۱۳۹۳ تیر ۴, چهارشنبه

۲ تا ۵ سال حبس برای عمل وازکتومی و توبکتومی





نمایندگان مجلس به کلیات طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت این کشور رای دادند، در صورتی که جزییات این طرح به تصویب برسد، مجازات ۲ تا ۵ سال حبس برای انجام عمل های جراحی جهت پیشگیری از بارداری اعمال می شود.
به گزارش ایسنا، طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت با کسب ۱۰۶ رای موافق از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. ۷۲ نماینده مجلس با این طرح مخالف بودند و ۸ نماینده به این طرح، رای ممتنع دادند.
در صورت تصویب جزییات طرح مجازات ۲ تا ۵ سال حبس برای انجام عمل‌های جراحی جهت پیشگیری از بارداری و عقیم سازی (وازکتومی و توبکتومی)‌ و سقط جنین اعمال خواهد شد.
مهدی داوتگری که به نمایندگی از مخالفان سخن می گفت، با اشاره به ماده ای در این طرح گفته است که «در ماده یک طرح پیش بینی شده که کلیات اقدامات جراحی برای پیشگیری از بارداری (وازکتومی، توبکتومی) مشمول ۲ تا ۵ سال حبس می‌شود.»
این نماینده مجلس تاکید کرده است که «نمی توان با زور و شلاق و زندان مردم را بچه دار کرد».
وی افزود: «براساس آمار وزارت بهداشت در سال ۹۱ ،۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از وزارت بهداشت خدمات پیشگیری از بارداری گرفتند و تنها ۳ درصد از اینها عمل جراحی انجام دادند حالا ما داریم برای این ۳ درصد قانون می‌نویسیم همین باعث می‌شود این کار به شکل غیرقانونی در مطب‌ها انجام شود.»
سید حمید رضا طباطبایی نمیانده دیگر مخالف این طرح گفت: «این طرح اشکالات اساسی دارد به ویژه این که نظر مجلس این است که در افزایش جمعیت به کیفیت جمعیت توجه شود.»
وی افزود: «عقیم کردن افراد و جلوگیری از بارداری در زمانی اتفاق می‌افتد که افراد دارای بیماریهای صعب‌العلاج مثل ایدز و هپاتیت هستند و بیم این می‌رود که این بیماری به نسل بعد منتقل شود یا کسانی که سن بالا دارند و احتمال خطر معلولیت جسمی و ذهنی فرزندشان بالا است که در این صورت عقیم سازی این افراد کمک می‌کند نسل آینده سالم‌تر باشد.» در ادامه وی اشاره کرده که تاکنون هیچ کدام از فتوای علمای دینی، عقیم کردن را حرام ندانسته اند.
ماده ای در این طرح، مجازات حبس را برای عقیم سازی پیش بینی کرده، در حالی که حتی عمل عقیم سازی از نظر شرعی نیز ممنوعیتی برای آن لحاظ نشده است.
طباطبایی با اشاره به این موضوع گفت: «تصویب مجازات برای کاری که دلیل و حجیت شرعی بر حرمت آن نداریم، خلاف سیاست‌های کلی نظام (جمهوری اسلامی) است.»

بهنام ایرانی به زندان ندامتگاه کرج بازگشت





 بهنام ایرانی، کشیش نوکیش مسیحی که از ۱۶ روز پیش به مکان نامعلومی انتقال شده بود به زندان ندامتگاه مرکزی کرج بازگشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهنام ایرانی روز یک‌شنبه ۱۸ خرداد ماه از سالن ۷ زندان ندامتگاه مرکزی کرج به مکان نامعلومی منتقل شد.
وی روز گذشته دوشنه ۲ تیر ماه به زندان ندامتگاه مرکزی کرج بازگردانده شد و پس از گذراندن یک شب در قزنطینه این زندان طی روز سه‌شنبه به سالن قبلی خود (سالن ۷) بازگشت.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “بهنام ایرانی را در این مدت به بازداشتگاه اطلاعات استان البرز منتقل کردند، وی در این مدت دست‌کم ۲۰ ساعت بازجویی شد و همچنین تهدید شد که اگر به فعالیتهای خود در زندان ادامه دهد محکومیت مجدد برایش در پی خواهد داشت.”
بهنام ایرانی در سال ۱۳۸۵ بخاطر فعالیت‌های کلیسایی‌اش به اتهام برگزاری مراسم دعا و پرستش در خانه و بشارت دادن افراد دستگیر و چندین ماه را در بازداشت به سر برد تا اینکه به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۶، شعبه ۳۰ دادگاه تجدید نظر تهران، وی را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس تعلیقی محکوم نمود.
مأمورین امنیتی پس از آن در ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ به منزل ایشان در کرج هجوم برده و با بدرفتاری و ضرب و شتم وی را بازداشت نمودند.
اینبار در دادگاه بهنام ایرانی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم نمودند و به همین دلیل ۵ سال حبس تعلیقی قبلی وی نیز به مورد اجرا در آمد.

شاکر باقی در زندان کاشمر در وضعیت بدی بسر میبرد





شاکر باقی زندانی سیاسی کرد و تبعه ترکیه در زندان کاشمر بدون رعایت اصل تفکیک جرایم و در شرایط بدی نگهداری می‌شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شاکر باقی جوان کرد اهل شهر وان ترکیه که در سال ۱۳۸۶ در جاده سنندج- مریوان به دست نیروهای امنیتی ایران دستگیر شد مدت دو ماه در زندان دیزل آباد کرمانشاه زندانی و سپس به زندان سنندج منتقل و از آنجا به زندان کاشمر در استان خراسان رضوی تبعید گردید.
وی از سال ۸۶ تا کنون مدت ۷ سال است که در این زندان به سر می برد و به ۳۰ سال زندان محکوم گردیده است.
این زندانی سیاسی کرد در زندان عمومی کاشمر زندانی و در بند زندانیان با جرایم مربوط به مواد مخدر، قتل و سایر جرایم سنگین نگهداری می‌شود و به گفته نزدیکانش وضعیت اسفباری را میگذراند.

کامران ایازی به زندان رجایی شهر تبعید شد





کامران ایازی زندانی عقیدتی بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دکتر کامران ایازی صبح روز جاری سه‌شنبه ۳ تیر ماه، از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
دکتر ایازی در ۳ بهمن ماه سال ۸۹ از سوی نیروهای اداره اطلاعات شهر شیراز در مطب محل کار خود بازداشت و پس از ۸ روز به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد و طی دوران ۳ ماه تحمل سلول انفرادی به منظور کسب اعترافات و نیز مصاحبه تلویزیونی مورد ضرب وشتم و شکنجه روحی قرار گرفت.
کامران ایازی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهامات اجتماع و تبانی و توهین به مقدسات به ۹ سال حبس تعزیری، ۱۶۰ ضربه شلاق و ۴۸ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود که پس از آن پرونده ایشان به منظور رسیدگی در مورد اتهامات سب النبی و ارتداد به شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است.
بازداشت وی در سال ۸۹ بدلیل عضویت در یک انجمن اینترنتی به همراه ۶ تن دیگر صورت پذیرفت و این در حالی بود که از تعطیلی انجمن مذکور بیش از ۲ سال می گذشت. دکتر کامران ایازی, دندانپزشک , متاهل و دارای ۳ فرزند می باشد که بیش از ۳ سال است در بند ۳۵۰ زندان اوین در حبس به سر می برد.
طی هفته‌های پس از وقایع ۲۸ فروردین معروف به پنج شنبه سیاه، مسوولان زندان، ورود زندانیان جدید سیاسی- عقیدتی و امنیتی به بند ۳۵۰ را ممنوع کرده و اقدام به انتقال تعدادی از زندانیان به دیگر بندها نمودند که این عمل بر خلاف آیین نامه سازمان زندانها و اصل تفکیک زندانیان بر اساس جرائم است.

لوا خانجانی آزاد شد





لوا خانجانی شهروند بهایی محروم از تحصیل پس از دو سال حبس از زندان اوین آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وی روز ۱۳ دی ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت و سپس با قرار وثیقه در دهم اسفند تا زمان تشکیل داد آزاد شده بود که پس از تائید حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ جهت اجرای حکم خود را به زندان معرفی کرد.
لوا خانجانی نوه جمالدین خانجانی یکی از رهبران جامعه جهانی بهایی در ایران است، وی در طول دوران بازداشت تنها یکبار موفق به استفاده از مرخصی شده بود، برادر وی هم اکنون در زندان رجایی شهر تحمل حبس میکند. 

اعدام یک زندانی در زندان نقده





یک زندانی متهم به قتل در محوطه زندان نقده از طریق چوبه دار اعدام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سپیده دم روز یک‌شنبه ۱ تیر ماه یک زندانی متهم به قتل به‌نام هیمن بناوندی در محوطه زندان نقده از طریق چوبه دار اعدام شد.
این اعدام تاکنون از رسانه‌های رسمی ایران اعلام نشده است.
بر اساس گزارش نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیمی از اعدام ها در ایران مخفیانه اجرا می شود.

رامین حسین‌پناهی به اداره اطلاعات احضار شد





رامین حسین‌پناهی فعال مدنی دهگلانی به اداره اطلاعات شهرستان مزبور احضار شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یک‌شنبه ۱ تیر ماه رامین حسین‌پناهی فعال مدنی کرد اهل دهگلان به اداره اطلاعات شهر مزبور احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.
یکی از نزدیکان وی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: “رامین حدود ۴ ساعت مورد بازجویی توام با تهدید قرار گرفت و در حین بازجویی توسط یکی از ماموران اداره اطلاعات مورد ضرب و شتم قرار گرفت.”
رامین حسین‌پناهی برادر کوچ انور حسین‌پناهی فعال مدنی کرد است که در بهار ۱۳۸۷ بازداشت و ابتدا به اعدام و سپس به ۶ سال زندان محکوم شد.

لطیف حسنی وارد ۳۷ومین روز اعتصاب غذای خود شد





 لطیف حسنی زندانی سیاسی زندان مرکزی تبریز وارد ۳۷ومین روز اعتصاب غذای خود شد و در شرایط جسمی نگران کننده‌ای بسر میبرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، لطیف حسنی زندانی سیاسی زندان مرکزی تبریز روز یک شنبه ۲۸ اردیبهشت ماه در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی عدم رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان‌ها و احقاق حقوق قانونی زندانیان سیاسی از جمله حق انتقال به شهر محل سکونت و استفاده از مرخصی و هم‌چنین اعتراض به آزار و اذیت خانواده‌های زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زد.
همسر این زندانی سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: “حال همسرم دیروز به‌شدت خراب شده و به بهداری زندان منتقل شده. مسئولین از ایشان خواسته اند که یک تقاضا برای انتقال خود به زندان کرج بنویسند که ایشان در پاسخ گفته اند من ۶ بار قبل از اعتصاب درخواست داده ام که هر ۶بار با جواب منفی روبه رو شده است.”
خانم اعظم پیری در ادامه بیان داشت: گاز همان روزهای اول اعتصاب همسرم با مشکلات تپش قلب و افت فشار مواجه بود که یکی دوبار نیز به خاطر تپش قلب شدید به بهداری منتقل شده بود، طی خبرها هم این مساله بیان شد. ولی طی ۱۷-۱۸ روز اخیر علی رغم اوضاع وخیم جسمانی اش از بردن وی به بهداری امتناع می کردند و طی این مدت فقط سه بار به بهداری منتقل شده که مورد آخر نیز دیروز بود که همسرم از حال رفته و مجبور به انتقال ایشان به بهداری شده اند.”
لطیف حسنی که هم اکنون در زندان مرکزی تبریز بند ۸ (معروف به کاردرمانی) نگهداری می‌شود از مشکلات حاد قلبی رنج می‌برد وی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۱ همراه با محمود فضلی، شهرام رادمهر، آیت مهرعلی بیگلو و بهبود قلی‌زاده، چهار فعال دیگر آذربایجانی بازداشت شد.
همسر این زندانی سیاسی همچنین طی نامه‌ای که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته می‌نویسند:
مسئولین زندان تبریز از آزار و اذیت زندانی اعتصابی نیز دست بر نمی دارند.
با سلام و احترام: امروز در سی و هفتمین روز اعتصاب غذای همسرم لطیف (آراز) حسنی، در حالی که روزهای گذشته وضعیت جسمانی ایشان وخیمتر شده و دیروز در اثر ضعف ناشی از این اعتصاب از حال رفته و به بهداری زندان منتقل شده بود، شاهد ادامه آزار و اذیت های مسئولین زندان بودیم.
امروز همسرم طی تماس تلفنی ای که داشت گفت، دیروز رئیس اندرزگاه از او خواسته است که وسایل شخصی اش را جمع کرده جهت انتقال به زندان رجایی شهر آماده باشد، ایشان تا پاسی از شب منتظر مانده و هیچ خبری نشده است.
امروز صبح نیز بعد از ۳۷ روز اعتصاب غذا به او مراجعه کرده و از ایشان خواسته اند که برای انتقال به زندان رجایی شهر تقاضایی به شورای زندان بنویسد.
همسرم گفت: من به این تقاضای مضحک آنان جواب ندادم چرا که قبلا به اندازه کافی (دقیقا ۶ بار) تقاضای انتقال داده است که هیچ کدام نتیجه ای نداشته است.
اکنون سوال من این است آیا این چنین برخوردهایی با کسی که ۳۷ روز را در اعتصاب غذا به سر برده نشان دهنده آن نیست که مسئولین امر زندان به بیماری مزمن سادیسم دچار شده اند؟
من مجددا تاکید می کنم همسرم (آراز) از مشکل قلبی رنج می برد و این بر دامنه نگرانی های من می افزاید و این ۳۷ روز سخت و جهنمی را تنها با اتکاء به روحیه بالا و عالی آراز و و دلگرمی های شما دوستان و همراهان عزیز گذارنده ام.
اکنون نیز از شما عزیزان خواهشمندم همچنان که تا به امروز با همدلی و همراهی صدای مقاومت و ایستادگی همسرم را انعکاس داده اید همچنان به این همراهی خود ادامه دهید و نگذارید این صدا خاموش شود.
در پایان لازم می دانم از همین مجال بهره جویم و عنوان کنم که چنانچه اتفاق ناگواری برای همسر من بیفتد مسئولیت آن را متوجه قوه قضاییه بالاخص مسئولین زندان تبریز می دانم.
اعظم پیری ۲/۴/۱۳۹۳

سیوان حسین‌پور عکاس و کاریکاتوریست بازداشت شد





 سیوان حسین‌پور عکاس و کاریکاتوریست مهابادی در منزل خود در شهر مهاباد بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز دوشنبه ۲ تیر ماه سیوان حسین‌پور توسط ماموران اداره اطلاعات در منزل خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.
یکی منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: “ماموران پس از یورش به منزل سیوان حسین‌پور و تفتیش منزل، لوازم شخصی، دست نوشته‌ها، کامپیوتر و مجموعه‌ای از آثار هنری این هنرمند را ضبط کرده‌ و با خود برده‌اند.”
گفتنی است، سیوان حسین‌پور یکی از هنرمندان برجسته‌ کرد می‌باشد که‌ تا به‌ حال دهها نمایشگاه عکاسی و کاریکاتور در سطح ایران داشته‌ و در سطح بین‌المللی نیز به‌ صورت گروهی در چندین نمایشگاه گروهی عکاسی و کاریکاتور شرکت کرده‌ است.
تا لحظه تنظیم این خبر از اتهامات، دلیل بازداشت و مکان نگهداری وی اطلاعی بدست نیامده است.

اعتصاب غذای لایق کردپور در زندان دیزل‌آباد





لایق کردپور زندانی اهل‌سنت محبوس در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه از ۸ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و لبهای خود را دوخته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، لایق کردپور شهروند اهل‌سنت جوانرودی که هم‌اکنون در دیزل‌آباد کرمانشاه بسر میبرد از ۸ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و لبهای خود را دوخته است.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: “لایق کردپور در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان و تبعیضهای جاری و همچنین در اعتراض به مخالت مسئولین با انتقال‌اش به زندان شهر پاوه که نزدیک به محل زندگی خانواده‌اش می‌باشد اعتصاب کرده است.”
وی در ادامه بیان داشت: “دادگاه به لایق کردپور اعلام کرد که ۱ سال و ۸ ماه از محکومیت ۵ ساله‌اش مورد عفو قرار گرفته. ولی بعدا این عفو در محکومیت وی لحاظ نشد. این زندانی عقیدتی معتقد است که وزارت اطلاعات جلوی اجرای عفو را گرفته است.”
لایق کردپور ۲۷ دی ماه سال ۸۹ در شهر جوانرود بازداشت و پس از دو ماه انفرادی در اداره اطلاعات کرمانشاه به بند ۲۰۹ اوین، سپس زندان رجایی شهر کرج، زندان پاوه و در نهایت زندان دیزل‌آباد کرمانشاه منتقل شد.
وی در دادگاه انقلاب به اتهام “هواداری از گروههای سلفی” به ۵ سال زندان محکوم شده ولی از اتهامات دقیق و شواهدی که علیه وی در دادگاه استفاده شده اطلاع دقیقی در دست نیست.

هشت نفر در رشت اعدام شدند





بامداد امروز هشت زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر در زندان رشت اعدام شدند.
به گزارش پایگاه دادگستری کل استان گیلان ، هفت زندانی متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر به اسامی (م.ح) فرزند عبداله به اتهام مشارکت و خرید دو کیلو گرم مواد روان گردان (شیشه) ، (ص. گ) فرزند رجبعلی به اتهام حمل دو کیلو و هشتصدو پنجاه و یک گرم هروئین ، (ا.د) به اتهام مشارکت در تهیه و حمل سه کیلوگرم هرویین فشرده ، (ج . خ) به اتهام خرید و فروش صد کیلو گرم تریاک ومشارکت در نگهداری چهارده کیلو و هشتصد گرم کراک ،(ا.ا) به اتهام مشارکت در خرید ۱۴۷ کیلوگرم حشیش و هشت کیلو صد گرم تریاک ، (ا. ص) به اتهام نگهداری شش کیلو دوازده گرم هرویین و (ب.ب) به اتهام نگهداری و حمل و نقل دو کیلو سیصدو شصت و هشت گرم کراک به اعدام محکوم شده و حکم پس از طی تشریفاتی در زندان مرکزی شهررشت به اجرا در آمد.
شایان ذکر است تقاضای عفو متهمین در دو مرحله مطرح شده بود که پس از انجام بررسی های لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شد.
کریستوف هاینز٬ کارشناس سازمان ملل در حوزه «اعدام‌های فراقانونی٬ شتاب‌زده یا خودسرانه»، گفته است که مجازات اعدام شکلی افراطی از مجازات است و حتی اگر بخواهد مورد استفاده قرار بگیرد٬ تنها باید برای جرائم بسیار جدی و پس از برگزاری دادگاهی عادلانه و پیگیری مراحل منطبق بر قوانین بین‌المللی صورت بگیرد.

طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان منکر تصویب شد





مجلس ایران طرحی را تصویب کرده است که بر اساس آن از افرادی که به امر به معروف و نهی از منکر می پردازند حمایت می کند.
روزنامه افکار از تصویب دو فوریت طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان منکر» با ۱۴۲ رای از ۲۰۹ نماینده حاضر در جلسه اخیر مجلس شورای اسلامی خبر داده است. به نوشته این روزنامه، مجتبی رحماندوست، از نمایندگان اصولگرا و از طراحان «دو فوریت حمایت از آمران به معروف و ناهیان منکر»، با اشاره به رو در رویی برخی از شهروندان با «آمران به معروف و ناهیان از منکر»، گفته است: «باید قانون امر به معروف و مجازات کسانی که به آمران معروف تجاوز می‌کنند را مشخص کنیم.»
بر اساس گفته طراحان این طرح، «امر به معروف و نهی از منکر، مستلزم پیش‌بینی حمایت‌های قانونی از افرادی است که مبادرت به انجام این وظیفه قانونی و شرعی می‌کنند».
 اصل هشتم قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک تکلیف همگانی مقرر نموده و شهروندان را در مقابل رفتار یکدیگر مسئول و ناظر قرار داده است.
بر اساس این طرح هرگاه فردی در مقام دفاع از شعائر اسلامی به شرط عدم استفاده از الفاظ رکیک اقدام به امر به معروف و نهی از منکر نماید و به این جهت به او صدمه جسمی و جانی وارد آید، حسب مورد مشمول قوانین و مقررات مربوط به جانبازان و شهدا می‌شود.

نوزاد چهار ماهه‌ «اوردوز» کرد





عرشیا ۴ ماه است که به این دنیا آمده و در این ۴ ماه سابقه یکبار اور دوز (مصرف بیش از حد مواد مخدر) کردن و ۲ بار ایست قلبی را دارد و اکنون نیز در یکی از بیمارستان ها ی تهران بستری است.
عرشیا تنها کودک آن بیمارستان است که همراه ندارد و هر از گاهی که اشکی می ریزد و ناله ای می کند بهیاران بیمارستان و یا همراهان دیگر بیماران از سر دلسوزی کنار تختش می آیند سعی می کنند که دستی به سر رویش بکشند.اعتیاد مادر و پدرش، سلامت قلب او را پیش از تولد به یغما برده و اکنون نیز مواد مخدر وارد بدن او شده است.
یکی از پرسنل بیمارستان به خبرنگار ایلنا می گوید: «خاله‌ی عرشیا او را به بیمارستان آورد و گفت مادر عرشیا برای خرید شیر از خانه خارج شده و هنگامی که بازگشته حال نوزاد خوب نبوده و آنها احتمال می دهند که پدر بزرگش به او ماده مخدری داده باشد، خاله اش هم با وخیم تر شدن وضعیت عرشیا، پس از گذشت دو روز، او را به بیمارستان می آورد. حال کودک آنقدر بد بود که هنگام گرفتن یک رگ عمقی از سینه اش برای اتصال سرم، دو بار ایست قلبی کرد و پس از انجام عملیات احیا دوباره به زندگی بازگشت.»
وی در مورد اینکه آیا بیمارستان این مورد را به عنوان کودک آزاری گزارش داده است یا خیر گفت: «اطلاعی ندارم زیرا کودک در بخش های مختلفی مثل ICU و اتاق عمل بستری بوده و ممکن است یکی از این بخش ها گزارش داده باشند.»
مورد مشابهی نیز چند ماه پیش در بیمارستان دیگری رخ داده بود، یاسین سه ماهه نیز همین اتفاق برایش پیش آمد؛ اما نکته جالب این است که وقتی پرونده عرشیا را نگاه کردم متوجه شدم هردو آنها در یک محله و در یک خیابان زندگی می کنند.
عرشیا را به بهزیستی نمی دهم
خانه عرشیا را در یکی از کوچه پس کوچه های جنوب شهر پیدا می کنیم، خانه قدیمی، کوچک و حیاط دار است سه اتاق در مجاورت حیاط قرار دارند و سه اتاق هم در طبقه دوم.
در خانه باز است. وارد حیاط کوچک خانه می شویم و مادر و پدر عرشیا را صدا می کنیم. بوی دود تندی همه خانه را فرا گرفته، زنی از یکی از اتاق ها بیرون می آید و اشاره می کند که خانواده عرشیا در اتاق کناری زندگی می کنند.
بعد از چند بار به در کوبیدن و صدا زدن، صدای فریاد مردی از داخل اتاق به گوش می رسد. بالاخره زنی از اتاق بیرون می آید که خودش را مادر عرشیا معرفی می کند.
از او می پرسیم که مرد داخل اتاق پدر عرشیا است که به ما پاسخ منفی می دهد. از مادر عرشیا دلیل بیماری فرزندش را می پرسیم پاسخ می دهد که بیماری قلبی دارد.
زن همسایه که فرزند نوزادی را به بغل گرفته به او می پرد که «دروغ نگو»، مادر عرشیا هم سریع میان حرفش می پرد « به خدا دروغ نمی گویم، بیماری قلبی دارد.»
صدای گریه ی نوزادی از داخل اتاق به گوش می رسد. مادر عرشیا داخل می رود و با نوزادی در آغوش بر می گردد و در مقابل نگاه متعجب ما می گوید که این کودک فرزند خواهرش است و آنها هم همینجا در این اتاق با هم زندگی می کنند. توضیح می دهد که در این خانه ۴ خانواده زندگی می کنند و طبقه بالا هم برای صاحب خانه است.
ادامه می دهد که خواهرش رفته تا برای مرخص کردن عرشیا پول قرض کند، چند دقیقه بعد دوباره حرفش را عوض می کند و می گوید که قلب عرشیا باید عمل شود و یک خیریه همه هزینه ها را تقبل کرده است.
از دخترش می گوید که پنج سال دارد و در شهرستان پیش پدر بزرگش زندگی می کند و گفته نمی خواهد به این خانه برگردد.
ما هم به روی او نمی آوریم که می دانیم کودک دیگرش را بهزیستی گرفته، اما از او می پرسیم که نمی خواهد عرشیا را به بهزیستی بدهد که پاسخ می دهد: «نه، می خواهم پیش خودم بماند.»
خانه عرشیا را با نگرانی برای دو نوزاد دیگری که در آنجا زندگی می کنند و با سرگیجه ای که از شدت بوی دود گرفته ایم، ترک می کنیم و آرزو می کنیم که کاش عرشیا دوباره به خانه ای با این وضعیت باز نگردد.
اصل بر اعتماد به خانواده است
چگونگی پیگیری این ماجرا از مسیر قانونی را از «مظفر الوندی» دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک وزارت دادگستری می پرسیم، او پاسخ می دهد که: «قانونی نداریم که بیمارستان را موظف کند که موارد کودک آزاری را گزارش کنند، اما به صورت عرف معمولا به نیروی انتظامی یا مرجع قضایی اطلاع داده می شود و دادستان می تواند به عنوان مدعی العموم این مساله را پیگیری کند و پس از طی این مراحل اگر قوه قضاییه تشخیص دهد بهزیستی سرپرستی کودک را بر عهده می گیرد. البته به نظر من در موارد کودک آزاری بیش از مباحث حقوقی مباحث فرهنگی اهمیت دارد.»
از او در مورد لزوم حضور مرجعی قانونی در بیمارستان ها سوال می کنیم: «این مساله که در هر بیمارستانی نماینده ای از پزشکی قانونی یا قوه قضاییه برای رسیدگی به موارد کودک آزاری حضور داشته باشد عملی نیست و موارد کودک آزاری هم آنقدر زیاد نیست که چنین نیازی باشد. اما قوه قضاییه، نیروی انتظامی و پزشکی قانونی در صدد برگزاری جلساتی هستند که راهکاری برای این گونه مسائل پیدا کنند.»
وی در پاسخ به اینکه برخی از خانواده ها که سرپرستی فرزندشان به بهزیستی واگذار شده پس از مدتی که هزینه های کودک کاهش یافت بر اساس حکم قضایی او را از بهزیستی می گیرند و به سر کار می فرستند، گفت: اصل بر اعتماد بر خانواده هاست. ممکن است خانواد ای متنبه شود و صلاحیت نگهداری از فرزند را پیدا کند، البته اگر آثار عدم صلاحیت همچنان در آنها وجود داشته باشد قوه قضاییه این اجازه را به آنها نمی دهد، به هر حال هیچ کس بهتر از والدین کودک، برای نگهداری از او نیست.
در قانون جدید حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست نیز جنبه های جزایی بیشتر شده و ممکن است که تا حدودی موارد سو استفاده از کودکان را کاهش دهد.»
سرنوشت عرشیا
عرشیا قرار است که تا چند روز آینده برای آزمایشهای قلبی به بیمارستان دیگری منتقل شود و اگر مشکل حادی نداشته باشد مرخص شود، او از فرایند های قانونی خبر ندارد و نمی داند که از این به بعد خانه اش شیرخوارگاه خواهد بود و یا دوباره پیش مادر و پدر باز می گردد.
او هنوز نمی داند که اعتیاد و فقر و کار کودک چیست اما از چشم هایش پیداست که در ۴ ماهگی معنای تنهایی و بی پناهی را به خوبی فهمیده است.

درخواست ۱۰۰ وکیل برای اعاده دادرسی سلطانی





 یک صد تن از وکلای دادگستری در نامه ای خطاب به آملی لاریجانی ، رییس قوه قضاییه ، خواهان صدور دستور تعیین تکلیف تقاضای اعمال ماده ۱۸ (اعاده دادرسی) در خصوص عبدالفتاح سلطانی – وکیل و زندانی سیاسی دربند – شدند.
به گزارش سحام، پیمان حاج محمود عطار ، وکیل دادگستری در وبلاگ خود در این باره نوشته است : یک صد تن از وکلای دادگستری درنامه ای خطاب به آیت الله آملی لاریجانی ، رییس قوه قضاییه ، خواهان صدور دستور تعیین تکلیف تقاضای اعمال ماده ۱۸ (اعاده دادرسی) که ازسوی آقای بهمن کشاورز به عنوان وکیل آقای عبدالفتاح سلطانی ، وکیل زندانی داده شده است ، شدند.
این نامه امروز شنبه ۳۱/۳/۹۳ توسط اینجانب به دبیرخانه قوه قضاییه برده شد و کارشناس آن مرکز عنوان نمود که از دریافت و ثبت نامه معذوراست و باید این گونه نامه ها یا از طریق یکی ازنمایندگان مجلس شورای اسلامی یا اعضای مجلس خبرگان رهبری و یا دفتر مقام رهبری به دبیرخانه قوه قضاییه برای رویت و اخذ دستور رییس قوه ارسال گردد. لذا نامه حاوی امضای یکصد وکیل دادگستری به آقای بهمن کشاورز به عنوان وکیل مدافع آقای عبدالفتاح سلطانی ، تحویل شد تا ایشان از طریق یاد شده بتوانند نامه را به استحضار رییس قوه قضاییه برسانند.
گفتنی ست ، عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری و زندانی سیاسی ، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری است. وی سابقه وکالت در بسیاری از پرونده‌های حقوق بشری را در کارنامه خود دارد. وی در پرونده های مربوط به فعالان سیاسی ، دانشجویان ، روزنامه نگاران و … فعالیت چشم گیری داشته است که از آن جمله می‌توان به پرونده های اکبر گنجی ، زهرا کاظمی ، دکتر زهرا بنی یعقوب ، هاله اسفندیاری ، نیروهای ملی مذهبی ، پرونده معلمان ، پرونده اعضای سندیکای شرکت واحد و پرونده کارکنان سازمان انرژی اتمی – متهم به جاسوسی – اشاره کرد. سلطانی پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری (۱۳۸۸) در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ ، توسط ضابطان دادگاه انقلاب دستگیر و روانه بند دویست و نُه زندان اوین شد. اساس اتهامات علیه وی ، شرکت در تاسیس ” کانون مدافعان حقوق بشر ایران ” ، دریافت جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ آلمان ، فعالیت تبلیغی علیه نظام و مصاحبه با رسانه‌ها درباره وضعیت موکلانش است. عبدالفتاح سلطانی در ۲۷ آبان ۱۳۹۰ نیز ، از جواد لاریجانی به دلیل دروغ پردازی شکایت کرده بود که این نتیجه در قوه قضاییه رسیدگی نشد. عبدالفتاح سلطانی در اسفند ماه ۱۳۹۰، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیر عباسی ، به ۱۸ سال حبس در تبعید به شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.

یک میلیون هکتار از بلوط های غرب در معرض خشکیدگی





 رئیس جامعه جنگلبانی با بیان این که در حال حاضر یک میلیون هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس آلوده و در معرض خشکیدگی قرار دارند گفت: قطع کردن ۱۸ میلیون اصله دردی از این جنگلها دوا نمی کند و باید اقدامات اساسی انجام شود.
دکتر هادی کیادلیری در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: برای نجات بلوط های زاگرس، تهیه نقشه های پهنه بندی برای تشخیص میزان خشکسالی درختان مهمترین اقدام است.
وی با بیان این که تاکنون چنین اقدامی انجام نشده اظهار داشت: بنابراین قطع کردن ۱۸ میلیون اصله از درختان بلوط زاگرس به هیچ عنوان جایز نیست.
به گفته کیادلیری در حال حاضر وضعیت بلوط های زاگرس بسیار مبهم است و میزان و شدت آسیب دیدگی در این درختان مشخص نیست.
رئیس جامعه جنگلبانی با اشاره به این که تعداد زیادی از این ۱۸ میلیون اصله درخت در زمستان برای قطع شدن نشانه گذاری شده بودند، تصریح کرد: اما در فصل بهار مشاهده شد که برگ دادند یعنی به اشتباه به عنوان درختان خشکیده و ناسالم برای قطع انتخاب شده بودند.

مسمومیت حداقل ۲۸ کارگر پالایشگاه مس سرچشمه با گاز آرسنیک





حداقل ۲۸ کارگر پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه در تاریخ ۲۴ خرداد (شنبه هفته گذشته) در پی افزایش یافتن درصد گاز آرسنیک حوضچه های پالایشگاه مسموم شده اند.
حدود ۴۰ کارگر پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه رفسنجان به دلیل مسمومیت با گاز آرسنیک به بیمارستان گودرز یزد منتقل شده اند.
یکی از کارگران مسموم شده با اعلام این خبر به ایلنا گفت: حدود ۴۰ کارگر پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه در تاریخ ۲۴ خرداد (شنبه هفته گذشته) در پی افزایش یافتن درصد گاز آرسنیک حوضچه های پالایشگاه مسموم شده‌اند.
وی با بیان اینکه «مسئولان پالایشگاه درصد گاز آرسنیک حوضچه ها را به قصد آنالیز بهتر مس افزایش داده بودند»، تصریح کرد: ماده کف کننده ای که برای جلوگیری از تصاعد گاز آرسنیک در حوضچه ها ریخته می شده، استاندارد نبوده است.
وی با اشاره به آماری که از سوی مسئولان حراست پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه در اختیار کارگران قرار گرفته است، افزود: ۱۹۴ نفر از کارگران به مسمومیت با گاز آرسنیک مشکوک بودند اما بعد از آزمایش هایی که از آنها گرفته شد حدود ۴۰ نفرشان به بیمارستان گودرز یزد منتقل شدند.
به گفته این کارگر پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه، کارگران که از صبح زود سر کارشان حاضر شده بودند حدود ۸ ساعت در معرض گاز آرسنیک قرار داشتند اما مسئولین پالایشگاه به آنها نگفتند که درصد گاز آرسنیک حوضچه ها افزایش یافته است.
وی در تشریح وضعیت عمومی کارگران مسموم شده بیان کرد: یکی از کارگران که به دلیل وخامت حالش به تهران اعزام شده، جفت کلیه هایش را از دست داده است و مرتب دیالیز می شود. به حدود ۵ نفر از همکاران نیز به دلیل کاهش پلاکت خون و از بین رفتن گلبول های قرمز به طور مرتب خون تزریق می شود.
در همین رابطه، «حسین آذین» نماینده رفسنجان و انار در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار ایلنا با استناد به آمار مدیر عامل پالایشگاه مجتمع مس سرچشمه، شمار کارگران مسموم شده را ۲۸ نفر اعلام کرد.
وی افزود: به غیر از یکی از کارگران که حالش خراب است و به پیوند کلیه نیاز دارد، حال عمومی مابقی کارگران خوب گزارش شده است و برخی از آنها نیز مرخص شده اند.
این نماینده مجلس نهم تاکید کرد: ما درخواست کردیم علت مسمومیت کارگران مشخص شود چرا که ممکن است مسمویت آنان نتیجه اهمال کاری و سهل انگاری مسئولان پالایشگاه باشد.

پلیس دو بازیگر نماهنگ «گل ایران» را بازداشت کرد








دو بازیگر نماهنگ «گل ایران»، تازه‌ترین ترانه گروه «عجم» در شهرستان شاهرود بازداشت شدند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، به نقل از مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان سمنان خبر داد که دو بازیگر نماهنگ «گل ایران» در شهرستان شاهرود بازداشت شده‌اند. فرماندهی نیروی انتظامی استان سمنان نام بازداشت‌شدگان را اعلام نکرده است.
نماهنگ «گل ایران» تازه‌ترین کار گروه «عجم» است. این نماهنگ به مناسبت جام جهانی فوتبال، در خرداد ماه با مشارکت ایرانیان در ۲۰ شهر جهان، از جمله شهرستان شاهرود تولید شده و از برخی شبکه‌های ماهواره‌ای پخش شده و در مدت کوتاهی مورد استقبال جوانان ایرانی قرار گرفته است.
سرهنگ رحمت‌الله طاهری، فرمانده نیروی انتظامی استان تهران، به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفته است: «برابر دستورات صادر شده شناسایی عامل یا عاملان نماهنگ “گل ایران” در دستور کار پلیس اطلاعات و امنیت عمومی قرار گرفت.»
وی گفت: «پس از چند روز بررسی سرانجام “س . ع” و “ˈم . ل” دو نفر بازیگر فیلم که هر دو ۲۳ ساله‌اند و در یک خانه مجردی زندگی می‌کردند دستگیر شدند.»
طاهری گفت: کارگر ۲۶ ساله این فیلم نیز که در رشته عکاسی فعالیت می کند شناسایی و دستگیر شد و متهمان پس از تکمیل پرونده به مرجع قضایی معرفی شدند.
وی گفت: به اظهار متهمان شبکه ماهواره ای که این ویدئو کلیپ را پخش کرده در بخش هایی دستکاری و آن را تحریف کرده ست.

نامه مشترک شهرام چینیان و مهدی فراحی شاندیز به رهبری





شهرام چینیان میان‌دوآب زندانی بهایی و مهدی فراحی شاندیز زندانی سیاسی، از سالن ۲ بند ۱ زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای به آیت الله سیدعلی خامنه‌ای می‌نویسند: “چند هفته‌ای می باشد که مسئولین بنده و یکی از دوستان سیاسی را در اینجا نگه داشته اند. شرایط غیر انسانی که با هیچ یک از استانداردها و موازین حقوقی که در آیین نامه سازمان زندانها آمده هم‌خوانی ندارد. موارد بهداشتی و غذایی، تامین امنیت جانی، آسایشی و آموزشی کوچکترین توجهی نمی شود.”
متن کامل این نامه که بخشهایی از آن موارد نقض حقوق این دو زندانی از طریق عدم تفکیک جرایم را نشان میدهد در زیر می‌آید:
نامه‌ای به آقای خامنه ای
قدرت مدتیست که حضرت عالی را در میان مریدان به خود مشغول ساخته . یقین دارم مطلع هستید ۱۷۱ سال پیش در بلاد ایران فردی ظهور کرد، که خود را قائم (عجل الله) مهدی، موعود اسلام معرفی نمود. خیلی زود تعداد قابل توجهی از نفوس به جمال و جلال و عظمت ایشان پی بردند. حدود ۶۰ درصد مردمان این سرزمین به جناب سید علی محمد شیرازی حضرت رحمن از جان و مال گذشتند، بسیاری از آنها، علما و سادات و مجتهدین عالی درجات بودند.
بعد از ذکر متن فوق حال در مورد زندان گوهردشت کرج اندرزگاه شماره ۱.
چند هفته‌ای می باشد که مسئولین بنده و یکی از دوستان سیاسی را در اینجا نگه داشته اند. شرایط غیر انسانی که با هیچ یک از استانداردها و موازین حقوقی که در آیین نامه سازمان زندانها آمده هم‌خوانی ندارد. موارد بهداشتی و غذایی، تامین امنیت جانی، آسایشی و آموزشی کوچکترین توجهی نمی شود.
دو موردی که از سوی مسئولین زندان مرکز توجه قرار گرفته. ورود مواد مخدر و افیونی و کتب آسمانی و متون اسلامی و تفاسیری از علما و مراجع تقلید می باشد.
آقای خامنه‌ای دکتر رابرت هیوم می گوید:
اگر بخواهیم دینی را درست بشناسیم باید به جای جستجو در کتابهای آسمانی یا آموزشهای مجرد پیشوایان آن به عقاید و رفتار پیروانش بنگریم تا ببینیم که اینان در زندگی واقعی خود به چه چیزها وابسته اند و باور دارند.
آقای خامنه‌ای قبول نظریه و عدم پیشرفت که حضرت محمد (ص) آخرین فرستاده و تعبیری قائم پیامبران می باشد. این آشفتگی و گرفتاری از این بلاد رخت نخواهد بست.
شهرام چینیان میاندو آب و مهدی فراحی شاندیز
زندان گوهر دشت کرج (رجایی شهر) فوق امنیتی ۳۰/۳/۹۳