۱۳۹۲ آبان ۲۸, سه‌شنبه

توقف تولید و تعویق سه ماهه حقوق ۱۲۰ کارگر کوهرنگ شهرکرد









دبیر خانه کارگر شهر کرد از تعویق سه ماه و نیم حقوق ۱۲۰ کارگر کارخانه لبنیات کوهرنگ خبر داد و گفت: تولید در این کارخانه از مهر ماه سال جاری متوقف شده است اما کارگران در محل کار حضور می‌یابند.

«عبدالله رئیسی» با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارفرمای این کارخانه محصولات لبنی به بهانه افزایش مشکلات مربوط به کمبود نقدینگی، کارخانه را موقتا تعطیل اعلام کرده است و کارگران در طول یک ماه گذشته در محل کارخانه بلاتکلیف‌اند. 

او تعداد کارگران این واحد را در سال گذشته ۲۰۰ نفر ذکر کرد و افزود: ۸۰ کارگر در شش ماهه نخست سال جاری به مرور با اتمام قرار داد کاری‌شان تعدیل شده‌اند.

دبیر خانه کارگر شهرکرد شروع مشکلات تولید و به تبع کارگران را از سال ۸۶ در پی واگذاری کارخانه از بخش دولتی (بنیاد شهید) به بخش خصوصی عنوان کرد و گفت: کارفرما در خصوص مشکلات واحد خود به کارگران پاسخگو نیست و در میان مسئولان استانی نیز قاطعیتی برای حل مشکلات کارگران مشاهده نمی‌شود.

رئیسی در خاتمه تجهیزات و ماشین آلات این واحد تولید لبنیات را «مدرن» توصیف کرد و گفت: ادعای اقتصادی نبودن فعالیت با توجه به تکنولوژی مورد استفاده در این کارخانه خلاف واقع است.

گفتنی است، گروه صنعتی فلات کوهرنگ در شهر کیان از توابع شهرستان شهرکرد و در فاصله هفت کیلومتری مرکز استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است.

تجمع اعتراضی کارگران تاسیسات دانشگاه علم و صنعت‎








 شصت کارگر پیمانی تاسیسات دانشگاه علم و صنعت در اعتراض به اخراج تعدادی از کارگران این مجموعه و آنچه شرایط ناعادلانه کاری عنوان می‌کردند، صبح امروز در مقابل اداره خدمات این دانشگاه تجمع کردند.
یکی از کارگران معترض که نخواست نامش فاش شود با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارگران بخش تاسیسات دانشگاه علم و صنعت زیر نظر شرکت پیمانکاری «پارس آماد» فعالیت می‌کنند. ۱۰ کارگر ماه گذشته اخراج شدند و پیمانکار اعلام کرده است ۲۰ کارگر دیگر نیز به زودی اخراج می‌شوند.
وی با طرح این ادعا که شرکت پیمانکاری با هر ۶۵ کارگر این مجموعه قرارداد سفید امضا منعقد کرده است، تصریح کرد: تاریخ پایان قرارداد کارگران شهریور ماه سال آینده است اما پیمانکار بدون توجه به این موضوع به اخراج کارگران دست زده است.

به گفته این کارگر، علی رغم آنکه بسیاری از کارگران مدرک تحصیلی فوق دیپلم دارند و در رشته کاری‌شان متخصص هستند؛ کمتر از حداقل‌های مصوب وزارت کار به آن‌ها پرداخت می‌شود.

وی در پایان تصریح کرد: شرکت پارس آماد برای حق شیفت شبانه بر خلاف آنچه قانون کار تعیین کرده تنها ۱۸ هزار تومان به کارگران پرداخت می‌کند و علاوه بر این، فردای شیفت کارگران به آنها اجازه مرخصی (OFF) نمی‌دهد.

وخامت حال مهدی کروبی پس از گذشت بیش از هزار روز حصر







 محمدتقی کروبی فرزند مهدی کروبی گفته پدرش از دو روز پیش به علت مشکلات گوارشی زیر سرم قرار دارد. بنا بر این گزارش عدم دسترسی مهدی کروبی به نور خورشید نیز مشکلات جسمی هم‌چون پوکی استخوان برای او بوجود آورده است.

فرزند مهدی کروبی در گفتگو با تارنمای سحام نیوز گفت: "پدرش شب "تاسوعا" برای درمان مشکلات مربوط به مفاصل پا به بیمارستان منتقل شده و پس از انجام برخی امور درمانی٬ ماموران آقای کروبی را دوباره به محل حصر و حبس خود منتقل نموده‌اند و پس از آن ایشان دچار مشکلات گوارشی شده‌اند و از دو روز قبل تحت درمان و زیر سرم قرار دارند."
وی معتقد است: "عدم دسترسی مهدی کروبی به نور خورشید و هوای آزاد مشکلات جسمی نگران کننده‌ای از جمله پوکی استخوان را برای او بوجود آورده است."

محمد تقی کروبی هم‌چنین گفت: "وزارت اطلاعات پنجره‌های این ساختمان را با صفحات تیره پوشانده و این صفحات مانع از ورود نور خورشید و هوای تازه به داخل ساختمان می شود."

وزارت اطلاعات از برگزاری آزادانه یادبود فروهر جلوگیری کرد







دختر پروانه و داریوش فروهر، دو تن از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای سال ۷۷، در یادداشتی خبر داد که امسال نیز نیروهای امنیتی با برگزاری آزادانه مراسم بزرگداشت والدینش موافق نکرده اند.
پروانه فروهر در یادداشتی که نسخه‌ای از آن را در اختیار جرس قرار داده، نوشته است: در ابتدا برخی نویدهای خوشایند دربارهٔ امکان برگزاری آیین بزرگداشت شنیده می‌شد. برخورد مثبت مسئولان در وزارت کشور و فرمانداری تهران در برابر تقاضانامهٔ کتبی ما نیز سبب خوشبینی بود.
مطابق این نامه وی برای ۲۶ آبان با یک تماس تلفنی به یکی از دفترهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی فراخوانده شده است اما آنچه در ابتدا در این نشست به وی گفته شد "دوپهلو و پرابهام" بوده است.
به گفته پرستو فروهر وی پس از اصرار بر روشن شدن موضع وزارت اطلاعات دریافته است که در صورت  برگزاری مراسم "از شرکت گروهک ‌ها و ضدانقلاب و عناصر مشکوک که در صدد توطئه و جوسازی هستند جلوگیری خواهد شد."
فروهر در ادامه آورده است: در برابر پرسش من که اگر از حضور همرزمان و همراهان سیاسی پدرومادرم و بطورکلی از حضور بخش بزرگی از دگراندیشان در این آیین جلوگیری خواهد شد، پس چه کسانی مجاز به ورود به خانهٔ ما خواهند بود؟ پاسخ دادند «بستگان نسبی و سببی و همسایه‌ها».
گفتنی است در سا‌ل‌های گذشته همواره از برگزاری آزادانه مراسم یادبود قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای توسط نیروهای امنیتی جلوگیری شده است.
پاییز سال ۷۷ عده‌ای از ماموران وزارت اطلاعات اقدام به قتل چندین فعال سیاسی و روشنفکران فرهنگی مانند پروانه و داریوش فروهر، مجید شریف، محمد مختاری، جعفر پوینده کردند که در نهایت با پیگیری دولت اصلاحات این جنایات افشا و به محاکمه عاملین انجامید. با این حال خانواده و وکلای قربانیان هیچ‌گاه از روند رسیدگی حقوقی ابراز رضایت نکردند و آن را محدود به عاملان و نه آمران قتل‌ها دانستند.
همچنین قتل‌های مشابهی در سال‌های پیش از آن رخ داده بود که حاکمیت هیچ‌گاه رسیدگی حقوقی به آن‌ها را نپذیرفت و پرونده قتل‌هی زنجیریه در قوه قضاییه به قتل فروهرها، مختاری و پوینده محدود ماند.
متن کامل یادداشت پرستو فروهر در پی می‌آید:
برای آگاهی!
یکم آذرماه، پانزدهمین سالگرد قتل فجیع داریوش و پروانه فروهر فرامی‌رسد.
در روز چهارشنبه ۲۲ آبان‌ماه به روال سال‌های پیش به ایران آمدم تا امسال نیز این روز تلخ را در این سرزمین به سر کنم که جایگاه یاد‌ها، تلاش‌ها و آرزوهای پدرومادرم است، سرزمینی که همواره بیش از جان دوستش داشتند. به روال این سال‌ها سماجت و امید توشهٔ راه کردم تا شاید امسال گشایشی در این ظلم ممتد پدید آید و بتوان در سالروز جنایت، یاد آن دو دلاور را گرامی داشت، که همواره پرتلاش، آزاده و حق گو زیستند و جان خویش نثار پایداری بر باور‌هایشان کردند.
در ابتدا برخی نویدهای خوشایند دربارهٔ امکان برگزاری آیین بزرگداشت شنیده می‌شد. برخورد مثبت مسئولان در وزارت کشور و فرمانداری تهران در برابر تقاضانامهٔ کتبی ما نیز سبب خوشبینی بود. روز شنبه ۲۵ آبان ماه در یک تماس تلفنی برای فردای آن روز به یکی از دفترهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی فراخوانده شدم. آنچه در این نشست به من گفته شد آنچنان دوپهلو و پرابهام بود که تنها پس از پرسش‌های سمج و مکرر خود موفق به دریافت محتوای واقعی آن شدم. در ابتدا گفتند که برگزاری این مراسم در خانه مجاز خواهد بود. پس از چند جمله در باب لزوم حفظ نظم، که البته مورد توافق دو طرف است، اضافه کردند که «از شرکت گروهک ‌ها و ضدانقلاب و عناصر مشکوک که در صدد توطئه و جوسازی هستند جلوگیری خواهد شد». از آنجا که اینگونه واژه‌های مبهم و پراتهام مصداق مشخصی برای من ندارد سعی کردم با طرح پرسش‌های واضح منظورشان را دریابم. سرانجام دریافتم که خطابشان در واژه‌های ذکر شده به گسترهٔ وسیعی از شخصیت‌های سیاسی و هموندان نهادهای پرسابقهٔ سیاسی و فرهنگی کشور ما است، که بخش بزرگی از دگراندیشان جامعه را تشکیل می‌دهند. یادآوری کردم که پدرومادرم دو شخصیت سر‌شناس سیاسی، پایبند به مبارزهٔ تشکیلاتی و همواره مدافع حقوق دگراندیشان بوده‌اند و بسیاری از نزدیکان و دوستدارانشان، که حق شرکت در این مراسم را دارند، متعلق به این طیف محترم هستند. پاسخی نگرفتم.
در برابر پرسش من که اگر از حضور همرزمان و همراهان سیاسی پدرومادرم و بطورکلی از حضور بخش بزرگی از دگراندیشان در این آیین جلوگیری خواهد شد، پس چه کسانی مجاز به ورود به خانهٔ ما خواهند بود؟ پاسخ دادند «بستگان نسبی و سببی و همسایه‌ها». حالا لابد این افراد نیز بایستی پیش از ورود شناسنامه و شجرنامه و مدرک اثبات همسایگی به مأموران ارائه دهند! حیف شد که نپرسیدم.
آنچه نوشتم شرح آن چیزی است که حدود مجاز برای برگزاری مراسم بزرگداشت داریوش و پروانه فروهر تعیین و به طور رسمی به من گفته شده است.
به باور من این شیوه تنها سرپوشی ست بر‌‌ همان ممنوعیت‌هایی که در هفت سال گذشته به ناحق بر ما تحمیل شده است. می‌خواهند ممنوعیت را اعمال کنند اما از بیان واضح آن طفره بروند و نام دیگری برای آن جعل کنند. در طی این سال‌ها بار‌ها و بار‌ها با تحریف و جعل مفاهیم روبرو شده‌ام؛ مخدوش کردن حقایق از سوی مسئولان قضایی، زیر نام دادرسی پروندهٔ قتل پدرومادرم واضح‌ترین و دردناک‌ترین این جعل‌ها بوده است.
تن دادن به اینگونه تحریف‌ها و تحمیل‌های فرمایشی توهین به باور‌ها و معیارهایی ست که زندگی و مرگ پرافتخار داریوش و پروانه فروهر را رقم زد. برگزاری یک گردهم‌آیی دست‌آموز و فرمایشی در سالروز قتل آن دو توهین به شجاعت و استواری آنان ست. یادشان را در اعتراض به ظلم می‌توان گرامی داشت، نه در تن دادن به تحمیل.
اگرچه امسال نیز به این روند تحمیلی و ممنوعیت برگزاری آیینی درخور داریوش و پروانه فروهر اعتراض کردم اما این بار نیز اعتراض‌ها بی‌نتیجه ماند. … آن‌ها زور دارند و ظلم پیشه کرده‌اند و ما صبر داریم و امید به آینده بسته‌ایم، کاش شجاعت و جسارت جانباختگانمان را نیز گاهی داشته باشیم.
یاد آنان زنده باد که در راه آزادی ایران جان باختند.
پرستو فروهر
تهران، ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۲

بلاتکلیفی مریم شفیع‌پور پس از گذشت نزدیک به سه ماه







مریم شفیع‌پور، فعال دانشجویی که از روز پنج مرداد ماه امسال بازداشت شده و در زندان اوین است، با وجود برگزاری دادگاه همچنان در بلاتکلیفی به‌سرمی‌برد.
به گزارش جرس، با گذشت یک ماه از برگزاری دادگاه مریم شفیع پور به ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ اما تاکنون پرونده وی مسکوت مانده است. قاضی دادگاه نقص پرونده اعلام کرده و دوباره پرونده او را به بازپرسی برگردانده است. اما به‌رغم پیگیری‌های خانواده با گذاشتن وثیقه موافقت نشده و این فعال دانشجویی همچنان بلاتکلیف است.
گفتنی است، وی یک‌بار درپی وخاومت حالش به بیمارستان منتقل شده است و نیاز به مراقبت پزشکی دارد.
بازداشت مریم شفیع‌پور، دو هفته پس از آن صورت گرفت که ماموران امنیتی به منزل پدری او رفته و پس از سه ساعت بازرسی کامل منزل، لپ‌تاپ وی و یکی دیگر از اعضای خانواده و نیز دو دستگاه گوشی موبایل و برخی دست‌نوشته‌های او را با خود بردند. پس از انتقال او به زندان ماموران چند بار به منزل او مراجعه و برخی از وسایل شخصیش را با خود برده اند.
مریم شفیع‌پور، دانشجوی سابق دانشگاه بین‌المللی قزوین که پس از دو ترم تعلیق از تحصیل به دلیل فعالیت سیاسی از دانشگاه اخراج شده بود. وی همچنین از اعضای فعال ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در سال ۱۳۸۸ بوده است.
این فعال سابق دانشجویی پیش از این در سال ۸۹ به دلیل فعالیت های دانشجویی بر اساس حکم دادگاه انقلاب قزوین به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.