۱۳۹۲ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

نامه زندانیان اهل‌سنت به کنفرانس بین المللی اسلامی





جمعی از زندانیان اهل‌سنت رجایی شهر، قزل‌حصار و اوین طی نامه‌ای به شرکت کنندگان در کنفرانس بین المللی اسلامی می‌گویند: “حال سوال این است که آیا میتوان تا زمانی که این رگه در ایران حاکم باشد وحدتی در حکومت ایران صورت پذیرد، آیا وظیفه آزاد اندیشان و وحدت طلبان این نیست که بیدار باشند و وسیله‌ای برای توجیه ظلم این حکومت از اهل سنت نشوند.”
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه‌ای به کنفرانس بین المللی اسلامی
سپاس پروردگار بلند مرتبه عادل و حکیم درود و سلام بر پیامبر نیکی و رحمت که راه راست و روشن را بر ما نشان داد. شکر خدا هنوز کسانی صادق و دلسوز وجود دارند که وحدت مسلمانان را انگونه که شایسته است می طلبند و فریب کسانی را نمی خورند که زیر نقاب وحدت در فکر خنثی کردن فعالیت دیگر مسلمانان هستند و از هر نقشه‌ای برای حذف آنان استفاده می کنند همه شما ستمهای حکومت ایران به اهل سنت از اول انقلاب تا به حال به کرات شنیده اید، اما شنیدن کی بود مانند دیدن ، ما که خود از قربانیان این ستم‌ها هستیم از نزدیک شاهد هستیم که هر آنچه در باره آنان می گویند صحیح و بلکه قطره‌ای از دریای ستم آنان است بوضوح اجرت شدن برنامه ۵۰ ساله حکومت بر ضد اهل سنت را می بینیم، شهرهای اهل سنت اماج هجوم سیاست تهجیر قرار گرفته و بودجه‌های ملی صرف ان می شود، زمینهای ملی و وامهای مسکن به شیعه هایی داده میشود که حاضر به مهاجرت به این شهرها شوند، و مساجد وحسینیه و فاطمیه و مهدیه با بودجه ملی برای آنها در این شهرها ساخته میشود و به اهل سنت که بومی آنجا بوده و قرنها است در آنجا سکونت دارند اجازه ساخت و گسترش مساجد را نمی دهند و در صورت ساخت، بعضا آن را ویران کرده اند.

بازرسی و تفتیش منزل برخی شهروندان در سلماس





طی ماه گذشته مسئولان امنیتی اقدام به بازرسی منازل برخی از شهروندان که عموما کرد هستند در شهر سلماس نموده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای انتظامی، امنیتی و سپاه پاسداران ایران در سطح شهرستان سلماس و حومه اقدام بازرسی و تفتیش منازل شهروندان کُرد کرده و با این بهانه به آزار و اذیت شهروندان و توقیف خودروهای ایشان‌ می‌پردازند که موجب نارضایتی و ناراحتی‌ اهالی منطقه شده است.
گفتنی است که نیروهای انتظامی، امنیتی و سپاه پاسداران ایران در این شهرستان و روستاهای منتهی به این شهرستان به اتهامات واهی و ساختگی روزانه با یورش و بازرسی و تفتیش منزل چندین شهروند را مورد بازجویی وتهدید قرارمیدهند وهم‌چنین چندین ساعت وسایل نقلیه عمومی ایشان را نیز متوقف و ازشهروندان بازدید بدنی و درخواست مدرک شناسایی به عمل می آورند.
یک منبع محلی به گزارشگر هرانا گفت: “تمامی این اقدامات نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران در این شهرستان بدون حکم قضایی و قانونی صورت میگیرد.”

خودداری از ملاقات تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰





هفت تن از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین از رفتن به ملاقات با خانواده‌های خود امتناع کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری دوشنبه ۱۹ اسفند ماه تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ در اعتراض به عدم رسیدگی‌های پزشکی و درمانی به زندانیان سیاسی و عقیدتی و نیز اجبار در پوشیدن لباس زندان ( که امتناع زندانیان از پوشیدن لباس زندان به دلیل توهین آمیز بودن آن موجب توقف پیگیری روند درمانی بسیاری از زندانیان بیمار شده است) همچنین دز اعتراض به تبعید زندانیان سیاسی و عقیدتی و در همراهی و همبستگی با دراویش زندانی و بیان اعتراض نسبت به ضرب و شتم و برخورد با خانواده‌های دراویش و زندانیان سیاسی از رفتن به سالن ملاقات خودداری کردند.
اسامی زندانیانی که از رفتن به ملاقات امتنعا کردند عبارت است از:غلامرضا خسروی، اصغر قطان، اسدالله هادی، رضا اکبری منفرد، ابوالقاسم فولادوند، علی سلان پور و مصطفی عبدی.
این در حالی است که غلامرضا خسروی نیز در پنجمین روز اعتصاب غذای خود به منظور همبستگی با دراویش اعتصاب کننده به سر می برد.

ضبط کتاب مقدس کشیش بهنام ایرانی در زندان ندامتگاه





حفاظت زندان ندامتگاه مرکزی کرج کتاب مقدس (کتاب آسمانی مسیحیان) کشیش بهنام ایرانی در این زندان را ضبط نمود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۱۴ اسفند ماه مسئولین حفاظت زندان ندامتگاه مرکزی کرج وسایل شخصی کشیش بهنام ایرانی زندانی عقیدتی این زندان را بازرسی کرده و چند کتب مذهبی از جمله کتاب مقدس (کتاب آسمانی مسیحیان) را ضبط کرده و با خود بردند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: “سیدپرویز رضوانیانی معاون حفاظت اطلاعات زندان ندامتگاه به همراه چهار سرباز و یک پاسیار وسایل بهنام ایرانی و هم اتاقی‌هایش را بازرسی کرده و تنها اقدام به ضبط چند کتاب مذهبی بهنام ایرانی و از جمله کتاب مقدس وی نمودند. برخی از کتبی که ضبط شده کتب کتابخانه زندان بوده و خود زندان آنها را در اختیار زندانیان قرار داده است. مسئولین به آقای بهنام ایرانی قول داده بودند که کتاب مقدسش را تا روز دوشنبه (امروز) به وی بر میگردانند که خلف وعده کردند.”
گفتنی است طبق قوانین جهانی زندانیان از هر دینی که باشند حق دارند از کتب مذهبی خود در زندان استفاده نمایند.
بهنام ایرانی در سال ۱۳۸۵ بخاطر فعالیت‌های کلیسایی‌اش به اتهام برگزاری مراسم دعا و پرستش در خانه و بشارت دادن افراد دستگیر و چندین ماه را در بازداشت به سر برد تا اینکه به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۶، شعبه ۳۰ دادگاه تجدید نظر تهران، وی را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس تعلیقی محکوم نمود.
مأمورین امنیتی پس از آن در ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ به منزل ایشان در کرج هجوم برده و با بدرفتاری و ضرب و شتم وی را بازداشت نمودند.
اینبار در دادگاه بهنام ایرانی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم نمودند و به همین دلیل ۵ سال حبس تعلیقی قبلی وی نیز به مورد اجرا در آمد.

شیوع بیماری قارچی در زندان مرکزی ارومیه





مدتی است در زندان مرکزی ارومیه بیماری قارچی شایع شده و ۶۰ درصد زندانیان یک بند به این بیماری مبتلا شده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از یک ماه پیش در زندان مرکزی ارومیه (دریا) نوعی بیماری قارچ پوستی شایع شده و نزدیک به ۶۰ درصد زندانیان بند ۱۵ به این بیماری مبتلا شده‌اند.
مسئولین زندان برای برطرف کردن این بیماری که عموما در ناحیه کشاله ران بروز کرده اقدام به سم پاشی کل بندها کرده، ولی بیماری زندانیان همچنان ادامه دارد.
هم‌چنین از وزارت بهداشت و درمان کل کشور نیز برای بررسی نوع قارچی که در این زندان اپیدمی شده مراجعه کرده‌اند، اما تا این لحظه کاهشی در تعداد مبتلایان صورت نگرفته است و زندانیان این زندان به گزارشگر هرانا گفتند: بیماری به سایر بندها هم سرایت کرده است.

بازداشت یک نوکیش اهل‌سنت در اهواز





ماموران امنیتی “هادی بیت شیخ احمد” شهروند نوکیش اهل‌سنت اهوازی را بازداشت کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،  عصر روز پنج‌شنبه ۱۵ اسفند ماه “هادی بیت شیخ احمد” فرزند حاج عوده ۴۵ ساله را در منزل شخصی‌اش بازداشت کردند.
کریم دحیمی فعال حقوق بشر به گزارشگر هرانا گفت: “هادی بیت شیخ احمد کارمند بانک بوده و به علت گرویدن از مذهب تشیع به تسنن بازداشت شده است.”
گفتنی است، شب سه‌شنبه ۶ اسفند ماه حدود ساعت ۱۰ شب در کوی علوی اهواز (حی الثوره) بیش از ۲۰ فعال اهل‌سنت در حین برگزاری جلسه قرآن و تدریس زبان عربی بازداشت شدند.
کریم دحیمی احتمال میدهد بازداشت هادی بیت شیخ احمد در راستای همین بازداشتها صورت گرفته باشد.

انتقال دست‌کم سه زندانی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام





دست‌کم سه زندانی در زندان رجایی شهر کرج که به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده‌اند جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز دوشنبه ۱۹ اسفند ماه دست‌کم سه زندانی در زندان رجایی شهر کرج که گفته می‌شود به اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده اند جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شدند.
این سه زندانی از بندهای ۱، ۳ و ۶ زندان رجایی شهر منتقل شده و احتمال میرود که سحرگاه روز آینده سه‌شنبه حکم اعدام در موردشان به اجرا در آید.

یک نفر در زندان وکیل آباد اعدام شد





جوان ۲۸ ساله ای که ۶ سال قبل با همدستی یکی از دوستانش زن و شوهری را به قتل رسانده بودند در زندان مرکزی مشهد به دار  آویخته شد.
به گزارش خراسان، ساعت ۵ بامداد هفتم اسفند سال ۱۳۸۴ خبر آتش سوزی منزلی در روستای میامی به مرکز فوریت های پلیسی و آتش نشانی گزارش شد. پس از اطفای آتش ناگهان جسد مرد ۴۰ ساله و همسر ۳۶ ساله اش که سوخته بودند نمایان شد و بدین ترتیب تحقیقات پلیس با دستورات قاضی ویژه قتل عمد درباره چگونگی وقوع جنایت آغاز شد.
بررسی ها نشان می داد: زوج مذکور ابتدا با ضربات شیء نوک  تیز به قتل رسیده اند و سپس اجساد آنان به آتش کشیده شده است.این گزارش حاکی است: کارآگاهان با پیگیری سرنخ های به دست آمده به یکی از بستگان نزدیک مقتولان ظن بردند که در شب حادثه به همراه دوستانش وارد منزل آنان شده بود. پس از آن که متهمان در یک عملیات پلیسی دستگیر شدند اعتراف کردند که به خاطر برخی اختلافات زوج جوان را کشته اند.
با تکمیل پرونده ۲ متهم به خاطر ارتکاب جنایت به قصاص نفس محکوم شدند که رای صادره پس از تایید دیوان عالی کشور و برای اجرای حکم، به یکی از شعب اجرای احکام دادگستری خراسان رضوی ارسال شد.
گزارش خراسان حاکی است: پس از فراهم شدن مقدمات اجرای حکم و استیذان از رئیس قوه قضاییه، یکی از محکومان این پرونده که ۲۸ سال سن داشت، صبح روز چهارشنبه گذشته با حضور مسئولان اجرای احکام و پزشکی قانونی در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید.

سه متهم اصلی ترور دادستان زابل به اعدام محکوم شدند





ابراهیم حمیدی، رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان در ایران اعلام کرد که برای سه نفر از متهمان اصلی پرونده ترور دادستان زابل حکم اعدام صادر شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر،  حمیدی امروز دوشنبه ۱۹ اسفندماه با اشاره به اینکه اتهام این متهمان “محاربه” است، گفت: “در حال حاضر پرونده با اعتراض وکلای متهمان به حکم مجازات به دیوان عالی کشور فرستاده شده است.”
به گفته رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان، در این پرونده ۱۳ متهم که تعدادی از آنها زن هستند در استانهای خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان و یزد شناسایی و دستگیر شده‌اند.
آقای حمیدی در مورد انگیزه ترور دادستان زابل گفت: “موسی نوری در حال رسیدگی به یک پرونده قاچاق موادمخدر بود که عوامل دخیل در این پرونده اقدام به این جنایت کردند.”
این در حالی است که ساعاتی پس از این حادثه، گروه “جیش العدل” در وبلاگی که منسوب به این گروه است مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.
خودرو حامل موسی نوری قلعه‌نو، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل روز ۱۵ آبان ماه در برابر بیمارستان امیر‌المومنین، واقع در بزرگراه شهید طباطبایی زابل به رگبار بسته شد.

تجمع اعتراضی در دانشگاه یاسوج در اعتراض به بازداشت یک دانشجو





جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه یاسوج امروز، یک شنبه ۱۸ اسفند در اعتراض به اقدامات امنیتی و بازداشت یکی از دانشجویان به جرم خوانش شعر دست به تجمع زدند و خواستار برچیدن فضای امنیتی و آزادی هر چه سریعتر این دانشجوی دربند شدند.
به گزارش ندای سبز آزادی سید حسین موسوی به دلیل خوانش شعری انتقادی در شب شعر دانشگاه در تاریخ ۱۳/۱۲/۹۲ از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شد.
این دانشجویان در بیانیه پایانی خود  خواستار آزادی بدون قید و شرط حسین موسوی شذه و از تلاش ریاست جدید دانشگاه در برقرای آزادی بیان و آزادی این دانشجوی دربند تشکر و اعلام حمایت کردند.

ابوالفضل عابدینی پس از چهارسال به مرخصی اعزام شد

ابوالفضل عابدینی زندانی سیاسی زندان کارون اهواز پس از ۴ سال زندان به مرخصی اعزام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ابوالفضل عابدینی نصر روزنامه نگار خوزستانی طی روز یک‌شنبه ۱۸ اسفند ماه پس از چهار سال زندان برای اولین بار به مرخصی اعزام شد.
ابوالفضل عابدینی نصر آخرین بار نیمه شب ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸، در پی سناریو سازی دستگاه امنیتی بر علیه فعالین حقوق بشر، در منزل مسکونی خود در رامهرمز با محاصره منزل و ضرب و شتم شدید دستگیر و به انفرادی بند۲ الف زندان اوین منتقل شد.
وی در حالی که در بند ۲ الف تحت بازجویی قرارداشت، شعبه یکم دادگاه انقلاب اهواز وی را به اتهام عضویت در جمعیت غیر قانونی و ارتباط با دول متخاصم به ۱۱ سال حبس محکوم کرد، شعبه ۱۳ دادگاه تجدید نظر استان خوزستان نیز حکم را تائید کرد.
نامبرده هم چنین از سوی دادگاهی در تهران نیز به یک سال حبس تعزیری محکوم شد و مجموعا می‌بایست ۱۲ سال زندان تعزیری را تحمل کند.

بازداشت صدهاتن در تجمع دراویش در مقابل ساختمان دادستانی





طی تجمع دراویش در روز جاری صدها تن از جمله ۳۰ زن و سه کودک در مقابل ساختمان دادستانی بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانواده دراویش گنابادی زندانی که با خلف وعده مسئولین نسبت به اعزام دراویش بیمار به مراکز درمانی و همچنین بازگرداندن رضا انتصاری، فرشید یدالهی و سعید مدنی به زندان اوین روبرو شدند، طی روز یک‌شنبه مجددا در مقابل دادستانی تهران دست به تجمع زدند.
یکی از شرکت کنندگان در تجمع به گزارشگر هرانا گفت: “ما امروز تا ساعت ۱۱ صبر کردیم و وقتی فهمیدیم به ما دروغ گفته اند به مقابل دادستانی رفتیم. ولی اینبار نیروهای پلیس که اینبار پلیس‌های زن نیز به همراهشان بودند به ضرب و شتم و بازداشت تجمع کنندگان پرداخند.”
وی در ادامه گفت: “بازداشتی‌های دیشب همگی آزاد شدند. ولی طی روز جاری ۳۰ زن و ۳ کودک که به همراه مادرانشان بودند و ۴۰۰ مرد بازداشت شدند و همگی به زندان اوین منتقل شدند.”
هم‌چنین یکی دیگر از شرکت کنندگان به خبرگزاری هرانا گفت: “خانمها رابشدت کتک زدند و رفتاری بشدت وحشیانه با شرکت کنندگان داشتند.”
گفته می شود دراویش زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین قصد دارند روز آینده از رفتن به ملاقات با بستگان خود خودداری کنند.
گفتنی است، سایت مجذوبان نور تارنمای رسمی دراویش گنابادی طی روز جاری نیز با حملات شدید سایبری روبرو بوده و برای مدتی از دسترس خارج شد.

ایران نگرانی جامعه بین الملل را به استهزا گرفته است

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امروز طی بیانیه ای نسبت به صدور احکام زندان برای دکتر سعید مدنی و مریم شفیع پور اعتراض کرد و اعلام کرد ایران نگرانی جامعه بین الملل را در خصوص نقض حقوق بشر به استهزا گرفته اشت.
در بخشی از این بیانیه آماده است: “صدور محکومیت های طولانی حبس نشانه عدم اعتنای دستگاه قضایی کشور به گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر ۲۰۱۳ است که در آن ضمن ابراز نگرانی از دستگیری و به زندان انداختن‏های خودسرانه؛ شکنجه و بدرفتاری؛ و محدودیت‏های شدیدی که متوجه رسانه‏ها، مدافعان حقوق بشر؛ وکلا و فعالان گروه‏های مخالف دولت، از ایشان خواست به نگرانی‎هایی عنوان شده در آن توجه نماید.”
متن این بیانیه که در تارنمای رسمی این گروه منتشر شده است را در زیر مشاهده کنید
 شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران دکتر سعید مدنی قهفرخی، فعال سیاسی، نویسنده و روزنامه نگار را به شش سال حبس تعزیری که ۴ سال آن در زندان بندرعباس تبعید خواهد بود و ۲ سال نفی بلد در شهر بندر عباس محکوم کرده است.
دکتر سعید مدنی در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۹۰ به همراه همسرش در خیابان توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد، این پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی در طول بازداشت خود، نزدیک به یکسال در سلول انفرادی و سوئیت های بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری شده است.
یکی از نزدیکان وی به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفت: “وی در مراحل بازجویی از حق برخورداری از وکیل محروم بوده است و محاکمه ایشان در دادگاه به صورت غیر علنی برگزار شده است.”
مطابق کیفر خواست صادره، سعید مدنی به اتهام تشکیل جمعیت غیرقانونی از طریق همکاری با شورای هماهنگی راه سبز امید و کانون مدافعان حقوق بشر هم چنین عضویت در کمیته دفاع از انتخابات آزاد، کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه و شورای فعالان ملی- مذهبی و به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار چندین مقاله و کتاب در زمینه مسایل اجتماعی با هدف سیاه نمایی وضعیت کشور مورد محاکمه قرار گرفته است.
سعید مدنی بیش از سه ماه از حق تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده است و بازجویان پرونده ایشان با تهدید وی، سعی در اخذ اعترافات اجباری از او داشتند، این زندانی سیاسی با گذشت ۱۰ ماه نگهداری در بند ۲۰۹ چندین بار تحت عنوان انتقال به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین توسط مسئولین از بند مذکور خارج شده اما مجددا به همان محل سابق منتقل شده است. بنظر می رسد این نوع رفتار، در جهت اعمال فشار روحی بیشتر بر وی صورت گرفته است که در سالهای اخیر به امری متداول در برخورد با زندانیان سیاسی تبدیل شده است.
حکومت جمهوری اسلامی ایران در برخوردهای اخیر خود با بازداشت و محاکمه فعالین سیاسی و مدنی، نشان داده است که در رفتار خود با منتقدین تجدید نظری صورت نداده است. روزنامه‏نگاران مستقل، مدافعان حقوق بشر، و افراد دیگری که سعی می‌‏کنند عقاید خود را بیان کنند و یا به مقامات دولتی انتقاد کنند مورد حمله، اذیت و آزار و تهدید قرار می گیرند.

نامه جمعی از بهاییان ایران خطاب به آیات عظام ، مراجع تقلید و علما:










حافظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان باشید ...

۵۱۵ تن از شهروندان بهایی ایران طی نامه‌ای به مراجع و علمای اسلام مینویسند:  .”در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند.”
متن کامل این نامه به همراه اسامی امضاء کنندگان آن که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته در زیر می‌آید:
حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر، فضلا و علمای اعلام،
همانگونه که مستحضرید چند صباحی است در این مرز و بوم انسانهایی پاک و خدوم به ضرب گلوله یا چاقوی تعصب و کینه توزی دینی از پای در می آیند و به خاک می افتند . هنوز چند هفته‌ای از کشته شدن عطاء الله رضوانی شهروند بهایی به ضرب گلوله فردی ناشناس در بندرعباس نگذشته بود که اینبار تعصب دینی چهره زشت خود را به گونه‌ای دیگر و در پشت نقاب در شرق ایران (بیرجند) به رخ صاحبان اندیشه و فکر و دین مداران واقعی کشید و سه تن دیگر از هموطنان بهایی را به ضرب چاقو مجروح کرد . اما جالب اینجاست که در هر دو حادثه ضارب یا ضاربین فراتر از قانون، آزاد و رها درحال جولان هستند و هیچ نهاد و مسئولی به خانواده‌های این کشته شدگان و مصدومین پاسخگو نیست.
عجب است که این حوادث در کشوری رخ می دهد که پایگاه و جایگاه حکومت اسلامی و عدل علی است و حاکمان و مسئولان آن همگی در برابر این ظلم و بی‌عدالتی تنها سکوت پیشه کرده اند و ناظر بر اعمال و رفتار این خودسران و لجام گسیختگان هستند.
ارزش نهادن به کرامت انسانی اصلی است که در سرزمین ما درباره تمام کسانی که فقط تفکر و اعتقادشان ، تفکر حاکم نیست ، نادیده گرفته می شود . از مورد خشم و ضرب و جرح قرار دادن به قصد مصادره و اخراج و تبعید و محروم کردن از تحصیل و مشاغل دولتی تا قتل و زندان و اعدام و….
در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند .
ما ناظر و مشتاق پی گیریها و عدالتخواهی علی گونه شما حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر و فضلا و علمای اعلام در ارتباط با حفظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان هستیم همانگونه که وقتی در حوزه حکومت علی بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت ، فریاد زد : اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست .
ما یقین داریم شما بزرگواران در آینده‌ای نزدیک این مظالم وارده به هموطنان بهایی و سایر دگراندیشان ایرانی را محکوم نموده و با درایت و عدالتخواهی از تمام توان خود در جهت کنترل تعصبات کور مذهبی ، استفاده خواهید کرد .
احسان محبوب
احمد عبدی
ادیب ثابت

تحقیر و فرودستی زنان در گرو جنسیت زدگی زبان در ایران










به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن

به عقیده اکثر دانشمندان تاریخ پیدایش انسان نزدیک به ۱ میلیون سال قبل بر می گردد. حدود شش هزار سال قبل نظام مادرسالاری بر جهان حاکم بوده است. پدرسالاری محصول شش هزار سال اخیر بوده که در نتیجه آن تمامی روابط اجتماعی تغییر کرده و جنسیتی شده است. جنسیتی شدن روابط اجتماعی موازنه قدرت را به نفع مردان تغییر داده و زنان را به یک طبقه فرودست تحت کنترل مردان تبدیل کرده است.
زبان روابط اجتماعی را در خود منعکس می کند. جنسیت زدگی زبان فرآورده نظام مردسالاری است و شدت و ضعف آن بسته به مناطق و فرهنگ های مختلف فرق می کند. زبان جنسیت زده زبانی است که به تولید و بازتولید نقشهای کلیشه‌ای زنان می‌پردازد. کلیشه‌هایی که به تشدید تبعیض‌های عمیق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تحقیر زنان در جوامع دامن می‌زند.
فرکلاف در کتاب زبان و قدرت معتقد است که گروه های اجتماعی (که بررسی طبقه، قومیت، جنسیت و یا زبان) تعریف می شوند برای کسب و حفظ قدرت ناگزیرند همواره در نزاع با یکدیگر باشند و تضاد نیز مانند رفاه یا خشونت چرخه ای تکرار ناپذیر است. در واقع این تضاد است که موجب تحول و دگرگونی های جزیی و بنیادی در نظام های اجتماعی می شود. زبان نیز یکی از حیطه های تضاد است. زیرا گروه های اجتماعی می کوشند با کنترل زبان اعمال قدرت کنند و در این تضاد، کنترل زبانی پاداش برای گروه های فرودستی است که زبان را تحت کنترل خود می گیرند.
بر اساس نظریه فرکلاف کنترل زبانی در زبان جنسیت زده دیده می شود که مردان با پنداشتن خود به عنوان گروه های برتر اندیشه ها، تجارب، خواسته ها و دیدگاه های مردانه خود را از طریق زبان جنسیت زده به عنوان هنجاری برای سایر افراد جامعه بویژه زنان تحمیل می کنند.
جنسیت زدگی زبان تصاویر منفی وکلیشه ای از زنان را به نمایش گذاشته و آن را بر کل جامعه القا می کند. بکارگیری مداوم چنین زبانی با اصطلاحات و عبارات جنسیت زده باعث استثمار ذهنی و فکری زنان شده و در کل باعث ایجاد یک نوع عادت به شنیدن و مشاهده این رفتارها و کاربرد این کلیشه ها در زبان در جامعه می شود. این مسئله یکی از عوامل اصلی بی تفاوتی و عدم واکنش اکثریت زنان در مقابل استفاده از چنین عبارات و اصطلاحات در اجتماع می باشد.
زبان جنسیت زده باعث ترویج مطالب تحقیرآمیز و بی ادبانه نسبت به جنس دیگر می شود که مخاطب آن عموما زنان می باشد. سنت های کهن  و باورهای مذهبی مردسالار در بسط و توسعه جنسیت زدگی زبان تا به امروز نقش بسزایی داشته است. روحانیون مذهبی، شاعران و قدرت حاکمه در طول تاریخ مردانه نقش بسزایی در تولید و خلق اصطلاحات، جملات و عبارات جنسیت زده که عمدتا زنان را هدف گرفته است، داشته اند. نمونه هایی از این عبارات و اشعار در زیر آورده می شود:
- علی بن ابی طالب، امام اول شیعیان در نهج البلاغه زنان را ناقص العقل دانسته است و فتوا داده «خوابیدن برای زن حلال نیست تا زمانی که خود را بر همسرش عرضه کند؛ یعنی زن لباس خود را از تن درآورد و به‌بستر شوهر برود و به او بچسبد.» ( قانون قوه باه تالیف محمد ابراهیم آوازه رضوی، انتشارات سلسه قم – ص ۲۱)
- ابولقاسم فردوسی هم در اشعاری به تحقیر زنان پرداخته  و ستایش زنان را به ستایش سگان تشبیه کرده است.
- سعدی هم در پاره ای از اشعارش زنان را فرمانبردار و فرودست دانسته است.
-محمد رضا پهلوی، شاه سابق ایران در یک مصاحبه تلویزیونی عقل و هوش زنان را ناقص تر از عقل مردان دانست و فرح پهلوی همسر وی هم آن را تایید کرد.
- روحانیون مذهبی همیشه در منابر مساجد با بکار بردن عبارات و اصطلاحات جنسیتی زده به تحقیر زنان در مقابل مردان پرداخته و با توجیه گفته های خود با باورهای مذهبی مردانه، مردان را تشویق به اعمال محدودیت شدید بر زنان کرده اند.
هر روزه می توان نمونه های زیادی از این کلیشه های جنسیتی را به اشکال مختلف در رسانه های دولتی، نوشته های روزنامه های رسمی، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و وب سایت ها، کتابها و مجلات مشاهده کرد.
درزبان جنسیت زده معمولا صفات منفی به زنان و صفات مثبت به مردان نسبت داده می شود. این صفات جنسیت زده تقریبا در همه زبان های دنیا دیده می شود، ولی شدت و اثر آنها در جوامع غیر دموکراتیک و مذهبی نسبت به جوامع دموکراتیک و سکولار بیشتر است. فحش های جنسی در دعوا و درگیری ها به اعضای مونث خانواده طرف مقابل، جوک های جنسی، شوخی های جنسی و بکار بردن صفات مثبت برای مردان نمونه هایی از کلیشه های جنسیت زده در سراسر جامعه ایران است که روزانه در کوچه، بازار و اماکن عمومی به گوش می رسند. تحقیر زبانی زنان، با کمترین انتقاد در جامعه ایران روبرو می شود، به راحتی پذیرفته شده و بسرعت گسترش می یابد.
در ایران صفات، عبارات  کلیشه‌های زبانی جنسیتی نظیر، مرد و نامرد، جوانمرد، زن صفت، ناقص العقل، عیال خانه، قول مردانه، شیر زن، زن ذلیل، کمتر از زن، برادری و برابری، عورت و صدها عبارات و اصطلاحات جنسیت زده دیگر در زبان آحاد جامعه دیده می شود.
با وجود حکومت مردسالار و ضد زن جمهوری اسلامی ایران پالایش این عبارات و اصطلاحات از زبان مردم جامعه غیر ممکن بنظر می رسد. دولت ایران هم تاکنون برنامه ای برای زدودن این عبارات و اصطلاحات از زبان نداشته و در مقابل از تولید، باز تولید و گسترش آن در جامعه، با تبعیضاتی که در قوانین حکومتی بر زنان روا داشته، حمایت کرده و به آن جنبه قانونی داده است.
بهترین راه برای زدودن و کاستن از تاثیر این کلیشه های جنسیتی بالا بردن سطح آگاهی مردم و همراه با آن افزایش انتقادها و حساسیت ها در جامعه بویژه بر آن در یک فضای دموکراتیک است. تا اینکه این مسئله از سطح ناخود آگاه به سطح خود آگاه آورده شده و مرتبا زبان مورد اصلاح قرار گیرد. این موارد در مورد جوک های قومیتی هم صادق است. نقد و بررسی زبان جنسیت زده و مبارزه با کلیشه های قومیتی در زبان، می تواند به تدریج از تاثیر منفی تبعیض های جنسیتی و قومی در جامعه بکاهد.
رسیدن به برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی در ایران بدون پالایش و اصلاح زبان از صفات جنسیت زده و کلیشه های جنسیتی و قومیتی دشوار است. مبارزه جنبش های اجتماعی برای رفع تبعیض های جنسیتی، قومیتی، مذهبی و غیره به منظور برابری سیاسی، اقتصادی و حقوقی بین گروهها و طبقات مختلف اجتماعی بایستی موازی و همزمان با رفع این کلیشه ها و اصطلاحات از زبان که به تشدید تبعیض های عمده جنسیتی، قومیتی، مذهبی و اجتماعی دامن می زند، باشد.
ائلچین حاتمی