آید چه کردم. جزییات را به‌خوبی نمی‌دانم."
وقتی متهم مدعی‌ شد نمی‌داند چه اتفاقی افتاده‌ است، قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه -از شیرین خواست تا ماسکی را که به صورت زده ‌بود، بردارد و روی چشمش را هم باز کند تا متهم ببیند چه اتفاقی برای او افتاده ‌است. رویارویی این دونفر جمشید را به‌شدت ملتهب کرد و او با صدای بلند در جایگاه گریه کرد و گفت قصد نداشت چنین بلایی سر شیرین بیاورد.
متهم گفت: "دوبار در زندان خودکشی کردم. نامه‌ای هم نوشته‌ام که دست یکی از دوستانم است. در آن نوشته‌ام چه اموالی دارم و چه چیزهایی به شیرین بدهند. من بازهم خودکشی می‌کنم و نمی‌توانم زنده بمانم. من شیرین را مثل همسر خودم می‌دانستم ما حتی رابطه جنسی هم داشتیم."
وقتی متهم چنین ادعایی را مطرح کرد، قاضی عزیزمحمدی گفت پس حالا اتهام زنا نیز برشما وارد است و باید در این خصوص از خود دفاع کنید. او همچنین شیرین را خطاب قرار داد و پرسید گفته‌های جمشید را قبول دارد یا نه که شیرین گفت: "قبول ندارم. ما هیچ رابطه جنسی‌ای با هم نداشتیم."
وقتی شیرین انکار کرد جمشید هم این رابطه را انکار کرد و گفت معنای زنا را نمی‌دانسته و حرفش اشتباه بود.
سپس قاضی عزیزمحمدی خطاب به متهم گفت: "تو قصد داشتی زیبایی این دختر را از بین ببری. فکر کردی چون حاضر نشده کنارت باشد پس تا آخر عمرش باید زجر بکشد. این دختر از این به‌ بعد دچار مرگ تدریجی است و تو خودت این را می‌دانستی. اگر از کارهایی که مدعی هستی او انجام داده ناراحت بودی رهایش می‌کردی نه اینکه سال‌ها دنبالش باشی. بنابراین قصد داشتی از او انتقام بگیری. او را نکشتی که یک‌بار بمیرد با این کارت هر لحظه او را کشته‌ای. شیرین علاوه بر اینکه چشم راستش را از دست داده بخشی از بینایی چشم چپش را هم از دست داده و ممکن است به‌طور مطلق کور شود. پس این کار را کردی تا او را زجرکش کنی."
سپس مادر شیرین برای بیان توضیحاتی درخصوص زندگی‌اش در جایگاه حاضر شد. او گفت: "من و شوهرم از هم جدا شده‌ایم. شوهرم مشکلاتی داشت و مریض شد و من دیگر نمی‌توانستم به زندگی با او ادامه بدهم در این مدت هم سعی می‌کردم از دخترم حمایت کنم اما جمشید خیلی تهدید می‌کرد و می‌ترسیدم به بچه‌های دیگرم هم آسیب برساند. حتی یک‌بار از او شکایت کردم اما دخترم گفت بهتر است رضایت بدهیم تا مشکلی ایجاد نشود. ما هردو از جمشید می‌ترسیدیم."
در ادامه قاضی از متهم خواست تا برای آخرین دفاع در جایگاه حاضر شود. او اتهامش را قبول کرد و گفت: "از کارم پشیمان هستم و هرچه دارم می‌دهم تا شیرین دوباره درمان شود."
در این هنگام قاضی گفت: "باید به‌جز چشم و گوش شیرین نزدیک به ۱۵۰‌میلیون‌ تومان دیه برای سایر قسمت‌های بدنش بپردازی و ۳۰درصد نیز خسارت روانی به او وارد شده ‌است. آیا حاضری در قبال دریافت دیه رضایت شیرین را جلب کنی؟"
متهم گفت: "حاضرم هرکاری که لازم است برای درمان شیرین انجام دهم و جبران خسارتی را که به او وارد شده ‌است قبول می‌کنم."
در پایان هیات سه‌نفره قضات (واعظی، مقدم‌زهرا و عزیزمحمدی رییس دادگاه) وارد شور شدند و متهم را به قصاص چشم و لاله گوش راست و پرداخت دیه برای سایر قسمت‌های بدن شیرین محکوم کردند.

تجمع صدها کارگزار مخابرات روستایی در مقابل شرکت مخابرات







 صدها تن از کارگزاران مخابرات روستایی در اعتراض به اجرا نشدن مصوبه مجلس درباره استمرار بیمه و انعقاد قرارداد مستقیم کار، در مقابل ساختمان شرکت مخابرات ایران در تهران تجمع کردند.
به گزارش فارس، امروز کارگزاران دفاتر ICT از استان‌های مختلف مقابل ساختمان شرکت مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل تهران تجمع کردند.

پیش از این نیز بارها کارگزاران دفاتر ICT روستایی برای طلب خواسته‌هایشان دست به تجمع زده‌اند. چند بار تجمع مقابل مجلس و تجمع مقابل هتل المپیک در زمان برگزاری همایش دفاتر ICT روستایی برخی از این دفعات بوده است. اما گویا تاکنون مشکل این افراد بنای حل شدن نداشته است.

در تجمع امروز نیز حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر حضور داشتند. این افراد پارچه نوشته‌هایی را در خصوص احقاق حقوق‌شان از مخابرات تهیه کرده بودند. شعارهایی هم سر می‌دادند و با بردن نام چند مدیر مخابراتی از آنها می‌خواستند حیا کنند، حق شان را ادا و صندلی را رها کنند. این کارگزاران دفاتر ICT روستایی علت تجمع‌شان را به خبرنگار فارس این طور توضیح دادند که: خواستار اجرای قانون بودجه امسال در خصوص پرداخت حق بیمه و انعقاد قرارداد مستقیم با مخابرات هستند.

حرف اصلی این افراد این بود که در بند ۶۲ قانون بودجه ۹۲ آمده است که مخابرات باید طبق قانون کار با «کارگزاران روستایی» قرارداد مستقیم منعقد و بیمه سنوات گذشته آنها را پرداخت کند که این کار تا امروز انجام نشده است.

تجمع امروز کارگزاران دفاتر ICT روستایی حرف‌های جدیدی داشت که در مشکل کهنه تامین معاش آنها ریشه دارد و بسیار بدتر آنکه واقعیت‌های ناخوشایندی را عیان می‌کند. زیرا در حالیکه که همواره ایجاد ۱۰ هزار دفترICT روستایی مورد مباهات وزارت ارتباطات بوده و برخورداری از وسیع‌ترین شبکه دسترسی افتخار شرکت دولتی پست بانک،‌ اما امروز کارگزاران دفاتر ICT روستایی گفتند: وزارت ارتباطات وظایف دفاتر ICT روستایی را به ما تحمیل کرده،؛ ما از ابتدا دفتر مخابرات بوده‌ایم. نمی‌خواهیم کار شرکت‌های دیگر را انجام دهیم؛ نمی‌خواهم یارانه را پخش کنم؛ زیرا برای ما صرفه ندارد؛ اما تکلیف دولت است. مجبوریم.

نگرانی نسبت به وضعیت جسمی دکتر هانی یازرلو در بند ۳۵۰ اوین







دکتر هانی یازرلو، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ اوین، که تاکنون دوبار عمل جراحی قلب باز انجام داده، نیاز به مراقبت‌های پزشکی در مراکز درمانی مجهز خارج از زندان دارد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی سیاسی در مرداد ماه سال جاری سه مرتبه جهت آزمایشات پزشکی به بیمارستان مدرس تهران منتقل شد.
وی که قرار بود برای تکمیل آزمایش‌های پزشکی و پیگیری درمان خود روز ۲۳ شهریور ماه به بیمارستان اعزام شود پس از آنکه با اصرار زندانبانان اوین مبنی بر پوشیدن لباس زندان و دستبند و پابند مواجه شد، از ادامهٔ درمان انصراف داد.
یکی از بستگان این زندانی سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: "هانی یازرلو آخرین عمل جراحی قلب باز خود را، ۱۰ سال پیش انجام داده است. با توجه به اینکه عمر رگ‌های پیوند شده ۱۰ سال است، به همین دلیل وی باید تحت مراقبت پزشک متخصص قلب قرار گرفته و در صورت لزوم مجددا جراحی قلب باز روی وی صورت گیرد."
این منبع در ادامه گفت: "زمانی که وی در منزل بود همیشه دستگاه فشار خون در کنارش بود ولی مسئولین بند ۳۵۰ در بدو ورود هانی یازرلو دستگاه فشار خون را از وی گرفته و حاضر به تحویل آن نشدند. این درحالی است که فشار خون ایشان در نوسان است و نیاز مبرمی به این دستگاه دارد."
این منبع مطلع در پایان خاطرنشان کرد: "این زندانی سیاسی نیاز به مراقبت ویژه در بیمارستان‌های مجهز دارد و باید در بیمارستان بستری شده و یا به مرخصی درمانی اعزام شود."
آقای یازرلو در اردی‌بهشت ماه سال ۹۱ به اتهام "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" و "اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور" در شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب از سوی قاضی پیرعباسی به ۱ حبس تعزیری و ۱۵ سال تبعید به ایرانشهر محکوم شده بود که این حکم در شعبهٔ ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی زرگر به ۱ سال زندان در مشهد و ۱۵ سال نفی بلد به این شهر، تغییر پیدا کرد.
گفتنی است وی که در شرایط نامناسب جسمی به سر می‌برد، در اواخر اردی‌بهشت ماه سال جاری از سوی ماموران بازداشت و برای اجرای حکم به بند ۳۵۰ زندان اوین تحویل داده شد.
این فعال سیاسی طی ۵ دههٔ اخیر ۵ بار بازداشت شده که ۲ بار آن مربوط به پیش از انقلاب بوده است.

فيس‌بوک و توئيتر رفع فيلتر نخواهند شد







 وزیر ارتباطات می گوید قرار و قولی وجود ندارد که فیس‌بوک و توئیتر رفع فیلتر شود.
به گزارش ایسناف محمود واعظی، وزير ارتباطات و فناوری، اعلام کرد که شبکه‌های اجتماعی فيس‌بوک و توئيتر در ايران همچنان بسته خواهند بود و قرار نيست رفع فيلتر شوند.
واعظی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اينکه "موضوع بررسی فيلتر سايت‌هايی نظير فيس‌بوک و توئيتر به کجا رسيد؟"، گفته که "قرار نيست اين سايت‌ها رفع فيلتر شوند و تحت همان شرايطی که بوده‌اند خواهند ماند."
وزير ارتباطات درباره حضور مقام‌های دولت حسن روحانی در فيس بوک و توئيتر و وضعيت عضويت آنها، تنها گفته است که "از خودشان سوال کنيد."
اظهارات آقای واعظی در حال مطرح می‌شود که طی هفته‌های گذشته گمانه زنی‌های زيادی درباره احتمال رفع فيلتر از برخی شبکه‌های اجتماعی بويژه فيس‌بوک و توئيتر بر سر زبان‌ها افتاده بود. به رغم ممنوعيت‌های دولتی، ميليون‌ها ايرانی در حال حاضر عضو اين دو شبکه پر طرفدار هستند.

محکومیت یک دانشجوی اهل سنت به ۲۱ ماه زندان







مرتضی وفایی دانشجوی اهل سنت و شهروند مشهد در دادگاه انقلاب به ۲۱ ماه زندان محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرتضی وفایی وبلاگ نویس و دانشجوی ۲۷ ساله ادبیات عرب دانشگاه آزاد قم در تاریخ ۱ فروردین ماه سال جاری بازداشت شد.
وی که از شهروندان اهل سنت شهر مشهد به شمار می‌رود در پی بازداشت ایوب آراسته شهروند اهل سنت قشم بازداشت شد.
مرتضی وفایی ابتدا به اداره اطلاعات مشهد منتقل و پس از ۵ روز که در سلول انفرادی نگهداری شد به اداره اطلاعات جزیره قشم تحویل داده شد.
این دانشجوی اهل سنت مدت ۷ ماه را در اداره اطلاعات جزیره قشم تحت فشار قرار داشت و در ‌‌نهایت در دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۲۱ ماه حبس تعزیری محکوم گردید.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "مرتضی وفایی را روز یک‌شنبه (۱۴ مهر ماه) به بند امنیتی (ارشاد) زندان بندرعباس وارد کردند. وی در هنگامی به بند امنیتی وارد می‌‍شد همچنان آثار ضرب و شتم بر سر و صورت خود داشته است."
گفتنی است، ایوب آراسته، هم‌پرونده‌ای این دانشجوی اهل سنت همچنان بصورت بلاتکلیف در اداره اطلاعات قشم نگهداری می‌شود.

علیرضا بهشتی شیرازی به زندان اوین بازگشت







 با تمدید نشدن مرخصی، علیرضا بهشتی شیرازی به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت.
به گزارش کلمه، سید علیرضا بهشتی شیرازی، مشاور ارشد میرحسین موسوی که در دادگاه انقلاب به پنج سال حبس محکوم شده است، پس از دو هفته مرخصی به همراهان خود در زندان اوین پیوست.
روزهای آخر تابستان تعدادی از زندانیان سیاسی از بند ۳۵۰ و بند زنان زندان اوین آزاد شدند و وعده ی آزادی های بیشتر از سوی مسئولان در حالی به طور چشمگیری خانواده ها را چشم انتظار گذاشته است که همچنان زندانیان سیاسی زیادی با حکم های ناعادلانه در زندان های کشور دوران حبس خود را می گذرانند.
این روند با بازگشت زندانیان سیاسی ای چون بهشتی شیرازی که پس از دو سال به مرخصی آمده بود، خوش بینی ها را از آزادی همان معدود زندانیانی که تنها چند ماه تا پایان دوره ی حبس شان باقی بود کمرنگ کرده و شائبه ی سواستفاده از آزادی ها را به جای حسن نیت در میان مردم و خانواده های زندانیان سیاسی تقویت کرده است.

وضعیت وخیم جسمی حسن جوانی در زندان بندرعباس و کم توجهی مسئولین







 با وجود وضع وخیم جسمی حسن جوانی، زندانی سیاسی زندان بندرعباس، مسئولین نسبت به دمان وی کم توجهی می‌کنند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی سیاسی ۵۷ ساله زندان بندرعباس که از عارضه قلبی، مشکلات پروستات و همروئید رنج می‌برد، تا کنون از امکانات پزشکی مناسب محروم بوده است.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: وی باید در مراکز درمانی خارج از زندان بستری یا به مرخصی استعلاجی اعزام شود ولی مسئولین نسبت به بیماری‌های وی کم توجهی می‌کنند. این موضوع با توجه به شرایط بد بهداری و کمبود امکانات و پزشک متخصص برای حسن جوانی خطر ناک است.
این زندانی سیاسی که سابقه بازداشت و زندان‌های طولانی مدت در دهه شصت را داشته است، این‌بار در مهر ماه ۱۳۹۰ بازداشت و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و هواداری از یکی از گروههای معاند نظام به ۱۰ سال حبس در تبعید زندان بندرعباس محکوم شد و این حکم عینا در دادگاه تجدیدنظر به تایید رسید.
گفتنی است، همجرم وی محمدرضا (میثم) حسینی نیز در‌‌‌ همان شعبه به تحمل ۲ سال حبس در تبعید زندان مرکزی بندر عباس محکوم شد که طی هفته گذشته با پایان دوران محکومیت خود از این زندان آزاد شد.