۱۳۹۳ مرداد ۲۴, جمعه

سه زندانی در زندان مرکزی بندرعباس اعدام شدند





طی هفته گذشته سه زندانی در محوطه زندان مرکزی بندرعباس از طریق چوبه دار اعدام شدند.
به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان هرمزگان، سحرگاه سه شنبه ۲۱ مردادماه، حکم اعدام ۲ نفر به اتهام آدم ربایی و تجاوز به عنف و یک نفر به اتهام قتل عمدی در محوطه زندان مرکزی بندرعباس اجرا گردید.
متهم اول (ی-ح) ۴۸ ساله بود که به ادعای این منبع به اتهام اغفال اطفال به بهانهٔ کمک جهت جابجایی کارتون‌های جوراب و شرب خمر و تجاوز به آن‌ها به پای چوبه دار رفت. حکم وی در شعبه اول دادگاه کیفری استان هرمزگان و تایید شعبه ششم دیوانعالی کشور و با تنفیذ ریاست قوه قضائیه اجرا گردیده است.
متهم دوم (ی-ر) نام داشت که به اتهام آدم ربایی با موتورسیکلت، تهدید وتجاوز به عنف به پای چوبه دار رفت. حکم (ی-ر) توسط شعبه اول دادگاه کیفری استان صادر و در شعبه چهارم دیوانعالی کشور به تایید رسید و پس از تنفیذ ریاست قوه قضائیه به مورد اجرا درآمد.
سومین متهم که به پای چوبه دار رفت (م-ت) نام داشت که به اتهام قتل عمد با سلاح سرد به مرگ محکوم شده بود. حکم وی از سوی شعبه اول دادگاه کیفری استان صادر و در شعبه هفدهم دیوانعالی کشور به تایید رسید و با تنفیذ ریاست محترم قوه قضاییه، با حضور اولیاء دم مقتول در محوطه زندان مرکزی بندرعباس اجرا گردید.

جریان برق، جان کارگر ۲۳ ساله را گرفت





کارگر ۲۳ ساله که در کارخانه‌ای اطراف سه راهی نادرلوی آذرشهر، دچار برق‌گرفتگی شده بود، جان داد.
«حبیب حسینقلی‌زاده»، مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی آذربایجان‌شرقی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: یک مورد برق گرفتگی صبح دیروز (پنج‌شنبه ۲۳ مردادماه) به اتاق فرمان ۱۱۵ استان گزارش شد که بلافاصله تکنسین‌های اورژانس به محل اعزام شدند.
وی گفت: متأسفانه بعلت شدت سوختگی ناشی از برق‌گرفتگی این کارگر در محل جان باخت.
به گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور در ۱۰ سال گذشته (۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲) ۱۲ هزار و ۴۳۷ نفر در حوادث کار جان خود را از دست دادند.
بر اساس آمارهای موجود به طور معمول مرگ‌های ناشی از حوادث کار بیشتر در فصل تابستان رخ می‌دهد، طوریکه تنها در تابستان دو سال پیش بترتیب ۵۶۸ (سال ۱۳۹۲) و ۴۹۱ (۱۳۹۱) مورد مرگ در تابستان رخ داده است.
هم‌چنین سقوط از بلندی، اصابت اجسام سخت، برق‌گرفتگی، سوختگی و کمبود اکسیژن بترتیب مهم‌ترین علل مرگ بر اثر حوادث کار هستند.
پارسال (سال ۹۲) ۱۹۹۴ نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند. این رقم در مقایسه با سال پیش از آن با شمار تلفات حوادث کار ۱۷۹۶، ۱۱ درصد افزایش یافته است.
در حوادث کار سال گذشته ۹۶۵ نفر بعلت سقوط از بلندی جان خود را از دست دادند، پس از آن برخورد جسم سخت با ۳۷۱ مورد و برق‌گرفتگی با ۳۰۳ مورد در رتبه‌های بعدی علل مرگ حین کار هستند.
به گزارش ایسنا، مطابق آمارهای موجود بطور معمول سقوط از بلندی مهم‌ترین علت مرگ در حوادث کار محسوب می‌شود به نحویکه پارسال، ۴۸. ۴ درصد علل مرگ در حوادث کار را سقوط از بلندی در بر می‌گیرد.
در سال گذشته ۲۹ هزار و ۲۳۱ مصدوم حوادث کار شامل ۱۱۴۴ زن و ۲۸ هزار و ۸۷ مرد به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردند. این رقم در مقایسه با سال قبل از آن ۱. ۱ درصد کاهش داشته است.

عدم امنیت شغلی ۹۰ درصد کارگران آذربایجان غربی





ناصر نوروزی٬ رییس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار آذربایجان غربی گفت که ۹۰ درصد کارگران واحدهای تولیدی صنعتی و خدماتی این استان با قراردادهای موقت و «بدون امنیت شغلی» مشغول به کار هستند.
بنا به گزارش ایلنا، وی در این باره گفت: «هم اکنون عرضه بیش ازحد نیروی کار در استان موجب شده است تا تعداد کارگران به خصوص کارگران قراردادی در استان روزبه روز افزایش یابد. بنابر این ترویج قراردادهای موقت کار موجب سوءاستفاده برخی از کارفرمایان از نیروی کار در استان و کشور شده است و طرح بهسازی قراردادهای موقت کار موجب افزایش امنیت شغلی کارگران قراردادی دراستان و کشور می‌شود».
نوروزی در انتقاد از عمل‌کرد نمایندگان مجلس گفت: «انتظار داشتیم که نمایندگان مجلس طرح بهسازی قراردادهای موقت کار را در مجلس تصویب می‌کردند و به بهره‌کشی انسان از انسان پایان می‌دادند. متاسفانه گاهی دیده می‌شود برخی از پیمانکاران و کارفرمایان راه گریزی برای شانه خالی کردن ازحقوق کارگران قرارداد‌ها را طوری تنظیم می‌کنند که در زمان اخراج کارگر هیچ مبلغی دست کارگر را نمی‌گیرد».
وی در ادامه تاکید کرد که در صورت اصلاح نشدن زیرساخت‌های تنظیم روابط کار «کارگران بازنده‌ این صحنه هستند».

محرومیت دراویش زندانی از ملاقات با خانواده





با وجود گذشت سه سال از حبس هشت ساله و نیمه‌ای که حکم غیابی قاضی صلواتی برای رضا انتصاری فعال حقوق دراویش گنابادی رقم زده است، این درویش گنابادی کماکان از حقوق اولیه و بدیهی یک زندانی بی‌بهره است.
به گزارش مجذوبان نور، رضا انتصاری بار دیگر به خاطر اعمال فشار غیرقانونی مسوولان زندان اوین در خصوص اجبار این درویش زندانی به پوشیدن لباس زندان، از ملاقات با خانواده‌اش به دلیل آنچه این زندانی رعایت کرامت و نگه داشتن حرمت زندانیان سیاسی توصیف می‌کند خودداری کرد.
مسوولان زندان اوین که بعد از جداسازی زندانیان سیاسی و عقیدتی بند ۳۵۰ و انتقال غیرقانونی آنان به بندهای زندانیان جرایم اجتماعی، موجی از تهدیدهای روانی را علیه این زندانیان ایجاد کرده بودند در تازه‌ترین اقدام، علاوه بر تهدید فیزیکی برخی از زندانیان عقیدتی و سیاسی از طریق اشرار داخل زندان، با اعلام این تصمیم واهی اجباری شدن لباس زندان در هنگام ملاقات با قصد تحقیر زندانیان سیاسی و دراویش زندانی، مانع از ملاقات آن‌ها با خانواده‌‌هایشان می‌شوند.
خانواده این زندانی گفته‌اند: «با اینکه می‌دانیم احتمال انجام ملاقات بسیار کم است، باز هم به اوین می‌رویم، اما پس از ساعت‌ها انتظار ملاقات انجام نمی‌شود. در یک ماه گذشته تنها یک بار او را ملاقات کردیم چون مسوولان زندان حاضر شدند رضا با لباس عادی به سالن ملاقات بیاید. اما دو هفته است که به او گفته‌اند دیگر ملاقات بدون لباس زندان امکان ندارد»
یادآور می‌شود طبق آیین نامه‌ سازمان زندان‌ها، استفاده از لباس زندان برای زندانیان سیاسی در هنگام ملاقات و اعزام به مراکز درمانی و قضایی ممنوع است اما با وجود این قانون، اجبار در استفاده از لباس زندان بر دراویش و دیگر زندانی‌های سیاسی که به بندهای عادی اوین منتقل شده‌اند همچنان اعمال می‌شود به طوری که هفته گذشته محمد ابراهیمی زندانی محبوس در بند ۸ و امید بهروزی و فرشید یداللهی از وکلای زندانی دراویش در بند ۷ نیز به همین دلیل از حق ملاقات خود انصراف دادند.
رضا انتصاری خبرنگار اخراجی صدا سیما است که در سال ۸۸ اخراج و هم اکنون به علت تهیه مستند و فعالیت در سایت مجذوبان نور، به هشت سال و نیم زندان محکوم شده است.

مراسم بزرگداشت زنده یاد سید جمال حسینی در تهران برگزار شد / تصویری





ظهر امروز مورخ ۲۳ مردادماه، مراسم بزرگداشت سید جمال حسینی فعال حقوق بشر درگذشته، در خیابان دماوند تهران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ظهر امروز پنج شنبه مورخ ۲۳ مردادماه مراسم بزرگداشت زنده یاد سید جمال حسینی، سردبیر فقید خبرگزاری هرانا و عضو موسس مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در تالاری واقع در خیابان دماوند تهران با حضور اقوام و دوستان آن مرحوم برگزار شد.
در مراسم مورد اشاره خانواده حسینی از حضار و تمام کسانی که به نحوی برای تسلی خانواده داغدار آن مرحوم تلاشی کرده اند تشکر کردند، سپس قطعه کلیپی از زندگی نامبرده برای حضار پخش شد و همچنین گزارش تصویری مراسم خاکسپاری مرحوم حسینی در خاک ترکیه به نمایش درآمد. این مراسم در ساعت ۲ بعدازظهر با پخش قطعاتی موسیقی به پایان رسید.
گزارش تصویری این مراسم در پی می آید، گزارشات تکمیلی در این رابطه منتشر خواهد شد :

IJ-000

IJ-001

IJ-002

IJ-003
IJ-004

انتقال بهنام ابراهیم‌زاده به بند ۱ زندان رجایی شهر










وی از ۶ روز پیش در اعتصاب غذا بسر می‌برد

بهنام ابراهیم‌زاده که در پی حوادث ۲۸ فروردین ماه بند ۳۵۰ زندان اوین (معروف به پنج‌شنبه سیاه) به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، به بند ۱ زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهنام ابراهیم‌زاده عصر شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ابتدا از سوی مقامات قضایی به دادسرای شهید مقدس زندان اوین احضار و پس از آن به سلول انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شد.
وی دو روز پیش (سه‌شنبه ۲۱ مرداد ماه) از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند ۱ زندان رجایی شهر کرج که به زندانیان عادی با محکومیت‌های سنگین تعلق دارد تبعید شد.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «بهنام ابراهیم‌زاده از روز ۱۷ مرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده و اکنون در شرایط جسمی وخیمی بسر می‌برد. خواسته بهنام بازگشت به بند ۳۵۰ زندان اوین و درمان بیماری‌های جسمی‌اش است.»
وی در ادامه بیان داشت: «در مدتی که بهنام در بند ۲۰۹ بوده پرونده جدیدی با موضوع اختشاش در زندان که مربوط به حوادث فروردین ماه بند ۳۵۰ است برایش مفتوح شده است.»
گفتنی است، بهنام ابراهیم‌زاده فعال کارگری که از سوی دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده و در حال سپری کردن چهارمین سال محکومیت خود است در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۹ توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و در دادگاه انقلاب ابتدا به ۲۰ سال زندان محکوم و حکم وی در دادگاه تجدید نظر به ۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.

برگزاری جلسه دادگاه ۵ زندانی اهل‌سنت





جلسه رسیدگی به اتهامات ۵ فعال اهل سنت بنام‌های قاسم ابسته، انور خضری، خسرو بشارت، کامران شیخه و ماموستا فرهاد سلیمی بعد از حدود ۵ سال بلاتکلیفی برگزار شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دوشنبه ۲۰ مرداد ماه قاسم ابسته، انور خضری، خسرو بشارت، کامران شیخه، و ماموستا فرهاد سلیمی که از حدود ۵ سال پیش بازداشت و به‌صورت بلاتکلیف در زندان بسر می‌بردند به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای احضار شدند.
در این روز، جلسه رسیدگی به اتهامات قاسم آبسته، انور خضری و خسرو بشارت با حضور وکلای تسخیری برگزار شد و اتهاماتی همچون «محاربه و مفسد فی الارض و باغی» به ایشان تفهیم شد.
همچنین رسیدگی به اتهامات کامران شیخه و ماموستا فرهاد سلیمی به‌دلیل عدم حضور وکیل به جلسهٔ دیگری موکول شد.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: «طی این جلسه دادگاه وکلای تسخیری با نامهای جعلی حضور یافتند که خواسته‌های اطلاعات را به متهمین تلقین می‌کردند و به جای نماینده دادستان نمایندهٔ وزارت اطلاعات برای تهدید و فشار حضور پیدا کرده بود.»
وی در ادامه بیان داشت: «قاضی محمد مقیسه‌ای متهمین را به صدور احکام سنگین تهدید کرده است.»
این منبع در پایان گفت: «علت بازداشت ماموستا فرهاد سلیمی و دوستانش به ۵ سال پیش بر می‌گردد که سربازی در مهاباد کشته شد. قاتلین سرباز کشته شده بعد‌ها بازداشت شدند، اما مسئولین حاضر به‌‌‌‌ رها کردن ایشان نشدند.»
این پنج زندانی هم اکنون در سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجایی شهر کرج نگهداری می‌شوند.

حبس ابد و ٢٠ سال زندان برای چهار فعال عرب اهوازی





بعد از دو سال و هفت ماه از دستگیری چهار فعال عرب اهوازی اخیرا شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی اهواز احکام اولیه آن‌ها را صادر کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته گذشته شعبه ۱ دادگاه انقلاب اسلامی اهواز به ریاست قاضی «فرهادوند» محکومیت حسن عبیات، جاسم ساعدی، خالد عبیداوی و عیدان بیت سیاح را صادر کرد.
طی این حکم حسن عبیات فرزند جلاو متولد ١٣۵٧ متاهل به حبس ابد محکوم شد و عیدان بیت سیاح (شاخی) فرزند کاظم ٣٧ ساله متاهل به ۱۰سال زندان محکوم شد.
خالد عبیداوی فرزند جمعه متولد ١٣۶۴ دارای ۵ فرزند و جاسم ساعدی (سواعدی) متولد ١٣۶٣ نیز هرکدام به ۵ سال زندان محکوم شدند.
این چهار نفر همگی اهل شهر حمیدیه در ۲۵ کیلومتری شهر اهواز بوده و در دی ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شدند.
کریم دحیمی فعال حقوق بشر اهوازی به گزارشگر هرانا گفت: «اتهاماتی که این افراد به خاطر آن محکوم شدند محاربه با خدا و افساد فی الارض، تاسیس تشکیلاتی مخالف با جمهوری اسلامی و ارتباط با خارج و اقدام علیه امنیت کشور بوده است.»
وی در ادامه گفت: «این چهار نفر که فعال هویت طلب هستند ابتدا به ترور متهم شده بودند ولی پس از مدتی از این اتهام واهی تبرئه شدند ولی با فشار دستگاههای امنیتی چنین احکام سنگینی برایشان صادر شده است.»
وی در ادامه بیان داشت: «این چهار فعال بیش از ١١ ماه در بازداشتگاه اطلاعات اهواز تحت شدید‌ترین شکنجه جسمانی و روحی قرار گرفته بودند بطوری که یکی از زندانیانی که با آن‌ها در زندان کارون بوده می‌گوید؛ آثار شکنجه تا کنون بر بدن آنان نمایان است.»
گفتنی است، سال ۱۳۹۰ شبکه دولتی پرس تی وی برنامه‌ای پخش کرد که این چهار زندانی در آن مجبور شدند علیه خود در مقابل دوربین به ترور و مجروح کردن دو بسیجی اعتراف کنند.

دو عکاس با شکایت مقام دولتی، به ۷۵ ضربه شلاق محکوم شدند





 با شکایت دولت و بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین دو تن از عکاسان قزوینی به اتهام «توهین» جمعا به ۷۵ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گزارش صدای قزین، یکی از عکاسان که با شکایت مشاور فرهنگی استاندار و رئیس سازمان میراث فرهنگی قزوین به دادگاه احضار شده بود، به صدای قزوین گفت: بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین بنده با اتهام توهین به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شدم و عکاس دیگر نیز به همین اتهام به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.
به نظر می‌رسد این حکم به دلیل انتشار یادداشتی است که این دو درباره یکی از کتاب‌های مشاور فرهنگی استاندار نوشته بودند. این یادداشت باعث شد تا مشاور فرهنگی استاندار از این دو عکاس قزوینی شکایت کند.

امید کوکبی، چهار سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی





به دنبال انتقال ۷۵ زندانی از بند ۳۵۰ اوین، امید کوکبی نخبه علمی کشور نیز به قرنطینه بند ۷ زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش کلمه، قرنطینه بند ۷ زندان اوین تنها برای اقامت یکی دو روزهٔ زندانیان تازه وارد ساخته شده و کاربری آن نیز جز این نبوده و به دلیل شرایط نامساعد از جمله نبود هواخوری مناسب و عدم وجود هرگونه امکانات زندگی، امکان اقامت طولانی در آنجا وجود ندارد، در حالیکه مسئولان زندان اوین این زندانیان را برای نگهداری طولانی مدت به این بند منتقل کرده‌اند.
امید کوکبی، از نخبگان جوان ایرانی است که به دلیل حاضر نشدن به همکاری با نهادهای نظامی- امنیتی در زمینه پروژه‌های اتمی، از دهم بهمن ماه ۱۳۸۹ تا امروز، بی‌وقفه و بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بوده است.
گفتنی است کوکبی، حائز رتبه ۲۱ کنکور سراسری در رشته ریاضی و فیزیک بود که کار‌شناسی خود را در دانشگاه صنعتی شریف در دو رشته فیزیک کاربری «رشته دکترای پیوسته فیزیک» و مهندسی مکانیک به اتمام رسانده و پس از اخذ بورس تحصیلی از اتحادیه اروپا، در مرکز تحقیقات فوتونیک اروپا در بارسلونای اسپانیا دوره کار‌شناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فیزیک اتمی گرایش لیزر به انجام رساند. وی در ادامه با اخذ بورسیه از دانشگاه تگزاس آستین Austin آمریکا برای ادامه تحصیل در رشته فیزیک گرایش پلاسما برای اخذ دکترای دوم خود عازم آمریکا شد.
این دانشمند جوان که هر سال دو بار در دوره تعطیلات دانشگاهی برای دیدار با خانواده خود در شهر گنبدکاووس به ایران سفر می‌کرد، در آخرین سفرش به ایران، در هنگام خروج از کشور در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد.
وی در دوران تحصیل، چندین بار از طرف نهادهای نظامی و امنیتی دعوت به همکاری شد. این نهاد‌ها از وی خواسته بودند که با پروژه‌های مورد نظر آن‌ها همکاری کند که این درخواست‌ها از طرف او پذیرفته نشد. این نخبه جوان در پاسخ به اینگونه دعوت‌ها اعلام کرده بود که من تمایلی به ورود به پروژه‌های طبقه بندی شده ندارم و می‌خواهم فعالیت‌های علمی خود را در دانشگاه ادامه دهم و در دانشگاه هم می‌توانم سرمایه علمی خود را در اختیار پژوهشگران شما قرار دهم. اما پس از آنکه در آخرین سفرش به ایران، وی بار دیگر در دیداری که در محل سازمان انرژی اتمی داشت از پذیرش همکاری با پروژه‌های طبقه بندی شده خودداری کرد و کمی بعد بازداشت شد.
پس از بازداشت این دانشمند جوان ایرانی، انجمن‌های علمی بین المللی، چهره‌های بر‌تر علمی همچون برندگان جایزه نوبل فیزیک و شیمی و معتبر‌ترین مجلات علمی جهان همچون Nature و Sciencs در حمایت از وی نامه نگاری‌های مختلفی را با دولت ایران انجام دادند که هیچ کدام نتیجه نداشت.
اتهام کوکبی در ابتدا اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی اعلام شد و سپس جاسوسی هم به آن اضافه شد، اما در ‌‌‌نهایت با تبرئه شدن وی هر دوی این اتهام‌ها، بازجویان وی را به ارتباط با دولت متخاصم آمریکا متهم کردند؛ اتهامی که مصداق آن شرکت امید کوکبی در کنفرانس‌های علمی در دانشگاه‌ها و ارائه مقالات علمی بود. کوکبی در حالی به اتهام ارائه کنفرانس در آمریکا به ارتباط با دول متخاصم محکوم شده که بر اساس نظر رسمی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، آمریکا جزء دول متخاصم به شمار نمی‌رود.
وی در ‌‌نهایت پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت غیرقانونی، به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد و از آن زمان تاکنون بی‌وقفه در بند ۳۵۰ زندان اوین بود؛ تا دیروز که به همراه گروهی دیگر از زندانیان به قرنطینه بند ۷ این زندان که شرایطی به مراتب سخت‌تر دارد، منتقل شد.

نامه اعتراضی مصطفی اسکندری به نهادهای بین المللی





مصطفی اسکندری زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، دانشجوی رشته پزشکی و از بازداشت شدگان مراسم چهلم ندا آقا سلطان در بهشت زهرا می‌باشد که در هشتم مردادماه سال ۸۸ به همراه همسرش، کبری زاغه دوست بازداشت و با اتهاماتی همچون «تشویش اذهان عمومی» و «مصاحبه با رسانه‌های بیگانه» به حکم سنگین ۳۱ سال زندان محکوم شد.
متن کامل نامه وی را که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است در زیر می‌خواندی:
دادخواست مصطفی اسکندری از شورای حقوق بشر سازمان ملل و همه محاکم قضایی بین المللی:
بدینوسیله از تمامی مراجع قضایی بین المللی استدعای رسیدگی قضایی به مستندات و مدارک و اوراق پرونده‌ام را دارم که قبلا از طریق دفتر محترم سازمان ملل تهران و وبلاگ شخصی خودم تقدیم شده است.
با یک رسیدگی نمادین بین المللی اثبات می‌شود که در مورد امثال اینجانب بسیار ظلم شده و لزوم برخورد قضایی بین المللی را با این تخلفات ضروری می‌نماید.
اعلام می‌نمایم که متاسفانه برای بنده توسط چند شاکی خاطی نیروی امنیتی احکام ۱۲ گانه با مدت حبس ۳۰ ساله صادر شده است که فقط همین مدعیان یا شاکیان در پرونده اینجانب حتا یک شاهد مردمی غیر منتخب و عادل و تهدید نشده وجود ندارد و یک مدرک مستند واقعی خلاف قانون خود نظام وجود ندارد، ولیکن در حقم بسیار ظلم شده در قیاس با قاتل و جنایت کار نروژی که ۹۰ نفر را به قتل رسانده و فقط ۲۲ سال حبس گرفته است این چگونه احکامی است؟
فریادا فریادا فریادا رسیدگی و برخورد قضایی و حقوقی فرمایید.
تا این لحظه بیشتر از ۵ سال حبسم و حدود ۱۲ ماه انفرادی محض با زجر عمدی و ضرب و شتم کشیده‌ام، حتا جدیدا در انفرادی بینی و دنده‌ام را شکسته‌اند چون با شعار معترض به دستگاه ارسال پارازیت سرطان زا و این نوع مثلا امنیت زدگی برخی آقایان شده‌ام که جان همه زندانیان را در خطر قرار داده‌اند.
مصطفی اسکندری


مرداد ۱۳۹۳

دل نوشته میثم اسعدی در یادبود جمال حسینی





میثم اسعدی حقوق‌دان و استاد دانشگاه در یادبود جمال حسینی می‌نویسد: «جمال به ما یاد داد که می‌توان بدون توجه به‌نژاد و دین و ملیت هم به معنای والاتری که همانا انسانیت هست فکر کرد. اون نماد واقعی حاتم طایی زمان بود که با تمام دلشکستگی‌ها، بی‌مهری‌ها، نامردی‌ها باز هم لحظه ایی در کمک کردن و یاری رساندین و انجام رسالتش که همانا صدای مظلوم بودن بود از پای ننشست.»
متن کامل این نامه را در زیر می‌خوانید:
نیست از هیچ طرف راه برون شد زشبم
غم هجران تو گردیده حصارم چه کنم؟
به قول فروغ زندگی برای بعضی‌ها مثل یه در بسته هست، هر کاری می‌کنن تا بازش کنن اما وقتی بازش کردن می‌بینن که هیچی پشتش نیست. برای بعضی‌ها هم زندگی مثل یک در باز هست روزی هزار بار از چارچوبش رد می‌شن بدون اینکه چیزی ازش بفهمن.
برای بعضی‌ها اما زندگی یه راهه، کوتاهی و بلندیش مهم نیست مهم اینه که تو هر لحظه این راه رو می‌ری همراهانی پیدا می‌کنی چیزهای جدید یاد می‌گیری می‌سازی شکست می‌خوری اما ادامه می‌دی یک راه پر از خوشحالی، غم، شکست و موفقیت.
زندگی برای جمال و امثال جمال همون راهه، راهی که می‌تونن ساعت‌ها و روز‌ها توی یه قسمتش بشینن و هر لحظه چیزهای نو تجربه کنن و اتفاقات خوب به همراهانشون هدیه بدن.
برای ما جمال توی مسیر و راه زندگی فقط یک یاور نبود، یک راهنما بود که به درستی راه رو می‌شناخت و مهر و انسانیتش رو به تمام ایستگاه‌ها و مسافرانی که توی این راه بهش بر می‌خوردن عاشقانه و صادقانه عرضه می‌کرد.
جمال کسی بود که گه گاهی توی سکوتش، توی یک لبخندش یک دنیا حرف بود. جمال برای ما یک شخص خاص نیست او برای ما یک مرام یک هدف و یک نوع طرز تفکر هست که هرگز از میان ما نخواهد رفت.
جمال نماینده تمام اندیشه‌هایی والایی بود که تمامی انسانهای بزرگ سعی در ارائه و عرضه آن داشته‌اند؛ جمال به همه یاد داد که هنوز هم بدون چشم داشت و بدون نگاه معاملاتی به روابط می‌توان کمک کرد، دوست داشت.
جمال به ما یاد داد که می‌توان بدون توجه به‌نژاد و دین و ملیت هم به معنای والاتری که همانا انسانیت هست فکر کرد. اون نماد واقعی حاتم طایی زمان بود که با تمام دلشکستگی‌ها، بی‌مهری‌ها، نامردی‌ها باز هم لحظه ایی در کمک کردن و یاری رساندین و انجام رسالتش که همانا صدای مظلوم بودن بود از پای ننشست.
جمال برای ما یک جسم نبود که مرگ او را به سوگ بنشینیم، او برای ما یک نوع تفکر و یک نوع راهنما بود. دلتنگی ما بیشتر به این خاطر است که ادامه این راه سخت و صعب العبور را باید بدون راهنمای واقعی و سختکوشی چون او طی کنیم.
ما از جسم جمال خدا حافظی کردیم اما با راه او و اندیشه او پیمانی دوباره می‌بندیم که تا آنجایی که توان و لیاقت داریم با ادامه راه زیبایش حضورش را در قلب‌هایمان جاوادنه کنیم.
جمال عاشق‌ترین عاشقی بود که در این زمانه می‌شناختیم، که عشق به انسانیت در حد جنون او را به مرز فنا در جهت خدمت به دیگران رسانده بود به قول (م. امید):
ارغنون ما نوازد نغمهٔ عشق و جنون
ای که دل داری بیا بشنو صدای ارغنون
عقل اگر جویی مبوی این گل که مجنون می‌شوی
این گل عشق است و برگش می‌دهد بوی جنون
همیشه در میان ما خواهی بود اسفندیار بهار مس عزیز.
میثم اسعدی
مرداد ۱۳۹۳