۱۳۹۲ آذر ۲۲, جمعه

بازداشت ۵ تن در شهرستان میاندوآب









طی روز جاری دست‌کم ۵ تن از شرکت کنندگان در مراسم یادبود خانعلی مطیعی در روستای قیجیلی از توابع میاندوآب دستگیر شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در مراسمی که طی روز جاری پنج‌شنبه ۲۱ آذر ماه در روستای قیجیلی از توابع میاندوآب برگزار شد دست‌کم ۵ تن از شرکت کنندگان بازداشت شدند.
اسامی بازداشت شدگان این مراسم عبارت است از داریوش عندلیبیان، یوسف مختاری، جواد سودبر، حبیب منافی آذر و مختار ابراهیمی.
این مراسم برای یادبود «خانعلی مطیعی» برگزار شده بود و مامورین امنیتی برای متفرق کردن مردم از اسپری فلفل نیز استفاده کردند.
یک منبع محلی به گزارشگر هرانا گفت: «تعداد بازداشت شدگان بیش از ۱۰ نفر است ولی تا این لحظه اسامی سایر بازداشت شدگان را در اختیار نداریم.»
خانعلی مطیعی یکی از شهروندان معترضی است که در اعتراضات ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۴ کشته شده است.

احضار و تهدید شش تن از زندانیان عقیدتی زندان رجایی شهر در بند سپاه









شش تن از زندانیان عقیدتی اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج به بند سپاه این زندان احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه‌شنبه ۱۹ آذر ماه ۶ تن از زندانیان عقیدتی سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج به بند سپاه (بند ۸) این زندان احضار شده و ساعت‌ها مورد بازجویی قرار گرفتند.
آقایان حسین قادری و آزاد سقزی اهل جوانرود، یوسف مرادی، یاسین محمدی و ارکان سرپلی اهل سرپل ذهاب و معاذ حکیمی اهل پاوه شش نفری بودند که به بند سپاه احضار شدند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «در بند سپاه ایشان را چندین ساعت مورد بازجویی و تهدید قرار دادند و از ایشان در مورد تماسهای تلفنی با اقوام و امامان مساجد و همچنین اخبار منتشر شده در مورد زندانیان اهل سنت زندان رجایی شهر کرج سئوالاتی به عمل آمد.»

گورستان بهائیان در سنندج تخریب شد









پس از تائید حکم دادگاهی در سنندج و مصادره زمین متعلق به بهائیان که از آن به عنوان گورستان استفاده شده بود؛ گورستان مذکور با بولدزر تخریب شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طبق حکم دادگاهی در شهر سنندج زمین قبرستان بهاییان شهر مزبور را که از سال ۱۳۷۲ شمسی از طرف مسئولین شهر و شهردار وقت دراختیار شهروندان بهایی قرار گرفته بود، تحت عنوان تصرف عدوانی از مالکیت بهاییان خارج کرد.
قابل ذکر است این سومین گورستان بهاییان سنندج از بعد از انقلاب می‌باشد که مورد تعدی و تصرف قرار گرفته است.
اخیرا دیوان عالی عدالت اداری کشور، پرونده این زمین را جهت تجدید نظر به دادگاه دیگری محول کرد و چندی قبل حکم اولیه در دادگاه دوم نیز مورد تایید قرار گرفت.
پس از تائید حکم مسئولین مربوطه اقدام به تخریب گورستان بهائیان با بولدزر نمودند به تصاویر مستند در این خصوص توجه کنید.
DSC_2902 DSC_2901 DSC_2899 DSC_2896 DSC_2895 DSC_2894 DSC_2887 DSC_2885 DSC_2884 DSC_2882 DSC_2879 DSC_2877

انتقال چهار زندانی عقیدتی به نقطه ای نامعلوم









چهار تن از زندانیان عقیدتی اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج به مکان نامعلومی منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، افشین انتظاری، فخرالدین غفوری، ناصح حسین‌پور و وفا عایلی صبح روز سه‌شنبه ۱۹ آذر ماه از سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج به مکان نامعلومی منتقل شدند.
این چهار زندانی عقیدتی همگی اهل شهر بوکان بوده و در روز ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
هرچهار نفر بصورت بلاتکلیف در زندان نگهداری می‌شوند و بعد از گذشت بیش از ۱ سال هفته گذشته برای اولین بار به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای احضار شدند.

مطهری: تلفن همه نمایندگان شنود می شود









علی مطهری از شنود تلفن همراه تمام نمایندگان مجلس ایران توسط نهاد‌های امنیتی جمهوری اسلامی خبر داد.
به گزار ش دیگربان و به نقل از خبرگزاری فارس٬ آقای مطهری این مطلب روز دوشنبه (۱۸ آذر) در جمع گروهی از دانشجویان مازندران مطرح کرده است.
وی این مطلب را در پاسخ به پرسشی درباره هویت عوامل نصب دستگاه‌های شنود در دفتر کار خود بیان کرده و گفته وزارت اطلاعات نام عاملان این اقدام را در اختیار وی گذاشته است.
مطهری اضافه کرده «دفتر نمایندگان مجلس محل رفت و آمد بسیاری از سیاسیون است و در دفتر کار من نیز سیاسیون زیادی رفت و آمد دارند» که همین مسئله باعث نصب دستگاه شنود شده بود.
این نماینده مجلس اضافه کرده که نهاد‌های امنیتی به فعالیت‌های دفتر وی «حساس» شده و دو بار قصد نصب دستگاه شنود در این دفتر را داشته‌اند.
علی مطهری هیچ اشاره‌ای به نهاد نصب کننده این دستگاه شنود نکرده و نگفته به طور مشخص چه نهاد‌ها و سازمان‌هایی در جمهوری اسلامی تلفن همراه نمایندگان را شنود می‌کنند.
مهم‌ترین گزاره‌های سخنرانی مطهری:
● آمریکا ارتباطش را با ما قطع کرد ولی طولانی شدن این قطع ارتباط به نظر من درست نبود.
● آمارهایی که دولت در گزارش ۱۰۰ روزه مطرح کرد از طرف کسی در اختیار روحانی قرار گرفت که احمدی‌نژاد این فرد را منصوب کرده بود.
● احمدی‌نژاد بی‌انضباطی مالی داشت که بودجه‌ها را جابه‌جا می‌کرد ولی در جاده‌سازی و مسکن مهر کارهایی داشت و باید انصاف را رعایت کنیم.
● محبوس کردن میرحسین موسوی و مهدی کروبی در مدت سه سال بدون محاکمه را نمی‌پسندم و آثار خوبی برای نظام ندارد.
● یکی از این افراد حال خوبی ندارد و اگر از بین برود برای نظام هزینه دارد و اگر لازم است این افراد محاکمه شوند.
● {میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و محمود احمدی‌نژاد} مسببان قضیه ۸۸ هستند و باید به طور علنی محاکمه شوند.
● اهل سنت نیز باید یک مسجد داشته باشند٬ اجتماع و نماز جمعه داشته باشند.
● در تهران کلیسا وجود دارد و باید یک مسجد نیز به نام اهل تسنن باشد ولی باید مراقب افکار وهابیت باشیم.
● باید حذف و یا ادامه شعار مرگ بر آمریکا را برعهده مردم بگذاریم٬ به مردم نمی‌توانیم دستور بدهیم که علیه آمریکا شعار بدهند.
● در فتنه ۸۸ نباید از بسیج برای کنترل آشوب استفاده می‌شد، مدیران بحران در به کارگیری از بسیج در فتنه ۸۸ اشتباه کردند.

از شما عذر می‌خواهیم و به اعتصاب غذا ادامه می‌دهیم









حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی، جهانگیر دهقانی، صدیق محمدی و سیدهادی حسینی از روز دوشنبه ۱۳ آبان ماه در اعتراض به مسائل صنفی و حکم اعدام که برایشان صادر شده، دست به اعتصاب غذا زدند.
طی چند روز گذشته ۱۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری و همچنین تعداد زیادی از ائمه جمعه اهل سنت و شخصیت‌های مذهبی از این زندانیان تقاضا کردند تا به اعتصاب خود پایان دهند.
ایشان طی نامه‌ای که مشروح آن در زیر می‌آید ضمن قدردانی از این افراد اعلام نمودند که به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد.
متن کامل نامه را در زیر می‌خوانید:

بسمه تعالی
به راستی‌ هر کس شکر گذار مخلوق نباشد شکر گذار خالق هم نمی‌باشد.
با عرض سلام، با کمال تشکر از تمام شما کسانی‌ که همیشه دلسوزی مهربانی و محبتتان را از دور احساس کرده‌ایم؛ پیامتان به ما رسید.
بعد از پیام شما بزرگواران ما نیز فورا اقدام کردیم و مکتوب و هم حضوری درخواست کردیم که قاضی ناظر بر زندان را ببینیم، تا برای روشن کردن بعضی‌ تهمت‌ها و افترا‌ها و درخواست‌ها با وی حرف بزنیم تا فک اعتصاب کنیم.
ولی‌ کسی‌ پیش ما نیامد. بعد از توکل به خدا و امید به رحمت‌اش و نعمات و لطفش در حق ما دلخوش و پشت گرم دفاع‌ها و دلسوزی‌های شما‌ برادران عزیز هستیم که روز به روز قوت قلب ما شدید.
عزیزان، بزرگوران، ما حدود چهار سال و نیم است که در زندانیم و حدود دو سال‌اش را در تک سلولی‌های اطلاعات سنندج، همدان و تهران بودیم و حالا حدود ۱۳ ماه است در زندان مواد قزلحصار نگهداری می‌شویم و همیشه تحت شکنجه روحی‌ و روانی‌ بوده‌ایم و زمانی‌ ما را به این زندان آوردند در تاریخ ۱۳ آبان ماه ۹۱ یک بار برای اعدام داخل سلول بردند و بعد دوباره ما را داخل زندان تقسیم کردند و دوباره در تاریخ ۷ دی ماه‌ ۹۱ بار دیگر به سلولی منتقل شدیم و شش نفر از ما را که دوست داریم یادی کنیم از آن‌ها که نزدیک سالگرد اعدامشان است به اسم‌های هوشیار محمدی، اصغر و بهنام رحیمی، کیوان زند کریمی‌، محمد ظاهر بهمنی، بهرام احمدی که به اتهام واهی اعدام کردند و بعد از آن هر روز توی این زندان مثل یک بار اعدام برای ما و خانواده‌هایمان بوده، حتی نگذاشتند ما با برادرانمان خداحافظی کنیم و ما همیشه حتی اگر مریض شدیم ترسیده‌ایم به بهداری برویم.
چون اینجا پر از ایدزی و هپاتیتی می‌باشد، چون اکثرا موادی‌اند و همیشه تحت نظر بوده‌ایم، ئتو سالن جاسوس تو بیرون آمدن برای کاری همیشه مامور، اگر با کسی‌ ارتباط داشتیم فورا زیر سوال می‌بردند حتی تهدید کردند، شکنجه کردند.
همیشه گشنگی رفیقمان بوده و غذای دولتی داده می‌شه که خورده نمی‌شه و حتی اگر خواسته‌ایم کتاب اهل سنت وارد زندان کنیم با خرافات خواندن کتاب‌های اهل سنت مانند صحیح بخاری و مسلم، از آن‌ها جلوگیری کرده و حتی در تاریخ ۳۰ / ۶ / ۹۲ نامه اجرای حکم ما دوباره به زندان آمد که موقتا تعلیق شد و در این زندان هر روز یک اعدام است برای ما و خانواده‌هایمان.
ای عزیزان،‌ای بزرگواران و‌ای کسانی‌ که که تقاضا کرده‌اید که اعتصابمان را بشکنیم، ما اگر اعتصاب کرده‌ایم و حالا چشمانمان، بدنمان و زانو‌هایمان درد می‌کند و حالمان روز به روز وخیم‌تر می‌شود بخاطر این مسائل و شکنجه‌های روحی‌ و روانیست که بر خودمان و خانواده‌هایمان است و به این ایمان داریم که تا عجلمان نیاید هیچ کس نمی‌تواند کاری کند و همه از سوی خدا آماده‌ایم و به سوی او بر می‌گردیم ولی‌ صبر و تحمل انسان هم حدی دارد و چیزی زیادی نخواستیم در اعتصابمان جز اینکه صدای مظلومیتمان را به دنیا برسانیم، چون هیچ وسیله دیگر سراغ نداریم و تا حالا چند بار نامه نگاری کرده‌ایم ولی‌ کسی‌ جواب گو نبوده، که به چه دلیلی اعدم گرفته‌ایم و درخواست یک دادگاه عادلانه را داریم و به چه دلیل ما را داخل زندان مواد تحت شرایط سخت روحی‌ و روانی‌ قرار می‌دهند، در حالی‌ که راحت می‌توانند ما را پیش هم پرونده‌هایمان قرار دهند اگر قصد اذیت و آزار و شکنجه روحی و روانیه ما و خانواده‌هایمان را ندارند و حالا حدود ۴۰ روز است در اعتصابیم و ۴ بار پزشک اعلام خطر برای وضیعتمان کرده ولی‌ هیچ مسئولی برای پیگیریه مشکلاتمان پیش ما نیامده، حتی رئیس زندان‌اش هم و کسی‌ اصلا به مشکلاتمان توجه نمی‌کند و حالا با عرض معذرت و امیدوارم عذر خواهی‌ ما را نسبت به اینکه به اعتصابمان ادامه می‌دهیم به بی‌ احترامی یا خدایی نکرده پای چیز دیگر نگذارید، فقط شرایطمان زیاد سخت و طاقت فرساست و نظرات و درخواست‌های شما برای ما محترم و قابل تحسین است و کمال تشکر خود را از شخصیت‌های مذهبی‌، اهل سنت کاک حسن امینی، ماموستا حسام الدین مجتهدی، مولانا گرگیج، مولانا عبد الحمید، ماموستا عبدالحمید عالی و همچنین از تمام شبکه‌ها و رسانه‌های اهل سنت «کلمه، نور، وصال‌ الحق، وصال فارسی‌» و تمام شبکه‌های کردی‌ای که از ما دفاع کردند و شبکه‌های فارسی‌ زبانی‌ که از ما دفاع کردند و در فضای مجازی سایت خبری «هرانا» و سنی نیوز و بقیه سایت‌ها و شخصیت‌هایی سیاسی و مذهبی دیگر که همیشه پیگیر کار ما بوده‌اند و از ما دفاع کرده‌اند و درخواست کرده‌اند تشکر می‌کنیم و امیدواریم عذر خواهی‌ ما را بپذیرند و از ما دفاع کنند و دفاعیات خود را نسبت به ما ادامه دهند چون هر لحظه در معرض خطر اعدام قرار داریم.
با کمال تشکر
از طرف زندانیان سیاسی عقیدتی‌ اهل سنت کردستان / زندان قزل حصار
حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی، جهانگیر دهقانی، صدیق محمدی و سیدهادی حسینی
سه‌شنبه ۱۹ آذر ماه ۱۳۹۲

چرا صحبت از رعایت قانون و حقوق بشر هراس انگیز است؟ / مسعود کردپور









مسعود کردپور فعال حقوق بشر کرد که برای پیگیری پرونده برادر خود خسرو کردپور به اداره اطلاعات مهاباد مراجعه کرده بود بازداشت و در نهایت به ۳ سال و نیم زندان محکوم شد.
برادر وی خسرو کردپور مدیر آژانس خبری موکریان، در تاریخ ۱۷ اسفندماه سال گذشته در منزل شخصی خود در شهر مهاباد بازداشت شده بود.
در زیر متن کامل نامه مسعود کردپور می‌آید:
سران محترم قوای مجریه، مقننه و قضائیه
سلام و خسته نباشید
این روز‌ها مطالبی چون تدوین حقوق شهروندی، تغییر فضای سیاسی، رابطه زندانی و زندانبان، برخورد مسئولان قضایی با زندانی و چگونگی قضاوت عادلانه در جامعه اسلامی را در روزنامه‌هایی که وارد زندان می‌شوند مطالعه می‌کنم. تفاوت نوشتار‌ها با واقعیتی که من و هم بندانم در آن قرار داریم بسیار زیاد است. هر بار در فکر فرو می‌روم و با دوستان در زندان بحثمان می‌شود که آیا این سخنان را باور کنیم یا رفتار و سلوک مسئولین و کارگزاران محلی حکومت و وضعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی که در اثر سوء مدیریت این افراد در طی سالهای گذشته بر مردم بی‌گناه این منطقه تحمیل شده است؟
در مدت ۹ ماهی که از بازداشت اینجانب می‌گذرد، علیرغم تلاش‌های وافر جهت گفتگو و مفاهمه با مسؤولین و تذکر و امر به معروف و نهی از منکر، متأسفانه پاسخ شایسته جز توصیه به سکوت در رابطه با تظلماتی که نسبت به اینجانب و برادرم خسرو کردپور و بسیاری از زندانیان و شهروندان وجود دارد نشنیده‌ام، لذا ناگزیر از نوشتن این نامه به شما روسای قوای سه گانه کشور شدم چون معتقدم که زندان را چاره مشکلات نیست.
نکات زیر را در رابطه با پرونده خود و همچنین مشکلات و مصائبی که در مناطق کردنشین وجود دارد به استحضار می‌رسانم، امید است که برایتان مؤثر واقع شود.
اینجانب حدود ۱۸ سال در مدارس و دانشگاه‌های کشور تحصیل کرده‌ام و حدود ۲۱ سال به تدریس در دبیرستان‌ها و مراکز پیش دانشگاهی شهرهای مختلف کشور از جمله تهران، اصفهان، بوکان و تکاب مشغول بودم، خوشبختانه در طی ایام زندگی که ۴۲ سال سن دارم هیچگاه شاکی خصوصی نداشته‌ام. اکنون نیز حدود ۱۵ سال است که در چارچوب اخلاق حرفه‌ای روزنامه نگاری با رعایت قانون، به فعالیت مدنی و انسانی و روزنامه نگاری روی آورده‌ام و علیرغم نوسانات و تلاطمات سیاسی و امنیتی سال‌های اخیر در کشور و بویژه کردستان با مشکلات آنچنانی روبرو نگردیده‌ام، ولی متأسفانه طی چند سال اخیر درپی تنگ نظری‌ها و تغییراتی که در حوزه مدیریتی کشور رخ داده است با مشکلات عدیده‌ای از جمله تبعید، محروم از تدریس و زندان روبرو گردیده‌ام و در سال ۸۷ به یک سال حبس تعزیری و بازخریدی اجباری خودم محکوم شدم و اکنون بار دیگر از حدود ۹ ماه پیش به همراه برادرم خسرو در مهاباد بازداشت و پس از ۴ ماه بلاتکلیفی و نگهداری در شرایط سخت انفرادی در مهاباد و ارومیه از تیرماه سال جاری در زندان مهاباد بسر می‌بریم.
متأسفانه استدلالات و دفاعیات اینجانب و برادرم خسرو و وکلایمان در طی دوران بازداشت و در دادگاه انقلاب، مورد توجه مسئولین امر قرار نگرفت و ما به دلیل اطلاع رسانی و انتقاداتی که در طی سالیان اخیر به سیاست‌های حاکمیت و نحوه مدیریت در این منطقه داشتیم به حداکثر مجازات پیش بینی شده در قانون محکوم گردیدیم. آنچه که موجب تعجب است این است که چنانکه روزنامه نگاری در این منطقه در چارچوب آنچه که در روزنامه‌ها و مطبوعات سراسری و یا بین جناح‌های حاکمیت مطرح می‌شود صحبت کند و یا بگوید که چرا قانون اساسی و حقوق ملت بعد از گذشت ۳۴ سال از انقلاب در ابتدایی‌ترین شکل آن هم رعایت نمی‌شود، جرم نابخشونی مرتکب شده و باید به حداکثر مجازات محکوم گردد؟ این در حالی است که حدود ۳۴ سال پیش در اوایل انقلاب امام خمینی اعلام نمودند که مارکسیست‌ها در بیان عقیده آزادند. حال ما به دلیل اظهارنظر و انتقاد از وضعیت موجود که هدف از آن جز اصلاح امور و حل مشکلات مردم نبوده به تبعید و زندان محکوم می‌شویم، این در حالیست که مسئولین مدعی هستند که کشور‌ام القرای جهان اسلام است و حکومت عدل علی الگوی حکومتداری کشور می‌باشد. آنحضرت می‌فرمودند تا مخالفین دست به شمشیر نبرند حقوقشان را از بیت المال قطع نخواهم کرد، حال چگونه است که بعد از گذشت ۳۴ سال از انقلاب که آرمان‌های آن آزادی و عدالت بود و هزاران نفر برای پیروزی آنجان خود را فدا کردند، منتقدین و مخالفین به دلیل اظهارنظر در مورد وضعیت کشور به تبعید و زندان محکوم می‌شوند و هنوز بسیاری از اصول قانون اساسی که در رابطه با حقوق مردم و منتقدین است در محاق توقیف بسر می‌برد و هنوز زمینه‌های اجرایی شدن آن فراهم نشده است. چرا اصل ۱۶۸ قانون اساسی که در رابطه با جرائم سیاسی و مطبوعاتی است اجرا نمی‌شود و آن‌ها را بدون حضور هیات منصفه به زندان محکوم می‌کنند؟ لذا با توجه به شرایط امنیتی سیاسی حاکم بر منطقه، اینجانب هیچگونه امیدی به قضاوت عادلانه و مستقل در دادگاه‌های استان آذربایجان غربی ندارم و از مسئولان قضایی رده بالای کشور تقاضا دارم که از طریق قضات مستقل پرونده اینجانب و برادرم را مورد رسیدگی مجدد قرار دهند تا از نزدیک به نحوه رسیدگی و چگونگی صدور حکم در دادگاه‌های این مناطق آشنا شوید.
روسای محترم سه قوه باور بفرمائید که شما هم اگر یک شهروند کرد بودید و در موقعیت و جغرافیای امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه زندگی می‌کردید و از یک سو در معرض سیاستهای به شدت متمرکز حاکمیت که نتیجه‌ای جز واگرایی هرچه بیشتر ندارد قرار می‌گرفتید و از سوی دیگر با سوء مدیریتهای ناکارآمد و تضییقات و برخوردهای امنیتی سلیقه‌ای و محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی مانند فقر و نداری و بیکاری روبرو می‌شدید حتما به این وضعیت اعتراض می‌کردید و تاب تحمل نداشتید. متأسفانه سیاستهای انقباضی حاکمیت طی چند سال گذشته هرگونه راه قانونی اعتراض و انتقاد را بسته است و سیاست‌های امنیتی در این منطقه فاقد کمترین انعطاف است و این مسئله از یک سو باعث بروز حساسیت و شکنندگی هر چه بیشتر فضای سیاسی و امنیتی و از سوی دیگر ازدیاد هرچه بیشتر پرونده‌های سیاسی و امنیتی در مراجع قضایی در چند سال اخیر شده است.
رفتار نیروهای امنیتی در منطقه، بدور از تسامح و تساهل و با سخت گیری‌های غیرضروری بوده و فضا برای فعالیت‌های منتقدین، هر روز محدود‌تر می‌شود، در چنین شرایطی اندیشه و فعالیت سیاسی هرچه بیشتر زیرزمینی شده و جنگ و خشونت و شبنامه، جای روزنامه و گفتگوی متمدنانه و مدنی را خواهد گرفت و در نتیجه حقوق بشر و منافع ملی و مردم محروم منطقه هرچه بیشتر پایمال خواهد شد.
رئیس جمهور منتخب جناب دکتر روحانی، به نظر اینجانب برای حل مشکلات و معضلات کشور راه‌های گفتگو و مفاهمه بین حاکمیت و نهادهای مدنی و روزنامه نگاران شجاع و منتقد و حتی مخالف باید باز باشد تا مشکلات بطور شفاف بیان و ریشه یابی شده و جامعه و حکومت از تباهی و فساد پالایش شود، نهادهای مدنی بذرهای دموکراسی و حقوق بشر هستند و در جهان کنونی که عصر ارتباطات است، بدون حضور مردم آگاه و باسواد که در قالب نهادهای مدنی و احزاب سیاسی شناسنامه دار و مسئولیت پذیر سازماندهی شده باشند، نمی‌توان به پیشرفت و توسعه پایدار رسید.
دولتمردان و مجلس نشینان محترم به نظر اینجانب راه برقرای امنیت در منطقه، افزایش بودجه نهادهای امنیتی و قضایی و فشار بیشتر بر فعالان عرصه‌های مختلف و روزنامه نگاران نیست، بلکه این مسأله باعث شکاف بیشتر بین حاکمیت و مردم و برقراری امنیت گورستانی خواهد شد. راه برقراری امنیت در منطقه و توسعه و پیشرفت در مناطق کردنشین، به رسمیت شناختن آزادی‌های مشروع و قانونی شهروندان و به بیانی دیگر حکومت بر دل و جان مردم است، چنانچه مردان خدا و انبیای الهی رمز پیروزی و موفقیت خود را بدست آوردن قلوب مردم می‌دانستند.
به نظرشما سران محترم، جرم کسانی که به آن‌ها اجازه داده نشده که حتی در چارچوب قوانین موجود به فعالیت سیاسی و مدنی مسالمت آمیز بپردازند و اکنون در زندان بسر می‌برند چیست؟ این افراد و حتی بسیاری از زندانیان که به دلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در زندان بسر می‌برند معلول مدیریت ناکارآمد و غیرعلمی در عرصه‌های سیاسی و امنیتی کشور هستند و جرمی جز اینکه محل تولدشان کردستان است مرتکب نشده‌اند. لذا خواهشمند است دستورات لازم را جهت بررسی مجدد پرونده آن‌ها صادر فرمایید تا درصورت امکان آزاد شوند و دوباره به کانون خانواده خود برگردند.
رئیس محترم قوه قضائیه، متأسفانه داشتن کتاب قانون اساسی در زندان مهاباد ممنوع است و علیرغم درخواست‌های مکرر اینجانب برای دریافت کتاب قانون اساسی نتوانستم آنرا بدست آورم، بنده معتقدم داشتن و خواندن و دانستن قانون اساسی و قوانین کشور نه تنها برای شهروندان حتی برای مخالفین نیز ضروری است بطوریکه وجود قوانین غیرمنطبق با خواست‌های شهروندان از بی‌قانونی و هرج و مرج بهتر است.
روسای محترم بدانید انگار عده‌ای در این منطقه تلاش می‌کنند که مردم از حداقل حقوق قانونی خودشان بی‌اطلاع باشند و قانون ستیزی را رمز ماندگاری در قدرت و ثروت و بدست آوردن حقوق‌های میلیونی خود می‌دانند. رابطه عده‌ای با قانون و قانونمداری مثل رابطه جن و بسم ا… است. برای بنده مشخص نیست که چرا صحبت از رعایت قانون اساسی و حقوق شهروندی، حتی در زندان، برای عده‌ای هراس انگیز است؟ در واقع می‌توان گفت تجزیه طلبان واقعی کسانی هستند که از حاکمیت قانون و رعایت حقوق بشر واهمه دارند و تلاش می‌کنند مردم و فعالین عرصه‌های مختلف را به شیوه‌های گوناگون به تخطی و سرپیچی از قانون سوق دهند و زمینه برخوردهای امنیتی و قضایی را فراهم آورند و بدین شیوه از آب گل آلود ماهی بگیرند و تداوم و بقا و قدرت خود را در این شرایط تضمین کنند.
لذا خواهشنمد است شما سروران ترتیبات لازم را جهت برقراری حکومت قانون و نیز اجرای فصل سوم قانون اساسی که در رابطه با حقوق ملت در منطقه است فراهم آورید تا روزنامه نگاران و فعالین مدنی و شهروندان بتوانند بصورت مسالمت آمیز، منطقی و مدنی در چارچوب قانون به فعالیت بپردازند.
مسعود کردپور – روزنامه نگار
زندان مهاباد – ۱۹ آذرماه ۹۲

حمایت سه‌تن از زندانیان اوین از بیانیه دو فعال کارگری










 مهدی فراحی شاندیز، سید محمد ابراهیمی و حمیدرضا حشم‌دار طی نامه ای حمایت خود را از بیانیه رضا شهابی و بهنام ابراهیم‌زاده علیه مجازات اعدام اعلام داشتند.
این سه زندانی سیاسی در نامه خود بیان داشتند: “ما نیز همچون شاهرخ زمانی محمد جراحی و خالد حردانی از خواسته‌هایی که در بیانیه رضا شهابی و بهنام ابراهیم‌زاده علیه اعدام‌ها و برای آزادی زندانیان سیاسی است حمایت می‌کنیم.”
متن کامل بیانیه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته به شرح زیر است:
از بیانیه رضا شهابی و بهنام ابراهیم‌زاده حمایت می‌کنیم.
ما به بیانیه رضا شهابی و بهنام ابراهیم‌زاده علیه اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی می‌پیوندیم.
ما زندانیان سیاسی از بند ۸ اوین٬ مهدی فراحی شاندیز٬ سید محمد ابراهیمی و حمید رضا حشم دار حمایت خود را از بیانیه دو فعال کارگری زندانی رضا شهابی و بهنام ابراهمی‌زاده علیه اعدام و متوقف شدن فوری اعدام‌ها با خواست آزادی فوری زندانیان سیاسی علام می‌داریم.
ما مخالف اعدامیم و داشتن وسیع‌ترین آزادیهای سیاسی٬ حق تشکل٬ آزادی بیان٬ حق تجمع و تشکل حق اعتصاب را حقوق پایه‌ای همه کارگران و همه جامعه می‌دانیم.
ما نیز همچون شاهرخ زمانی محمد جراحی و خالد حردانی از خواسته‌هایی که در بیانیه رضا شهابی و بهنام ابراهیم‌زاده علیه اعدام‌ها و برای آزادی زندانیان سیاسی است حمایت می‌کنیم.
مهدی فراحی شاندیز
سید محمد ابراهیمی
حمید رضا حشم دار